نسرین ستوده در اعتراض به وضعیت غیرقانونیش دست به اعتصاب غذا زد
نسرین ستوده، وکیل حقوق بشری و زندانی عقیدتی در اعتراض به وضعیتش از صبح امروز چهارشنبه ۲۶ مهرماه دست به اعتصاب غذای (تر) زده است. رضا خندان، همسر این وکیل و فعال حقوق بشر به کمپین بین المللی
رضا خندان با اشاره به ملاقات کابینی امروز با همسرش به کمپین گفت:« من تلاش کردم تا او را از ادامه اعتصاب منصرف کنم اما نسرین می گفت وقتی هیچ فریادرسی در اینجا نداری، هیچ کاری از دستت بر نمی آید. چاره ای جز این حرکت نمی ماند. نسرین می داند که شاید به خواسته هایش رسیدگی نشود مانند خیلی از زندانیانی که اعتصاب کردند و به خواسته شان رسیدگی نشد جز اینکه به خودشان لطمه زدند اما نسرین می گفت اعتصاب تنها ابزاری است که برایش مانده تا با آن فریاد بزند.»
حقوق بشر در ایران گفت که خانم ستوده تا زمانیکه به خواسته هایش رسیدگی نشود اعتصابش را نخواهد شکست. نسرین ستوده بیش از یکسال است که از هر گونه ملاقاتی با مادرش (کابینی و حضوری)و سه ماه از ملاقات حضوری با بچه ها و همسرش محروم است. همچنین خانم ستوده به تازه گی از ماجرای ممنوع الخروج شدن دختر ۱۲ ساله اش با خبر شده است که آن را کاملا غیرقانونی و غیر قابل توجیه می داند.
رضا خندان در خصوص دلایل اعتصاب غذای خانم ستوده به کمپین گفت:« فشارهای زیادی این مدت روی خانم ستوده بود. علاوه بر آن نسرین به تازه گی خبر ممنوع الخروج شدن مهراوه را شنید و خیلی ناراحت شد که پای بچه ۱۲ ساله را هم به میان کشیده اند. راستش من خیلی چیزها را به او در ملاقات ها نمی گویم تا بیشتر ناراحتش نکنم و این موضوع را هم نگفته بودم اما او در زندان با خبر شده است. مهراوه و من به دلیل همین پرونده ممنوع الخروج بودن مهرآوه به دادگاه احضار شدیم که البته به دلیل اینکه این احضار شفاهی و با تماس تلفنی بود، به دادگاه نرفتیم. بهرحال نسرین موضوع را شنیده و امروز در ملاقات کابینی به من و خواهرش گفت که به دلیل تمام شرایطی که ماه های اخیر داشته و نهایتا احضار دختر کوچکش به دادگاه دست به اعتصاب غذا زده است.»
رضا خندان با اشاره به ملاقات کابینی امروز با همسرش به کمپین گفت:« من تلاش کردم تا او را از ادامه اعتصاب منصرف کنم اما نسرین می گفت وقتی هیچ فریادرسی در اینجا نداری، هیچ کاری از دستت بر نمی آید. چاره ای جز این حرکت نمی ماند. نسرین می داند که شاید به خواسته هایش رسیدگی نشود مانند خیلی از زندانیانی که اعتصاب کردند و به خواسته شان رسیدگی نشد جز اینکه به خودشان لطمه زدند اما نسرین می گفت اعتصاب تنها ابزاری است که برایش مانده تا با آن فریاد بزند.»
نسرین ستوده، وکیل و فعال حقوق بشر ۱۳ شهریورماه ۱۳۸۹ بازداشت شد و به ۱۱ حبس تعزیری، ۲۰ سال محرومیت از وکالت و ۲۰ سال ممنوعی الخروجی از کشور محکوم شد. او بارها در طول این دو سال به دلیل شرایط غیرقانونی اش دست به اعتصاب غذای (خشک و تر) زده است.
به گفته همسر نسرین ستوده ، این وکیل زندانی نزدیک سه ماه است که از ملاقات حضوری با بچه هایش محروم و حدود یکسال از هر گونه ملاقات با مادر و برادرش محروم است. علاوه بر اینها به او اجازه داده نمی شود که مانند دیگر زندانیان زن در روز یکشنبه با خانواده اش ملاقات کابینی داشته باشد، او تنها زن زندانی اوین است که ملاقات کابینی اش در روزهای چهارشنبه انجام می گیرد، روزی که دختر خانم ستوده به دلیل کلاس های مدرسه اش نمی تواند به ملاقات مادرش برود. آقای خندان در پاسخ به اینکه چرا روز ملاقات خانم ستوده متفاوت است:« گفت مسولان هیچ توضیحی به ما نمی دهند و مامور سالن ملاقات هم فقط می گوید به من دستور داده شده و توضیحش را نمی دانم.»
رضا خندان در خصوص وضعیت جسمی نسرین ستوده گفت:« نسرین خیلی لاغر شده است، آنقدر چهره اش شکسته و لاغر شده انگار دیگر نسرین نیست. این اعتصاب بسیار نگران کننده است. »
همسر نسرین ستوده گفت:« چرا باید ملاقات نسرین با مادر و برادرش و یا بچه هایش ممنوع باشد، او زندانی است که دارد حکمش را می گذارند و دیگر در مرحله بازجویی نیست. چرا نباید حق تماس تلفنی با خانواده اش را داشته باشد. ملاقات و تماس تلفنی جز حقوق هر زندانی است که به بند عمومی فرستاده می شود. مجرمان خطرناک دیگری با انواع جرم ها به صورت شبانه روز حق استفاده از تلفن را نه تنها با خانواده هایشان بلکه با هر کسی که بخواهند دارند، این حق فقط از زندانیان سیاسی گرفته شده است.»
رضا خندان گفت:« برخلاف قانون زندان روزهای ملاقات خانم ستوده را تغییر داده اند، حالا ما با این هم مشکلی نداشتیم اما دیگر مهرآوه به دلیل ساعت های کلاس هایش نمی تواند به دیدن مادرش بیاید. من بارها تقاضای رسیدگی به دادستان دادم اما هیچ جوابی نگرفتم. ما مشکلات زیاد داریم. نیما پسرمان ، در ملاقات کابینی بدون خواهرش شرایط روحی خوبی ندارد. امروز صبح مامور سالن گفت نیما می تواند چند دقیقه ای برود پشت کابین و مادرش را از نزدیک ببیند اما نیما می ترسید که با سرباز برود، به من هم که اجاز ه نمی دهند بروم، قبلا مهرآوه بود و با او می رفت. امروز تمام طول ملاقات به من چسبیده بود که سرباز دستش را نگیرد و ببرد آن پشت. همه اینها به نسرین فشار می آورد و همه اینها باعث شده که او دست به اعتصاب بزند.»
