شیرین عبادی در مراسم پارلمان ایتالیا: با ایران مذاکره کنید اما موضوعات مربوط به نقض حقوق بشر را هم مطرح کنید
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران- رم، ایتالیا: شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل در سال ۲۰۰۳ و تقی رحمانی فعال سیاسی و همسر نرگس محمدی فعال حقوق بشر روز ۳۰ آذرماه میهمان پارلمان ایتالیا برای معرفی کتاب «برندگان جایزه الکساندرلانگر، مدافعان صلح» بودند و در این مراسم نسبت به وضعیت حقوق بشر در ایران و به خصوص وضعیت سلامتی نرگس محمدی سخن گفتند.
این مراسم که به مناسبت انتشار کتابی از زندگی برندگان جایزه جهانی الکساندر لانگر برگزار شد با حضور مهمانان سرشناسی همچون جانفرانکو فینی رئیس مجلس ایتالیا و تعدادی از برندگان جایزه لانگر در سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۲ همراه بود و با استقبال قابل توجهی از سوی رسانه ها و فعلان مدنی ایتالیایی مواجه شد. تقی رحمانی همسر نرگس محمدی که تنها برنده ایرانی جایزه الکساندر لانگر در سال ۲۰۰۹ است نیز از مهمانان ویژه این مراسم بود.
شیرین عبادی که به نمایندگی از نرگس محمدی، معاون وی در کانون مدافعان حقوق بشر در این مراسم حضور یافته بود، در سخنانی به تشریح فشارهای غیر قانونی و همچنین وضعیت سلامتی جسمی نرگس محمدی در سال های اخیر پرداخت. او همچنین با اشاره به مرگ ستار بهشتی وبلاگ نویس ایرانی که گفته می شود بر اثر شکنجه در زندان های ایران اتفاق افتاده است، این حادثه را تنها نمونه مرگ زندانیان در ایران ندانست و از عدم صدور اجازه بازدید از ایران، برای احمد شهید به عنوان گزارشگر ویژه سازمان ملل انتقاد کرد.
عبادی همچنین با اشاره به مخالفت مردم ایران با حکومت جمهوری اسلامی، بر مخالفت مردمی با اغاز هر گونه حمله نظامی به ایران تاکید کرد و از تمامی کشور های مذاکره کننده با ایران خواست تا در مذاکراتشان با ایران، مسائل مربوط به حقوق بشر را نیز در دستور کار خود قرار دهند.
متن کامل سخنان شیرین عبادی به شرح زیر است:
نمایندگان محترم مجلس
خانم ها و آقایان
بسیار ممنونم از اینکه به من اجازه صحبت در این جمع داده شد و سپاس گذارم از این که جایزه با ارزش الکساندر لانگر در سال ۲۰۰۹ به همکار من خانم نرگس محمدی تعلق گرفت. او معاون من در کانون مدافعان حقوق بشر و سخن گوی شورای ملی صلح است. این شورا در سال ۲۰۰۷ در ایران با فراخوان من و شرکت بیش از ۸۵ نفر از نمایندگان اقوام مختلف ایرانی و گروه های مختلف اعم از کارگران و دانشجویان و زنان تشکیل شد.
هدف از تشکیل چنین شورایی آن بود که ایران به وضعیت مخاطره آمیز امروز گرفتار نشود، متاسفانه کلیه اعضای کانون مدافعان حقوق بشر و بیشتر اعضای شورای ملی صلح بعد از ماه ژوئن ۲۰۰۹ تحت تعقیب کیفری قرار گرفتند و برای بعضی از آنها احکام حبس طویل المدت نیز صادر شد. از جمله نرگس محمدی که به شش سال حبس محکوم شد. او مدتی را در سلول انفرادی و تحت فشار های شدید جسمی و روحی بود، تا حدی که سلامت او مختل شد و به بیماری فلج ادواری عضلانی مبتلا شد.
وقتی که دوباره او را به زندان بردند بیماری او شدت گرفت این بار ساعت ها بی هوش می شد، وضعیت او آنچنان وخیم شد که مسئولین زندان مجبور شدند او را در بیمارستان زندان بستری کنند و چون بیمارستان زندان امکانات کافی برای درمان نرگس را نداشت به او مرخصی استعلاجی دادند تا بتواند در خارج از زندان خود را معالجه کند. اما متاسفانه تا کنون معالجه نشده و علت این بیماری نیز شناخته نشده است.
نرگس قبل از دستگیری از سلامت کامل جسمی و روحی برخوردار بود، او آنقدر توانا بود که بیش از ۱۵ ساعت در روز فعالیت می کرد، او مادر دو کودک خردسال ۵ ساله است و متاسفانه به علت شرایط بدی که در زندان برای او پیش آوردند اکنون تبدیل به بیماری شده که علی رغم معالجات فراوان هنوز هم حال او بهبود نیافته و البته اگر کوچکترین بهبودی در او مشاهده شود، او را فورا برای تحمل حبس به زندان فرا می خوانند.
و این سزا و پاداش زنی است که می خواست و می خواهد ایران را نجات بدهد و از وضعیت بحران آمیز امروز خارج کند و متاسفانه وضعیت سایر مدافعان حقوق بشر نیز شبیه نرگس است و در شرایط بسیار بدی به سر می برند.
اعطای جایزه الکساندر لانگر تاثیر بسیاری در روحیه نرگس و کلیه فعالین حقوق بشر در ایران دارد و از این جهت من سپاس خود را تقدیم بنیاد لانگر می کنم که مردم ایران را فراموش نکرده است، همچنین سپاس من برای مردم مهربان ایتالیاست که بارها همدردی خود را با مردم دموکراسی خواه ایران اعلام کرده اند، از جمله یکی از میدان های شهر جنوا را به یاد زنانی که در ژوئن ۲۰۰۹ در ایران کشته شدند به نام «زن ایران» نام گذاری کردند و همچنین در سایر شهر ها، خصوصا شهرداری فلورانس همکاری لازم را با افراد دموکراسی خواه ایران انجام دادند که باعت تشکر مردم ایران است.
متاسفانه وضعیت زندانیان سیاسی در ایران روز به روز رو به وخامت است در همین ماه وبلاگ نویس جوانی به نام ستار بهشتی در زندان و زیر شکنجه جان سپرد و این اولین زندانی سیاسی نیست که زیر شکنجه جان داد متاسفانه بار ها این اتفاق در زندان افتاده و به همین دلیل است که حکومت ایران به آقای احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در ایران، اجازه ورود به ایران را نمی دهد زیرا مایل نیست آنچه که در زندان ها می گذرد مورد مشاهده افراد بی طرف قرار گیرد.
ماه گذشته هیاتی از پارلمان اروپا که عازم ایران بودند اعلام کردند که مایل اند به ملاقات برندگان جایزه ساخاروف در سال ۲۰۱۲ بروند، اما دولت ایران به آنها اجازه نداد، زیرا همواره دولت می خواهد حقایق را کتمان کند.
بعد از انقلاب ۱۹۷۹ در ایران که منجر به سقوط یک دیکتاتور شد امید مردم برای آزادی و دموکراسی تحقق نیافت زیرا یک دیکتاتور رفت و دیکتاتور بدتری جای آن آمد، دیکتاتوری مذهبی حتی از دیکتاتوری سیاسی نیز بدتر است و این همان وضعیتی است که ما به همکاران خود که در کشور های عربی قیام کردند و دیکتاتور ها را بیرون کردند هشدار می دهیم و به آنها می گوییم که مراقب باشید تا سرنوشتی مانند مردم ایران پیدا نکنید و به همین دلیل است که من با لغت بهار عرب که در برخی از رسانه ها از آن یاد می شود مخالفم، بهار زمانی به کشور های عربی خواهد آمد که وضعیت زنان مسلمان از وضعیت تبعیض آمیز کنونی بیرون آید و هر وقت زنان مسلمان عرب به حقوق برابر دست یافتند آن زمان می توان گفت «بهار عرب» و من امیدوارم روزی نه چندان دور، بهار به همه کشور های اسلامی بیاید.
اما در مورد مردم ایران؛ مردم ایران به علت برنامه های غلط اقتصادی و تحریم های سیاسی، روز به روز فقیر تر می شوند و قیمت غذا و خواربار در ایران حتی از اروپا هم گران تر شده است، ما انتقادات زیادی به حکومت ایران داریم از جمله با سیاست حکومت در زمینه انرژی هسته ای مخالف هستیم، زیرا انرژی هسته ای برای ایران مناسب نیست، ایران روی خط زلزله است و مردم ایران نمی خواهند یک بار دیگر فاجعه فوکوشیما در ایران تکرار شود و از سوی دیگر ایران دارای خورشید فروانی است و ما می توانستیم با سرمایه گذاری بر روی انرژی خورشیدی، نیرو گاه های بزرگی برای تولید برق داشته باشیم و نیازی به نیروگاه برق اتمی نداریم.
متاسفانه پافشاری حکومت بر یک برنامه ای که به نفع ملت نیز نمی باشد مردم ایران را مواجه با تحریم های شدید اقتصادی کرده است و خروج از این بن بست فقط با پیروزی مردم امکان پذیر است، مردمی که وطن خود را دوست دارند و به منافع ملی می اندیشند.
سخنم را کوتاه می کنم، مردم ایران مخالفت های زیادی با حکومت خود دارند اما ما با حمله نظامی به ایران مخالفیم، زیرا باعث می شود وضعیت حکومت ایران بدتر شده و حکومت نیز به بهانه حفظ امنیت ملی بتواند به سرکوب بیشتر آزادی خواهان بپردازد. ما معتقدیم که هر مسئاله ای را می توان با مذاکره حل کرد اما در مذاکره با حکومت ایران فقط به مسئاله انرژی هسته ای اکتفا نکیند بلکه مسائل مربوط به نقض حقوق بشر را هم مورد گفتگو قرار دهید.
و سوال من از مردم اروپا این است که، وسوال من از حکومت های دنیا این است که اگر حکومت ایران بر فرض، تکرار می کنم که بر فرض، حاضر شود که دست از غنی سازی اورانیوم بکشد آیا حاضر هستید که با حکومتی دست بدهید که زنان را سنگسار می کند آیا حاضر هستید با حکومتی دست بدهید که بیشترین تعداد خبرنگاران را در زندان دارد؟ آیا حاضر هستید با حکومتی دست بدهید که مدافعان حقوق بشر را در زندان زیر شکنجه می کشد؟ بنابر این خواهش می کنم با دولت ایران مذاکره کنید اما موضوعات مربوط به نقض حقوق بشر نیز مورد مذاکره قرار گیرد.