فخرالسادات محتشمی نویسنده «عریضههایی به دادستان» خود در پشت میله های زندان:«می نویسم تا از مسوولان پاسخ بشنوم»
« من اجازه ندادم زندانی شدن آقای تاج زاده به امری عادی و روزانه تبدیل شود. شاید همین باعث شده که نوشته های من مورد توجه قرار گیرد. فقط حرف ها و احساسات واقعی خودم است البته در جاهای هم مجبور بودم که خودم را سانسورکنم. شاید فقط استمرار و جدیت در وقفه نیفتادن نوشته ها و انگیزه حق طلبی و ضد ظلم بودن من این نامه ها را جدی کرده باشد. و خوانندگانی خارج از ایران هم داشته باشد چون عدالت خواهی و ضدیت با ظلم ویژگی انسانی و فراتر از جامعه اسلامی است.». اینها را فخرالسادات محتشمی پور، از فعالان برجسته حوزه زنان و همسر مصطفی تاج زاده معاون سابق وزارت کشور که پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ دستگیر و هم اکنون در زندان به سر می برد تنها چند روز پیش از دستگیری خودش به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت. خانم محتشمی پور روز ۱۰ اسفند درجریان تجمعات مسالمت آمیز برگزار شده در تهران دستگیرشد. او یکی از فعالترین زنانی بود که پس از انتخابات با نوشتن دهها نامه به مقامات عالی کشور برای رهایی همسرش ودیگر زندانیان سیاسی از بند تلاش می کرد.
فخرالسادات محتشمی پور تا کنون نزدیک به ۸۰ نامه تحت عنوان «عریضه به دادستان» نوشته است. این نامه ها که در وب سایت شخصی وی ودهها وب سایت دیگر منتشر شده است انعکاس دهنده اعتراض، نگرانی ها و سوال های همسر یک زندانی سیاسی، یک فعال جامعه مدنی ایران و یک شهروند دغدغه مند از وضعیت کنونی سیاسی در کشور و نقض حقوق بشر درمورد زندانیان سیاسی به شمار می رود. او به خوبی به اهمیت و قدرت «کلمه» آشناست. چنانکه هنگام دستگیری با تلفن همراهش به دخترش زنگ می زند تا او از لا به لای صدای اعتراض مادرش متوجه دستگیری اش بشود. پیش از دستگیری او در گفت وگویی با کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران درباره نوشتن نامه های متعدد به دادستان تهران، جعفری دولت آبادی سخن گفت:« من مسلما دغه دغه ام به عنوان زنی که همسرش زندانی است با زنان دیگر فرق می کند، نامه نوشتن وجهی مسالمت آمیز و اصلاح طلبانه در خود دارد و من آن را در کنار راه های دیگربرای پیگیری حقم انتخاب کردم.»
نامه نوشتن از سوی خانواده های زندانیان حوادث انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ به مقامات قضایی برای پیگیری وضعیت زندانیانشان کم کم به یک سنت بدل می شود. نامه هایی که غالبا بی جواب می ماند. اما پنجره ای شده است برای آشنایی با وضعیت خانواده های زندانیان سیاسی و مسائلی که با آن روبرو هستند. درحالی که مقامات قضایی وامنیتی در رابطه با زندانی کردن و نحوه دادرسی وشرایط زندانیان هیچ نیازی به پاسخگویی نمی بینند نامه نگاری خانواده های زندانیان به عنوان تنها مسیری که بر پرونده زندانیان سیاسی نورافشانی می کندجای خود را در میان افکار عمومی باز کرده است. غالبا مضون این نامه ها درخواست مرخصی، ملاقات، رفع نیازهای پزشکی و مراقبتی و حتی درخواست کاهش احکام و رد اتهامات زندانیان است. در این میان دادستان تهران مقامی است که بیشترین نامه ها خطاب به او نوشته می شود، نامه هایی که مسولان دفتر او تحویل می گیرند تا بعد به او بدهند و فخر السادات محشتمی پور از میان نامه نویس های حوادث انتخابات ۸۸ رکورد را در این حوزه شکست، او نه تنها ۷۹ نامه به شخص عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران نوشته است که همگی آنها بی پاسخ مانده است بلکه نامه هایی نیز خطاب به ملت ایران که مضمون های هشدار دهنده داشته و همچنین نامه هایی به نمایندگان مجلس نوشته و آنها را برای جوابگوی به وضعیت موجود به چالش کشیده است. او همچنین نامه های تسکین دهنده به چند همسر زندانی سیاسی دیگر از جمله ژیلا بنی یعقوب نوشته است.
فخر السادات محشتمی پور درباره اولین نامه خود به دادستانی به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت:«اولین عریضه ام را یک روز پس از بازداشت مجدد آقای تاج زاده نوشتم که ۲۶ روز متوالی در ماه رمضان ادامه داشت بعد قطع کردم تا دوباره ایشان ممنوع ملاقات شدند. البته در دوره اول بازداشت ایشان هم من نامه های زیادی نوشتم که هیچکدام خطاب به دادستانی که من به نام دادستان کودتا او را می شناسم نوشته نشد چون شان و منزلت خودم را خیلی فراتر از این می دانستم که ایشان را مورد خطاب قرار دهم، نامه های من در آن دوران خطا ب به رییس قوه قضاییه و نمایندگان مجلس بود.»
عریضه های محتشمی پورغالبا با نقب زدن به دوران صدر اسلام، عاشورا و مظلومیت امامان همراه است و با مقایسه ای از آن دوران ها با حکومت فعلی اسلامی ایران ناعدالتی های موجود را زیر سوال می برد. در نامه های او انتقاد از وضعیت موجود زندانیان و هشدار به دادستانی دیده می شود، یعنی کسی که او را به نوعی مسوول جان و سلامت زندانیان می داند. مثلا در عریضه سی و پنجم او که در روز عاشورا منتشر شد و آن روزها همراه با اعتصاب غذا و وضعیت جسمی نامساعد محمد نوری زاد هم سلولی مصطفی تاج زاده همراه بود وی خطاب به جعفری دولت آبادی دادستان تهران نوشته است:«آن بالا هوا سرد است خیلی سرد. و این پایین ما داریم گرم می شویم و آقای نوری زاد؟ نمی دانم شما حتما می دانید آقای نوری زاد گرسنه و تشنه سردش هم هست یا نه؟ کاش مصطفای من به شکستن اعتصاب او مددی برساند. کاش به گرم شدنش کمک کند تا او جانی بگیرد یک امشب را. شب عاشورای حسین.کاش امشب همسرجان می توانست بنشیند پای روضه خوانی محمدآقا.»
فخر السادات محتشمی پور درباره اینکه چرا به نوشتن نامه هایش ادامه می دهد در حالیکه همگی آنها بی جواب مانده است به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت: «همسر من یک اصلاح طلب است و همه نیز با این نام او را می شناسند، من هم یک اصلاح طلب هستم و مانند بقیه اصلاح طلبان فکر می کنیم دانستن حق مردم است. مردم باید بدانند علیرغم شعارهای قانون گرایی، قانون در این کشور رعایت نمی شود. وقتی پرسش های من درباره بازداشت غیرقانونی و اتفاقاتی که پس از آن افتاد بدون پاسخ ماند، به این نتیجه رسیدم که بهتر است اتفاقات و ظلمی که به من و خانواده و همسرم می شود را با مردم در میان بگذارم و به نوعی اطلاع رسانی کنم که حداقل مردم بدانند چه بر سر ما می رود. در این شرایطی من نوشتن عریضه هایم را به دادستان شروع کردم می نوشتم و سوالی را مرتب در عریضه هایم تکرار کردم که چرا اگر همسر من در حال گذران حکمش است در بند عمومی و در کنار دیگر زندانیان سیاسی نیست، چرا ممنوع الملاقات و تماس است.»
فخرالسادات محتشمی پور در تمام عریضه هایش خطاب به دادستان تهران خود را همسر شاکی از کودتاگران انتخاباتی و زندانی ممنوع الملاقات در قرنطینه اوین معرفی می کند. همچنین در هر نامه با توجه به اوضاعی که بر او گذشته لحنش تغییر می کند. او در هفتاد وپنجمین عریضه اش به دلیل آنکه هنوز پس از گذشت دو ماه همسرش ممنوع الملاقات و تماس است با خطاب قرار دادن دادستان او را مسول سلامت همسرش دانسته و نوشته است: « برای من مهم نیست که فرمان را شما دادهاید یا بالادستیهایتان، مهم این است که مسئولین زندان گناه را به گردن شما میاندازند و خود را تبرئه میکنند و علیالظاهر قانون هم حق را به آنان میدهد.»
او به دلیل اینکه نگران هم بندی همسرش که دارای سوابق بد کیفری و روانی است می باشد رک و شفاف خطاب به جعفر دولت آبادی نوشته است: «شما که همه نوع دستگاه شنود و کنترل و جاسوسی در اختیار دارید و در خانههای مردم به کار میگیرید، کنترل و مراقبت زندانی که اسیر چنگتان است باید برایتان سهل و ممتنع باشد. پس، از اقدامات شرم آور خودداری کنید و مراقبتها را در جاهایی داشته باشید که مواد مخدر مبادله میشود و به سهولت و جان زندانی به خطر میافتد و کارهای دیگری که هراز چندگاه اخبارش درز پیدا میکند.»
فخرالسادات محتشمی پور در برابر این سوال که آیا برای ثبت در تاریخ می نویسد و یا امیدوار به پاسخگوی مسولان است و یا پس از ۷۹ نامه دیگر نوشتن برایش عادت شده است، گفت:« من رشته تاریخ خواندم و اولین بار با عریضه های در زمان قاجار آشنا شدم که زنان برای مراجع شکایت خود مانند سلطان، حاکمان محلی و نایب السطنه می نوشتند وعمدتا شکایت از هسرانشان بود یا اجحاف های که ماموران دولتی به داد وستد آنها روا می داشتند. من در واقعا این ایده را از مادران و نیکان خودم گرفتم و فکر کردم شاید این عریضه نویسی توجه مسولان را برای پاسخ گویی به ما جلب کند. اما واقعیت این است که اگرچه دوست داشتم پاسخی بشنوم اما منتظر جواب هم نبودم، از همان ابتدا سعی کردم چنین انتظاری را در خودم ایجاد نکنم. اما یکی دیگر از انگیزه هایم، بله شاید ثبت نامه ها در تاریخ باشد چون به شدت اعتقاد دارم مسائل امروز اگر توسط خود ما ثبت نشوند با تحریف و دخل و تصرف به آیندگان منتقل می شوند. و انگیزه دیگرم اطلاع رسانی برای شهروندان امروز است. برای من این امکان وجود ندارد که جوابگوی سوالات تک تک آدم ها درباره وضعیت آقای تاج زاده باشم این نامه ها باعث می شود که به نوعی بی خبری های خودم از همسرم و اقدامات غیرقانونی که نسبت به او و ظلم های که به ما می شود را با مردم در میان بگذارم. و نهایتا هنوز امیدوارم که به آنها پاسخ داده شود.»
همچنین محتشمی پور درباره اینکه آیا مصطفی تاج زاده نامه های او را خوانده است و نظرش نسبت به این شیوه پیگیری چیست، با اشاره به اینکه شاید اگر از ابتدا با تاج زاده مشورت می کرد او با نوشتن این نامه ها موافقت نمی کرد، گفت: « ای شیوه مورد پسند من بود بنابراین همین شیوه را ادامه دادم. آقای تاج زاده خیلی دلشان می خواهد این نامه ها را بخوانند ولی دسترسی به آن ندارند. فقط خیلی نگران بود که من فقط مسائل او را در نامه ها مطرح نکنم و با متمرکز شدن بر روی بی عدالتی های که به او می شود نسبت به دیگر زندانیان بی توجه باشم. من هم سعی کردم این مسئله را در عریضه هایم رعایت کنم و حتی بعضی از عریضه هایم فقط در مورد شرایط زندانیان دیگر و خانواده هایشان است.»
نامه های محشتمی پور فقط منحصر به دوره دوم بازداشت همسرش نمی شود، او در دوره اول نیز نامه های را به رییس قوه قضاییه و نمایندگان مجلس نوشته است اما به گفته خودش هیچ نامه ای در آن دوران به دادستان تهران ننوشت: « من شان و منزلت خود را بیشتر از این می دانستم که به دادستان کودتا نامه بنویسم.»
او در پاسخ به اینکه آیا نامه هایش مخاطبانی غیر از خبرنگاران و مسولان هم دارد ، گفت: « افرادی پیگیر نامه های من هستند که اصلا سیاسی یا فعال اجتماعی نیستند و یا حتی احساساتی هم نیستند چون خیلی از نامه های من پر از احساسات است، حتی کسانی که به اینترنت هم دسترسی ندارند نامه های من را خوانده اند، من نمی دانم چطور نامه ها به دستشان می رسد و یا دهان به دهان می گردد.بهرحال این عریضه ها برای دیگران آشنا ست ومن خیلی متاسفم که هر روز از طریق این عریضه ها حرف های ناراحت کننده ای را با مردم در میان می گذارم، دوست داشتم در این عریضه ها سپاسگذار مسولان برای انجام درست وظایفشان باشم.»