کوتاهیهای سازمان بهزیستی کشور
یافتههای ما حاکی از مشکلات جدی در سازمان بهزیستی کشور است که نهاد اصلی ارائه خدمات به افراد دارای معلولیت به حساب میآید. مصاحبهشوندگان در مورد تحقیر و توهین از سوی مددکاران دولت توضیح دادهاند. بسیاری از مصاحبهشوندگان به ما گفتهاند مددکاران اجتماعی در مورد خدمات و وسایلی که حق آنان است و روشهای تامین آن اطلاعات کافی در زمان مناسب ارائه نمیدهند.
اکثریت بسیار بالایی از مصاحبهشوندگانی که برای رفع نیازهای ساده خود مثل خوردن و آشامیدن، لباس پوشیدن یا بهداشت روزانه به کمک نیاز دارند برای این کارها تنها به کمک اعضای خانواده یا دوستان متکی هستند. با وجود نقش مهم اعضای خانواده در زندگی افراد دارای معلولیت، این افراد از حق بر زندگی مستقل و حضور در جامعه به شکلی برابر با دیگران برخوردارند. برای تضمین این حق، افراد دارای معلولیت باید به طیفی از کمکهای خانگی و غیره از جمله کمک شخصی دسترسی داشته باشند. هیچ یک از افراد دارای معلولیتی که با ما مصاحبه کردهاند از کمک شخصی حرفهای (دستیار شخصی) برخوردار نبودهاند. دستیار شخصی فردی است که فرد دارای معلولیت را در ابعاد مختلف زندگی روزمره مثل مراقبتهای شخصی، کارهای خانه، کمک در مدرسه و دانشگاه و محل کار، رانندگی، زبان اشاره و سایر کارها کمک میکند.
بعضی از افراد معلول به ناچار اشخاصی را برای کمک شخصی استخدام کردهاند. آنها به ما گفتند که این پرستاران به صورت حرفهای کمک نمیکنند، مثلا سوند ادراری را به اشتباه نصب میکنند که موجب آسیب میشود یا از اموال آنها دزدی میکنند. مقامات دولتی نیز اذعان کردهاند که به نظارت بیشتری بر شرکتهای ارائه خدمات پرستاری و مراقبت در خانه نیاز است.
سازمان بهزیستی مسئول ارائه وسایل کمکی مثل ویلچر، عصا و سمعک است. اما بسیاری از مصاحبهشوندگان میگویند برای دریافت این وسایل مدتهای مدید، حتی سالها منتظر بودهاند و برای دریافت تجهیزات با یارانه فرایندهای پیچیدهای طی کردهاند. افرادی هم که وسایل کمکی دریافت کردهاند میگویند این وسایل از کیفیت مناسب برخوردار نیست و استقلال آنها را تسهیل نکرده است. مثلا سازمان بهزیستی به طور معمول فقط ویلچرهای دستی بیمارستانی ارائه میدهد. آن دسته از افراد مصاحبهشونده که نتوانستهاند خود به طور مستقل از ویلچرهای دستی استفاده کنند، تنها گزینه پیشروی آنها خرید ویلچر برقی به هزینه خودشان است و بسیاری هم نمیتوانند این هزینه را تامین کنند.
سازمان بهزیستی برنامههای توانبخشی جامعهمحور هم برگزار میکند که هدف آنها در دسترس قرار دادن خدمات در محل زندگی افراد به ویژه در مناطق روستایی است. اما مصاحبههای انجام شده نشان میدهد که بسیاری از افراد دارای معلولیت با موانع مختلف در دسترسی به خدمات ضروری مثل فیزیوتراپی، گفتاردرمانی، کاردرمانی و رواندرمانی روبرو هستند. بیشتر وقتها این خدمات در مناطقی که افراد دارای معلولیت زندگی میکنند در دسترس نیست. در مناطقی هم که خدمات ارائه میشود کیفیت آنها پایین است یا هزینه بالای خدمات مانع استفاده از آنها میشود: هیچ یک از بیمههای درمانی اعم از دولتی یا خصوصی هم این خدمات را پوشش نمیدهند.
یافتههای دیدهبان حقوق بشر و کمپین حقوق بشر ایران نشان میدهد که مستمری معلولیت فعلی تبعیضآمیز است و کاستیهای مهمی در پوشش و میزان پرداخت دارد. بر اساس اعلام دولت ۲۵ درصد افراد معلول ثبت شده در سازمان بهزیستی، یعنی در حدود ۳۲۱ هزار نفر در سال ۱۳۹۵ «مستمری» دریافت کردهاند. اما بسیاری از افراد دارای معلولیت که نیاز به کمک مالی دارند از این مزایا برخوردار نشدهاند. نرخ بیکاری افراد دارای معلولیت ۶۰ درصد است. با این وجود تنها افرادی که معلولیتشان «شدید یا خیلی شدید» تشخیص داده میشود مستحق دریافت مستمری معلولیت میشوند. نبود منابع مالی کافی نیز باعث محدودیت تعداد افرادی میشود که مستمری میگیرند. کارمندان سازمان بهزیستی به برخی مصاحبهشوندگان گفتهاند که برای دریافت این مستمری باید در فهرست انتظار باقی بمانند تا یکی از دریافتکنندگان شرایط را از دست بدهد (مثلا کار پیدا کند) یا فوت کند. میزان این مستمری در سال ۱۳۹۶ شمسی یک میلیون و چهارصد و هشتاد هزار ریال بود که برای تامین نیازهای اولیه هم کافی نیست. در مقابل، در همین سال حداقل دستمزد رسمی شش برابر یعنی در حدود ۹ میلیون و سیصد هزار ریال بوده که حتی به پایین بودن همین نرخ هم انتقاد میشود.