کتک زدن هم بند حشمت الله طبرزدی برای به همراه داشتن شماره تلفن زندانیان سیاسی: افزایش چشمگیر فشار بر روی زندانیان سیاسی
درحالی که مقامات قضایی ایران طی ماه های گذشته محدودیت های زیادی را برای برخی زندانیان سیاسی برای تماس تلفنی، ملاقات با خانواده و مرخصی آنها ایجاد کرده اند پسر حشمت الله طبرزدی، فعال سیاسی و دبیر جبهه دموکراتیک ایران به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت یکی از هم بندی های پدرش که اتهام غیرسیاسی دارد به جرم داشتن تلفن برخی زندانیان سیاسی با لغو مرخصی عید روبروشده و توسط مامورین به وسیله باتون برقی کتک خورده است. وی به کمپین گفت: « ۷۰ روز است که ارتباط تلفنی پدرم قطع شده است و کسی جوابگو دلیل قطع این ارتباط نیست. یکی از هم بندی های سابق پدرم که اتهام غیر سیاسی دارد و به اصطلاح زندانی عادی است به جرم بودن شماره تلفن های منزل پدرم و آقای عیسی سحر خیز در جیبش، مرخصی عیدش لغو می شود و او را کتک می زنند. کامیار ده پهلوان، مدتی هم بندی پدرم بوده و طبعا بین زندانیان سیاسی با دیگر زندانیان هم بند دوستی ایجادی می شود و پدرم و آقای ده پهلوان هم با هم دوست می شوند بعد پدر م به بند دیگری منتقل می شود، حالا شنیدیم که وقتی آقای ده پهلوان برای تفتیش بدنی می روند تا پس از آن از زندان خارج شده و مرخصی عیدشان را شروع کنند به جرم داشتن شماره تلفن های منزل پدرم و آقای عیسی سحرخیز او را با باتوم برقی شکنجه می کنند و بعد هم مرخصیش را لغو می کنند. »
علی طبرزدی، پسر حشمت الله طبرزدی ادامه داد: « شنیدیم آقای ده پهلوان حالشان خوب نیست و شب ها به سختی می خوابند چون با باتوم به سرش ضربه وارد کرده اند. حالا وقتی این خبرها را می شنویم که فقط برای داشتن شماره تلفن زندانی دیگر از مرخصی عید محروم می شوند چطور می توانیم انتظار مرخصی برای پدرم داشته باشیم. »
پسر حشمت الله طبرزدی که به هشت سال زندان محکوم شده است در خصوص قطع تماس تلفنی پدر ش در زندان رجایی شهر کرج گفت: «اوایل زندانیان فقط روزی یکبار اجازه تماس داشتند اما بعد به سه نوبت در روز افزایش پیدا کرد اما ناگهان همه این تماس ها قطع شد و این برای خانواده ها و خود زندانی یک جور شکنجه است. حالا دیگر نمی دانیم چه اتفاقی در زندان می افتد، در ملاقات های کابینی چند دقیقه ای هم که نمی توان همه چیز را فهمید و پرسید. فرصتی نیست برای اینکه بفهمیم. ظاهر قضیه این است که پدرم خندان می آید و حالش خوب است اما واقعا نمی دانیم که در زندان چه به آنها می گذرد.»
علی طبرزدی در خصوص پیگیری های خانواده برای مرخصی عید پدرش گفت: « اولا که با بخشنامه قوه قضاییه در اسفند ماه که می گفت به زندانیان سیاسی مرخصی عید تعلق نمی گیرد دیگر روزنه امیدی باقی نماند بعد هم در این چند سال بر اساس تجربیات مان دیگر می دانیم چه زمانی باید پیگیر کار زندانی مان باشیم و چه زمانی نباشیم. بی تفاوتی های که از سوی آنها دیده ایم دیگر رغبتی برای درخواست مرخصی برایمان نگذاشته است. خود پدرم نیز میلی به اقدام ما نداشتند.»
علی طبرزدی ادامه داد: « اگر مرخصی یکی دو روز باشد که اصلا ارزش ندارد، پس از یکسال و اندی در زندان بودن حداقل باید زندانی یک هفته به مرخصی بیایند. پدرم هم راضی نبود که ما خودمان را جلوی مسولان کوچک کنیم. از طرف دیگر ما روزنه امیدی از جانب مسولان ندیدیم تا برای مرخصی آقای طبرزدی اقدام کنیم.»
پسر حشمت الله طبرزدی با اشاره به اینکه پنج شنبه آخر سال به ملاقات پدرشان در زندان رجایی شهر کرج رفته اند، گفت : « پدرم از حکم هشت سال زندانش که اکنون یکسالش را گذرانده، ناراحت است ولی خدا را شکر همیشه روحی اش خوب است. الان دیگر چاره ای جز تحمل نیست. فقط باید با شرایط زندان بسازند.»
علی طبرزدی با اشاره به حکم پدرش گفت: « بسیار ناراحت کننده است آدمی که مدت طولانی در زندان بوده است دوباره با همان اتهامات به زندان برگردانده شود. در حالیکه او در جریان انتخابات فقط نظاره گر بود نه تشویق می کرد و نه نهی . ولی ظاهرا هر چه می شود باید بیایند سراغ پدر من.»
علی طبرزدی در خصوص انتظار خانواده اش از فعالان حقوق بشر گفت: « سازمان های حقوق بشری نباید اجازه بدهند تا خبرهای زندانیان ، کسانی که دستشان بسته است فراموش شود، »
حشمت الله طبرزدی، فعال سیاسی و دبیر جبهه دموکراتیک ایران در دادگاه تجدید نظر در اسفند ماه ۸۹ به هشت سال حبس محکوم شد ، او پیش تر در شعبه ۲۶ دادگاه بدوی انقلاب اسلامی به ریاست قاضی پیرعباسی به ۹ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده بود.
حشمتالله طبرزدی ۶ دی ماه ۱۳۸۸ و به فاصله کوتاهی از حوادث این روز عاشورا بازداشت و به سلولهای انفرادی بندهای امنیتی ۲۰۹ و ۲۴۰ زندان اوین منتقل و تحت بازجویی و شکنجه قرار گرفت. او پس از انتقال به بند عمومی زندان اوین، در اردیبهشت ماه امسال، همزمان با اعتراض به اعدام پنج زندانی سیاسی از جمله فرزاد کمانگر معلم کرد، به زندان رجاییشهر کرج تبعید شد.