«پیشنهاد نشریه سپاه برای دستاندازی به یک نهاد مردمی: «بسیج را با سازمان هلال احمر ادغام کنید
هفتهنامه صبح صادق، ارگان رسمی سپاهپاسداران انقلاب اسلامی، در آخرین شماره خود در ۲۲ دی ماه ۹۳ با انتشارمقالهای خواستار ادغام جمعیت هلال احمر در بسیج شد. در این مقاله، دلیل اصلی شباهت و ویژگی مشترک بسیج و هلال احمر «مردمی» بودن عنوان آنها عنوان شده است. درباره شباهتهای این دوسازمان آمده است: «شباهتهای زیادی در حوزه مردمیاری بسیج و خدمات درمانی آن با حوزه مأموریتهای هلال احمر وجود دارد. با این وجود این دو سازمان، منفک از هم و دارای ساختار، تشکیلات، بودجه و امکانات مجزا هستند. تنها میتوان نقطه هماهنگی این دو را در ستادهای مدیریت بحران و در سوانح و حوادث دید. نکته دیگر در این مسئله عضویت عمده نیروهای جمعیت هلالاحمر ایران در قالب سازمانهای مختلف بسیج است، از جامعه پزشکی، دانشجویی و دانشآموزی گرفته تا کارمندان، محلات و…».
استدلال اصلی در نشریه ارگان سپاه این است که فعالیتهای جمعیت هلال احمر موازی و همجنس با بسیج بوده و بهتر است که این سازمان در بسیج ادغام شود. در بخشی از این مقاله آمده است: «اصلاح ساختارها و به روز رسانی یکی از مهمترین مسائلی است که در رابطه با بهبود بهرهوری و استفاده بهینه از منابع در کشور باید مدنظر قرار گیرد. ساختارهای موازی موضوعی است که همواره عاملی برای عمل به این رهنمون میشود. یعنی حذف و یا ادغام ساختارهای موازی در هم.» در ادامه آمده است: «البته در این میان ممکن است ساختارهایی که از یک جنس نیستند هم در هم تلفیق شوند که اشتباه است.»
این نشریه در ادامه نوشته است که تلفیق این دو سازمان به شکل گیری الگوی جدیدی از سازمان های امداد و نجات مردمی منجر خواهد شد: “بر همین مبنا اصلاح ساختار و تعریف مأموریت مشترک بین بسیج و جمعیت هلال احمر کشور میتواند به شکلگیری الگوی جدیدی از سازمانهای امداد و نجات مردمی منجر شود که بهطور حتم کارآیی بیشتری نسبت به سازمانها و ساختارهای موجود دارد.”
ایده ادغام هلال احمر در نیروی نظامی بسیج را میباید در اختلافات میان این دو سازمان و میل روزافزون سپاه پاسداران برای گسترش دامنههای نفوذ خود در کشور دانست. پیش از در ۱۹ آذرماه ۹۳، محمدرضا نقدی رییس سازمان بسیج درهمدان، از اراده این نیروی شبه نظامی برای گسترش فعالیت های خود سخن گفته بود:« “آخرین پیام امام خمینی علیه الرحمه خطاب به سپاه پس از جنگ، پاسخ قاطع به همه یاوه گوییهای این روزهای بیگانگان بویژه انگلیسیهای خبیث علیه سپاه است. امام در این پیام میفرمایند، واجب است پیشکسوتان جهاد و شهادت در همه صحنهها حاضر و آماده باشند و از کید و مکر جهانخواران و آمریکا و شوروی غافل نمانند.»
حضور در همه صحنهها را شاید بتوان محوریترین برنامه سپاه در دو دهه اخیر و پس ازجنگ هشت ساله ایران و عراق دانست. اما طی سالهای گذشته، نیروی بسیج که نقش اجتماعی آن در سرکوب های خیابانی و یا طرح های مرتبط با محدودیت آزادی های فردی و اجتماعی تبلور یافته، به دنبال توجیه پذیر کردن صرف بودجه های کلان برای این نیروی پرشمار در سراسر کشور بوده است. گسترده تر کردن حضور بسیج و سپاه در همان سخنرانی فرمانده بسیج به صراحت مطرح شده است.
محمدرضا نقدی می گوید: «آنها تروریست میفرستند که با امداد غیبی بدست بسیجیان نابود میشود؛ کماندوی دریایی میفرستند که به دست سلحشوران نیروی دریایی سپاه اسیر میشوند؛ پهپاد میفرستند که با کمک خدا به دست نیروی هوافضا گرفتار میشود، غنیمت میگیرند یا نابودش میکنند. می خواهند با تهاجم فرهنگی ملت ایران را استحاله کنند که با عنایت خدا بسیجیان با حلقههای صالحین و کار گسترده فرهنگی و رسانهای آنها را خنثی میکنند. بسیج به مدد خدای متعال با اجرای طرح های اقتصاد مقاومتی، بی اثر بودن تحریمها و امکان رشد اقتصادی در شرایط تحریم را اثبات میکند و با وجود اینکه امکانات دولتی را در اختیار ندارد بلکه با همان امکانات ناچیز مردمی با ایجاد صد هزار شغل در طول کمتر از دوسال اثبات میکند که اگر غیرت و ایمان باشد غلبه بر همه تحریمها و شکوفایی اقتصادی کار سختی نیست.»
اختلافات جمعیت هلال احمر ایران به عنوان یک نیروی مستقل از نیروهای سیاسی و نظامی، با بسیج طی سالهای گذشته همچنین می تواند دلیل دیگری باشد که نیروی بسیج را بر آن داشته است که کنترل و اختیار این نهاد را کاملا در دست بگیرد. وحید قبادی دانا رییس کنونی سازمان جوانان جمعیت هلالاحمر در گفتوگویی با خبرگزاری فارس از نامههایی در دوره ریاست جمهوری احمدینژاد در اعتراض به پیشاهنگان هلالاحمر خبر داد که درباره طرح پیشاهنگان نوشته شده و به هلال احمر ارسال شدهبودهاست: «مسائل سیاسی و بروز برخی رقابتها بین پیشاهنگان و بسیج باعث تغییر شرایط شد، حتی نامههای مختلفی از بسیج و سپاه مبنی بر اینکه فعالیتهای پیشاهنگی تداخل و موازیکاری با بسیج است دریافت کردیم اما پیشاهنگی به فعالیت خود ادامه داد تا اینکه عنوان شد هر کسی که عضو هلالاحمر باشد، نمیتواند عضو بسیج باشد و در مدارس نیز نمیتوانستیم حضور پیدا کنیم و این درحالی بود که هیچ سند بالادستی مبنی بر مجاز بودن فعالیت پیشاهنگی در جمعیت هلالاحمر وجود نداشت.»
او در این مصاحبه اعلام کرده که پس از انحلال طرح پیشاهنگی اکنون جوانان هلالاحمر در مدارس حضور پیدا کرده و بهعنوان یکی از ۴ تشکل رسمی در مدارس فعالیت میکنند. هلال احمر پذیرفته که بسیج در مدارس حضور فعال داشته و آنها اجازه ورود به دستهبندیهای سیاسی را ندارند.
رییس سازمان جوانان هلال احمر پیشتر نیز به این اختلافات اشاره غیر مستقیمی داشته است: «سازمان جوانان هلال احمر در فعالیت های خود هیچ رقابتی با بسیج ندارد بلکه فعالیت های ما حالت رفاقت گونه با بسیج دارد. در جلسه ای که اخیرا با معاون فرهنگی و اجتماعی سپاه داشتم سعی شد سوء تفاهمات موجود بین سازمان جوانان هلال احمر و بسیج برطرف شود.»
تلاش مدیریت جدید سازمان هلال احمر برای برقرارکردن یک رابطه دوستانه با بسیج نه تنها نشانگر اوج اختلافات میان این دو نهاد که ازسوی دیگر بیانگر جدی شدن خطر ادغام هلال احمر در سازمان بسیج برای دولت و مسؤولان این سازمان است.
ایده حضور بسیج در همه عرصهها تنها محدود به فرماندهان ارشد سپاه و بسیج نیست و به تمام نقاط کشور سرایت یافتهاست. آذرماه گذشته و به مناسبت هفته بسیج، محمدهادی صحرابان مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه شیراز در سخنانی با اشاره به اینکه بسیج و سپاه در همه عرصهها توانمندی خود را به اثبات رسانده گفت: «چرا وقتی که باید جان را در طبق اخلاص گذاشت و برای امنیت و آسایش کشور فدا کرد سپاه و بسیج است که باید حاضر شود ، اما در عرصه های دیگر ورود سپاه و بسیج برای برخی عرصه تنگ می شود.» او اضافه کرد: «آقایانی که در دولتشان مدعی هستند فلج اطفال را ریشه کن کردند، جز این بود که بسیج به میدان آمد. در زلزله بم چه نیروی عظیمی بجز بسیج بود که به کمک مردم شتافت. در انرژی هسته ای چه کسانی بجز شهدای هسته ای و دانشمندان هسته ای بودند که زمینه را برای هیئت مذاکره کننده آماده کردند تا بتوانند با اقتدار مطالبه گری و دفاع کنند. در صنعت نفتی کشور و سد سازی اگر سپاه نبود این همه پیشرفتها حاصل می شد؟»
با این ایده و سازماندهی است که نویسنده نشریه صبح صادق میگوید که حتی میتوان «تمام تشکل هایی مثل هلال احمر را در ساختار بسیج گنجاند و از ایجاد سازمان های موازی خودداری کرد و هزینه های باقیمانده از این ادغام را صرف تجهیز و بالا بردن کارآیی آنها کرد.»
اما نکته اصلی اینجاست که جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی، سازمانی مردم نهاد و عضو صلیب سرخ جهانی است و بر اساس قوانین جمهوری اسلامی در ارتباط با دولت ونهادهای زیرمجموعه آن است. یکی از مهمترین و کلیدیترین ویژگیها و خصوصیات صلیب سرخ جهانی و زیر مجموعههایش همچون هلال احمر، بی طرفی سیاسی و غیر دولتی بودن آن است. صلیب سرخ و هلال احمر فارغ از گرایشات سیاسی و بینالمللی به آسیبدیدگان حوادث و سوانح طبیعی و انسانی کمک میکنند و به گرایشات سیاسی آسیبدیدکان ودلیل آسیبشان باید بیتوجه باشند.
برای مثال در ماده دوم اساسنامه جمعیت هلال احمر آمدهاست: «هداف جمعیت عبارتند از: تلاش برای تسکین آلام بشری، تأمین احترام انسانها و کوشش در جهت برقراری دوستی و تفاهم متقابل و صلح پایدار میان ملتها و همچنین حمایتاز زندگی و سلامت انسانها بدون در نظر گرفتن هیچگونه تبعیض میان آنها.»
به همین خاطر است که مثلا اعضای صلیب سرخ آمریکا فارغ از روابط سیاسی دولتشان با ایران در کمک به آسیب دیدگان زلزله بم مشارکت داشتند. بسیج به عنوان یک نیروی کاملاً سیاسی و ایدئولوژیک که خود را حافظ منافع برخی از جناح های سیاسی درحکومت میداند نه منافع همه مردم، و منتقدان و مخالفان حکومت را بدون نیاز به مجوزی در خیابان تنبیه میکند، بیشک کمترین صلاحیت را برای انجام دادن خدماتی همچون خدمات هلال احمر داراست. به علاوه چنین تلفیقی از این سازمان، یکی از سازمان های مردمی موثر در خدمات رسانیی به همه گروه های مردمی را به یک گروه سیاسی و شبه نظامی تبدیل می کند. سؤالی که میباید از مسؤلان بسیج پرسید این است که آیا در صورت ادغام هلال احمر در بسیج، اگر خانوادههای بهایی یا اقلیت های مذهبیایی که توسط حکومت تحمل نمی شوند، خانواده مخالفان و منتقدان سیاسی و…، نیازمند کمک باشند، با آنها چه رفتاری میشود؟