سازمان دول و مردم ایران
اکبر گنجی
یک سال گذشته برای مردم ایران سال ناگواری بود. انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد. مردم در اعتراض به تقلب گسترده ی انتخاباتی، به طور مسالمت آمیز به خیابان ها آمدند. به دستور رهبر مردم را به گلوله بستند، حدود ۷۰ نفر به شهادت رسیدند،هزاران تن را بازداشت کردند،۴ تن زیر شکنجه به شهادت رسیدند،دهها فعال سیاسی و مدافعان حقوق بشر به حکم های سنگین چند ساله در دادگاه های غیرعلنی محکوم گردیدند. اعتراض مردم ایران جنبش سبز را آفرید. رسانه های بین المللی رفتارهای خشن دولت ایران با مردم خود را به تصویر کشیدند. سازمان ملل و شورای حقوق بشر آن کاری برای آزادیخواهان و فعالین حقوق بشر ایران انجام ندادند. اما حال همه ی مدافعان حقوق بشر با شنیدن خبر کاندیداتوری دولت ایران برای عضویت در شورای حقوق بشر سازمان ملل شوکه شده اند.
ما ساده لوح نیستیم. ما می دانیم که سازمان ملل، سازمان دول است. زیرا اکثریت دولت ها خودکامه و در مقابل ملت خود قرار دارند. ما ساده لوح نیستیم. ما می دانیم که بسیاری از دولت های جهان ناقضان حقوق بشر هستند. ما ساده لوح نیستیم. ما می دانیم که دولت ها بر مبنای منافع سیاسی- اقتصادی خود تصمیم می گیرند و عمل می کنند. ما ساده لوح نیستیم. ما می دانیم که دولت ایران با دادن امتیازهای اقتصادی رأی می خرد. ما ساده لوح نیستیم. ما می دانیم که حقوق بشر در روابط بین المللی جایگاه چندانی ندارد. ما ساده لوح نیستیم. ما می دانیم که دولت های روسیه و چین فقط به دنیال دوشیدن مردم ایران از طریق دولت خودکامه و نامشروع آنان اند. ما ساده لوح نیستیم. ما می دانیم که الویت دول اروپایی منافع اقتصادی ناشی از روابط با ایران است، نه نقض گسترده ی حقوق اساسی مردم ایران. ما ساده لوح نیستیم. ما به چشم خود دیده ایم که دولت آمریکا با دولت سرهنگ قذافی بر سر مسأله ی هسته ای لیبی به توافق رسید و دیگر نه دولت آمریکا و نه رسانه های این کشور سخنی درباره ی نقض سیستماتیک حقوق مردم لیبی به وسیله ی دولت ستمگر آن کشور بیان نمی دارند. بدین ترتیب اگر دولت ایران حاضر به مصالحه ی با دولت آمریکا بر سر مسأله هسته ای باشد،دولت آمریکا باقی مسآئل را به فراموشی خواهد سپرد.
اما عضویت دولت ایران در شورای حقوق بشر سازمان ملل به معنای آن است که دولت ها همراه دولت ستمگر ما و در برابر مردم ایران اند. پذیرش دولت ایران به معنای تأیید نقض گسترده و سیستماتیک حقوق اساسی (basic rights) مردم ایران است. جامعه ی مدنی جهانی باید به کمک مردم ایران بشتابد. این حداقل انتظاری است که زندانیان سیاسی – عقیدتی و خانواده های کشته شدگان از مردم جهان دارند. مردم ایران انتظار داشتند و دارند که سازمان ملل به کمک آنها بیاید، اما نه تنها کمکی دیده نشد، بلکه اینک این خطر وجود دارد که رژیمی که دستش به خون آلوده است، به عضویت شورای حقوق بشر سازمان ملل درآید. به جای آن که رهبران حاکم بر ایران به اتهام جنایت علیه بشریت به دیوان بین المللی کیفری سپرده شوند،می خواهند آنها را داور تشخیص رعایت و عدم رعایت حقوق بشر در سطح جهانی قرار دهند. اعضای شورای حقوق بشر باید پیشینه ی خوبی در زمینه ی رعایت حقوق بشر داشته باشند.
آزادی و استقلال مهمترین شعارهای مردم ایران در انقلاب ۱۹۷۹ بود. امروز مردم ما نه آزادند، نه مستقل، اگر یکی از وجوه استقلال را خودگردانی (autonomy) تک تک افراد بدانیم. تا وقتی دولتی منتخب راستین ملت اش نباشد و مردم در تعیین سرنوشت دخیل نباشند، سخن گفتن از استقلال موجه نخواهد بود. اصل ۵۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هم حق تعیین سرنوشت را برای مردم به رسمیت شناخته و تأکید کرده است که “هیچ کس نمی تواند این حق الهی را از انسان سلب کند”. اصل نهم قانون اساسی هم گفته است “هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادیهای مشروع را، هر چند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند”. حقوق بشر مهمترین مبنای مشروعیت دولت هاست. رژیم جمهوری اسلامی به دلیل نقض حقوق بشر و نادیده گرفتن رأی مردم، رژیمی نامشروع است. اعلامیه ی وین در ۱۹۹۳ مدعی است که “دموکراسی و حقوق بشر لازم و ملزوم (interdependent) یکدیگر و تقویت کننده ی هم” هستند.