رضاعلیجانی همبندسابق هدی صابر: درمرگ او اهمال عمدی صورت گرفته است؛ دستگاه حاکم می خواست او بمیرد
رضاعلیجانی فعال سیاسی که خود با مرحوم هدی صابر مدتها هم بند بود به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران با ارائه توضیحاتی گفت که «همه این قرائن نشان می دهد که جناح حاکم و دستگاه امنیتی می خواستند او بمیرد». او رفتار مسوولان زندان با این زندانی سیاسی که بی توجهی شان نسبت به عارضه قلبی وی در هنگام اعتصاب غذا عملا به مرگ آقای صابر انجامید گفت: «من مرگ هدی را نوعی اعدام نامریی می دانم و نوعی تهدید به بقیه اعتصاب کننده ها که اگر اعتصابتان را ادامه بدهید سرنوشت تان مرگ است.»
هدی صابر، فعال ملی، مذهبی و روزنامه نگار به دنبال اعتصاب غذای و حمله قلبی صبح شنبه ۲۱ خرداد ماه جان باخت. او که از روز ۱۲ خرداد در اعتراض به وقایع منجر به مرگ هاله سحابی در بند ۳۵۰ اوین دست به اعتصاب غذا زده بود از صبح روز جمعه با وخیم شدن حالش بارها از مسولان زندان تقاضای کمک می کند اما مسولان زندان ساعت ها بعد او را به بیمارستان مدرس تهران منتقل می کنند که در آنجا به دلیل عارضه قلبی ناشی از اعتصاب غذا فوت می کند.
رضا علیجانی به کمپین گفت: « همه زندانیان و بازجویان می دانند که زندانی در دو حالت در معرض مرگ قرار می گیرد. یکبار وقتی کابل می خورد که احتمال دیالیز شدنش بسیار می شود و به همین دلیل بازجویان به او آب می خورانند و مجبورش می کنند به راه رفتن و حالت دیگر در زمان اعتصاب غذا است. هدی در هشتمین روز اعتصاب غذایش سینه اش درد می گیرد و بارها مسولان را صدا می کند اما ساعت ها بعد به سراغش می روند. من یکساعت پیش شنیدم که همه زندانیان هم بند صابر حاضر هستند که شهادت به فریادها و تقاضای کمکش به مسولان بدهند، شهادت بدهند که در مرگ او اهمال عمدی صورت گرفته و او خیلی دیر به بیمارستان فرستاده شده است. دکترشکوری راد نیز که او بر بالین او می رود می گوید که اگر او را زودتر می فرستادند می شد کاری کرد.»
رضا علیجانی، فعال ملی، مذهبی که مدت ها با هدی صابر در بند بود با اظهار اینکه اگر محمد نوری زاد خبر فوت آقای صابر را در فیس بوکش نمی گذاشت هیچکس از این خبر مطلع نمی شد، به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت: « اگر آقای نوری زاد برای معاینات شخصی خود آن روز به بیمارستان مدرس نمی رفت و از یکی از کارکنان بیمارستان نمی شنید که هدی صابر فوت کرده است و پس از آن آقای نوری زاد در صفحه فیس بوکش نمی گذاشت چه کسی می خواست با خبر شود! احتمالا می خواستند این خبر پس از ۲۲ خرداد اعلام شود. روز ملاقات که دوشنبه و پنج شنبه ها است و زندانیان هم بند هدی نیز که ارتباطی با بیرون ندارند و تلفن هایشان قطع است. هیچکس نه می فهمید که او به بیمارستان منتقل شده و نه فوت کرده است. من مرگ هدی را نوعی اعدام نامریی می دانم و نوعی تهدید به بقیه اعتصاب کننده ها که اگر اعتصابتان را ادامه بدهید سرنوشت تان مرگ است. اینهمه پنهان کاری در مرگ زندانی چه معنی می تواند داشته باشد.»
دوست نزدیک هدی صابر گفت:«اگر پیام اطرافیان صابر که از او خواسته بودند اعتصاب غذایش را بشکند به او رسیده بود او حتما اعتصابش را می شکست. اگر این خبر از طریق مسولان زندان به او رسیده بود که آقایان شامخی، شاه حسینی و پیمان از او خواسته اند اعتصابش را بشکند چون هدی آنها را مو سفیدهای ملی ، مذهبی ها می دانست و نوعی سنت پهلوانی و احترام به پیشکسوت در او بود حتما اعتصابش را می شکست.بازجویان هدی خیلی خوب با روحیات او آشنا بودند که اگر این خبرها به او برسد واکنش هدی چه خواهد بود و اعتصابش را تمام می کند. همه این قرائن نشان می دهد که جناح حاکم و دستگاه امنیتی می خواستند او بمیرد. »
یک هفته پس از اعلام اعتصاب غذای هدی صابر و امیر خسرو دلیرثانی، دیگر فعال ملی، مذهبی کسانی مانند حبیبالله پیمان، حسین شاهحسینی و احمد صدر حاج سیدجوادی در نامهای از این دو خواستند که به اعتصاب غذای خود پایان دهند. تا کنون از وضعیت جسمی و سلامت امیر خسرو دلیرثانی خبری در دست نیست.
علیجانی در حالیکه به شدت از مرگ هدی صابر متاثر بود به پیش بینی مرحوم مهندس سحابی اشاره کرد و گفت: « چند ماه پیش که هدی صابر می خواست به دلیل شرایط ناعادلانه اش اعتصاب کند مهندس سحابی به خانواده اش گفته بود به او بگوید اعتصاب نکند، برای او کاری نمی کنند تا او بمیرد. حالا می بینم که پیش بینی مرحوم سحابی درست از آب درآمد. با این تفاوت که هدی این بار نه برای خودش بلکه در اعتراض به مرگ سحابی اعتصاب کرد.
علیجانی در خصوص شکنجه های هدی صابر در زندان نیز گفت: « آقای صابر به نظر من پس از مهندس سحابی متراکمترین و طولانی ترین بازجویی ها را پس داد که خودش شکنجه خیلی بدی بود. بیشترین فشار بازجویی ها به گردن صابر بود. شب و نیمه شب او را به بازجویی های چند ساعته می بردند. من می توانم شهادت بدهم که صابر را تهدید به اعدام و تجاوز جنسی کرده بودند. و ضرب و شتم هم که در بازجویی ها رایج بود و البته فشار انفرادی طولانی که هدی که بالای ۲۰۰ روز در انفرادی بود.
هدی صابر که بارها تجربه زندان را داشته است. پس از انتخابات ریاست جمهوری، دهم در مرداد ماه سال ۱۳۸۹ نیز توسط دو مامور دستگیر و بدون تفهیم اتهام به زندان اوین منتقل شد تا اینکه سحرگاه شنبه در پی اعتصاب غذا جان باخت.