وضعیت نامطلوب سلامتی هاشم خواستار در زندان: « گفتند تا متنبه نشود آزادش نمی کنیم»
همسرهاشم خواستارمعلم زندانی که دردادگاه تجدیدنظر حکم دوساله دریافت کرده بود در گفت وگو با کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که همسرش با وضعیت جسمانی نامناسبی مواجه وبینایی اش به دلیل آسیب دیدگی شبکیه چشم راست تا حد زیادی کاهش یافته است. او گفت مسوولین به وی گفته اند دلیل آزاد نکردن همسرش این است که هنوز «متنبه» نشده است.
صدیقه مالکی فر ،همسر آقای خواستار، به کمپین گفت:« همسرم در شرایط بد جسمی به سر می برد، بیماری قلبی و فشار خون، موجب آسیب دیدگی شبکیه ی چشم راست وی شده و بینایی اش تا حد زیادی کاهش یافته است. او دچار مشکل گوارشی شده و به شدت از بیماری آرتروز رنج می برد.»
هاشم خواستار، مهندس کشاورزی، معلم بازنشسته و رئیس کانون صنفی معلمان مشهد که در هنرستان کشاورزی تدریس می کرد، در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ دستگیر و بعد از یک ماه و نیم با وثیقه ۳۵ میلیون تومانی آزاد شد. وی در تاریخ ۲۵ شهریور ۸۸ در پارک ملی مشهد، در حال پیاده روی دستگیر و به زندان وکیل آباد مشهد، منتقل و در دادگاه بدوی به شش سال حبس، محکوم شد . حکم او در دادگاه تجدید نظر به دوسال زندان تعزیری کاهش یافت.
خانم مالکی در ادامه افزود : «پیش از انتخابات، ستاد اقای موسوی از افرادی که در زمینه ی دفاع از حقوق معلمان، تلاش کرده بودند تقدیر کرد. بعد از انتخابات همه ی افرادی که از آن ها تجلیل شده بود، دستگیر شدند و شوهر من هم یکی از آن افراد بود. در اخرین نشستی که همسرم در کانون صنفی در رشت داشت، اعلام کرد؛ جلسه ی بعدی در مشهد برگزارخواهد شد. سه روز پیش از برگزاری جلسه، ایشان احضار شدند و اخطار داده شد که جلسه برگزار نشود، ولی آقای خواستار گفتند: «جلسه را در خانه ام برگزار خواهم کرد و امنیتش را هم تضمین می کنم. ” برادران اطلاعات از حضور معلم ها ممانعت کردند و جلسه برگزار نشد.»
او درخصوص موضوع کسر یک هشتم حقوق آقای خواستار گفت:« هیئت رسیدگی به تخلفات اداری به بازنشستگی همسرم رای داده بود، ولی زمان تجدید نظر به دلیل این که همسرم سی سال سابقه کار داشت، گفتند که فقط یک هشتم حقوق شان کسر شود.»
صدیقه مالکی همچنین گفت که به او گفته شده که به دلیل متنبه نشدن همسرش او را آزاد نمی کنند: « از رئیس حوزه ی نظارت در زندان سوال کردم: چرا به همسرم مرخصی نمی دهید چرا آزادش نمی کنید؟گفتند:ایشان متنبه نشدند. سوال کردم از چه چیزی متنبه نشده اند داخل زندان که نمی توانند فعالیتی داشته باشند؟ گفتند: خودشان می دانند تا متنبه نشوند، نه مرخصی می دهیم، نه آزادش می کنیم.»
وی ادامه داد: « حتی آذر ماه سال گذشته که درخواست مرخصی کرده بود، منزل مان دعای کمیل بود. دوستان و همکاران شان هم در خانه جمع بودند. وقتی همسرم تلفن زد ما تلفن را روی آیفن گذاشتیم، چند وقت بعد که در مورد آزادیش با آقای دادستان صحبت کردم، گفتند: شما خیال می کنید ما شما را تعقیب نمی کنیم؟ شوهر شما از زندان با دوستانش صحبت کرده، گفتم اگر شما از این ناراحت هستید که ایشان با دوستانش خوش حال و سر زنده صحبت کرده است، یک مرد که نمی تواند گریه کند و از زندان شکایت کند. گفتند: از زندان این طور با دیگران صحبت می کند وای به حال این که آزاد بشود. ولی امیدوارم برادران اطلاعاتی این مطلب را متوجه باشند که دوست گفت: گفتم و دشمن گفت: خواهم گفت. کسانی که اعتراض می کنند، مملکتشان را دوست دارند و به اصلاح رژیم اعتقاد دارند، شوهر من تنها برای حفظ منزلت اجتماعی معلم ها تلاش می کرد.»