تهدید به اعدام، دفن زیر سیمان و مصونیت آهنین روح الله حسینیان
هفته گذشته و در جریان کشمکش نمایندگان مجلس ایران بر سر توافقنامه هستهای با غرب، اختلافات آنچنان بالا گرفت که کار به تهدید جانی علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی نیز انجامید و نام روحالله حسینیان بار دیگر بر زبانها افتاد. صالحی طی سخنانی در مجلس اعلام کرد که یکی از نمایندگان او را تهدید به اعدام و دفن در راکتور اتمی اراک با ریختن سیمان کرده است. پس از آن یکی از نمایندگان مجلس فاش کرد که نماینده تهدید کننده، حجتالاسلام روحالله حسینیان بوده است.
در ابتدا گروهی از نمایندگان راستگرای مجلس چنین تهدیدی را تکذیب کردند و یا آنرا در حد شوخی لفظی دانستند. حسینیان همان روز نیز به دلیل آنچه که “حمله قلبی” به دلیل فشارهای وارده نامید، به بیمارستان منتقل شد. اما در نهایت با صدور اطلاعیهای رسمی آشکارا اعلام کرد که تهدید نقل شده از وی جدی است و این مجازات را “متناسب” با جرم میداند. حسینیان نوشته بود: “گفتم آقای ظریف و آقای صالحی! اگر به خاطر برجام که البته دعا میکنم چنین خبری نشود، اسرائیل ایران را تهدید به بمب اتم کرد یا آمریکا به ایران موشک زد، مردم شما را محاکمه خواهند کرد و اگر من کارهای بودم آقای صالحی را محکوم میکنم که سیمانهایی که در قلب رآکتور عراق ریخته آن را بیرون بیاورد و خودش را در داخل رآکتور انداخته و سیمان به اطرافش تزریق کنند.”
تهدید به مرگ، یا اعدام و ارعاب مخالفان البته در کارنامه حسینیان سابقهای طولانی دارد. او که متولد سال ۱۳۳۴ در شهر شیراز است در پانزده سالگی به حوزه علمیه قوم رفت و یکی از فارغ التحصیلان مدرس مذهبی حقانی به شمار می رود. جایی که روحانیونی تندرو همچون احمدجنتی و محمدتقی مصباح یزدی از تئوریسین های مذهبی رادیکال جزو اساتید آن بودند و شخصیتهای کلیدی دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی در سالهای بعد از انقلاب همچون علی فلاحیان (وزیرسابق اطلاعات)، مصطفی پورمحمدی (وزیر کنونی دادگستری و معاون سابق بخش برون مرزی وزارت اطلاعات در زمان وزارت علی فلاحیان) و محمدعلی ری شهری (وزیر اطلاعات بین سال های ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۸) از آنجا فارغ التحصیل شدند.
مجازات تهدید به قتل در قانون مجازات اسلامی
کارنامه سیاسی و امنیتی روح الله حسینیان نشان دهنده مصونیت آهنین او پس از تهدید و ارعاب مخالفان در ایران دارد. برای مثال تهدید حسینیان علیه صالحی ویژگی های شمول ماده ۶۶۹ قانون مجازات اسلامی در خصوص تهدید به قتل مجازات را داراست. در این قانون آمده است: “هرگاه کس دیگری را بههر نحو تهدید به قتل یا ضررهای نفسی یا شرفی یا مالی و… نماید، به مجازات شلاق تا ۷۴ ضربه یا زندان از دو ماه تا دو سال محکوم خواهد شد.” بهمن کشاورز، وکیل دادگستری و رئیس کانون وکلا در یادداشتی که روزنامه بهار پس از این ماجرا منتشر کرد، با اشاره به این ماده قانونی نوشته بود: “با توجه به بیان صریح کشتن و دفنکردن و غیره مطمئنا جرم تهدید و اکراه تحقق یافته است.”
حتی بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی پس از آنکه اطلاعیه حسینیان منتشر شد، در گفتگویی اعلام کرد: “این اطلاعیه عذر بدتر از گناه بود. فکر نمیکنم آقای صالحی تصمیم داشته باشد پاسخی به این تهدیدها بدهد. بهترین پاسخ برای خیلی از این حرفها سکوت است.” او در عین حال تاکید داشت: “ادامه این صحبتها زمینه پیگرد حقوقی را برای ما فراهم میکند.”
با اینهمه در ایران کسی انتظار ندارد که اعمال و سخنان کسانی همچون حجتالاسلام روحالله حسینیان مشمول رسیدگی قضائی عادلانه قرار گیرد. او که از نیروهای امنیتی-قضائی دهه آغازین حاکمیت جمهوری اسلامی است، متهم به صدور دهها حکم اعدام و حبس ناعادلانه نیز هست. حسینیان پس از پیروزی سیدمحمد خاتمی در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۷۶ از پس پرده بیرون آمد و به یکی از بازیگران سیاسی تندرو در ایران بدل شد. هرچند که رفتارش در زمانی که به صحنه علنی سیاست وارد شد، تفاوت چندانی با آنچه در زمان مسئولیتهای پنهان امنیتی-قضائیاش انجام میداد، نکرده بود.
فرماندهی حمله به خانه آیت الله منتظری
حسینیان اینبار اقدامات علنی خود را با حمله به منتظری آغاز کرد. سالها پیش از این ماجرا، نام او در کنار علی رازینی، علی فلاحیان و محسنی اژهای در برنامه برکناری آیتالله منتظری از قائم مقامی رهبری مطرح شده بود. در روز ۲۸ آبان سال ۱۳۷۶ حسینیان حمله گروهی از اوباش به خانه آیتالله حسینعلی منتظری را رهبری کرد. منتظری در خاطرات خود نوشته است: “در همان شب حدود ساعت ده به همراه حدود هزار نیروی نظامی به فرماندهی آقای روحالله حسینیان و با قطع برق و تلفن، منطقه را محاصره کرده و با جرثقیل و دستگاه برش و… اقدام به کندن درها و شکستن شیشهها نمودند و وارد دفتر و حسینیه و تلفنخانه و خانه پاسدارها شدند و اموال شخصی از جمله اموال مربوط به مرحوم محمد و نیز آرشیو چهارده ساله ما را که مجموعه ارزشمندی بود -به گفته آقایان با چند وانت- بردند. خلاصه این تهاجم تا حدود ساعت سه بعد از نیمه شب ادامه داشت و همسایه ها و اهل محل را دچار وحشت و اضطراب نمود.”
در همان زمان گفته میشد که اقدامات این افراد با هماهنگی سیدعلی خامنهای انجام شده است. حسینیان بعدها تاکید داشت: “ما به دفتر آقای منتظری که حمله کردیم آقای خامنهای هم با ما موافق بوده است و اگر ایشان مخالف بود ما را توبیخ میکرد.” به این ترتیب بود که حصر خانگی پنج ساله آیتالله منتظری آغاز شد.
حمله اوباش به خانه منتظری، حتی اعتراض رئیس وقت مجلس خبرگان آیتالله علی مشکینی را هم در پی داشت که در نماز جمعه شهر قم گفته بود: “شایسته این بود که آقایان در همانجا مراسم [تجمع اعتراضی] را تمام میکردند، ولی متأسفانه در دنبالهاش کاری انجام دادند که به آن حرکت با عظمت و آبرومند ضرر زد، خرابکاری کردن مطابق هیچ قانونی نبود و من نفهمیدم تو این مملکت، تو این شهر، نظام مملکت، امنیت مملکت دست کیست؟ چرا باید اینطوری بکنید؟ ما ناراحت بودیم از این حرکتها، ما راضی نبودیم. به همه جا تلفن کردیم کسی توجه نکرد. من نفهمیدم امنیت شهر دست کیست. نباید اینجور بشود.” [روزنامه رسالت –یکم آذر ۱۳۷۶] البته سخنان مشکینی ، برخلاف رویه معمول نمازجمعههای قم، از تلوزیون حکومتی منتشر نشد و نشان داد که دستور از جای دیگری بوده است.
نقش حسینیان در قتلهای زنجیرهای
حسینیان پس از آن به مرور تبدیل به چهرهای شناخته شده در ایران شد. چند ماه بعد از این رویداد، قتلهای زنجیرهای مخالفان حکومت اتفاق افتاد که در نهایت وزارت اطلاعات با صدور اطلاعیهای رسمی مسئولیت آن را بر عهده گروهی از اعضای کجاندیش خود نهاد. راستگرایان که از فشار اصلاحطلبان برای افشای واقعیت پرونده قتلها خشمگین بودند، تمام تلاش خود را در جهت انحراف این پرونده به کار بردند. در دیماه سال ۱۳۷۷، در حالی که چند روز از صدور بیانیه وزارت اطلاعات گذشته بود، روحالله حسینیان باز هم به صحنه آمد و اینبار در یک برنامه تلوزیونی آشکارا به حمایت از قاتلان پرداخت. او از یک طرف قاتلان عضو وزارت اطلاعات را منسوب به خاتمی کرد و از سوی دیگر مقتولان را مرتد دانست. حسینیان گفته بود: ” نیروهایی که مرتکب چنین قتلهایی شدند، نیروهای مذهبی بوده و از لحاظ سیاسی از طرفداران جناح چپ استحاله شده و از طرفداران رئیس محترم جمهوری بوده اند و تا آنجایی که من از سوابق ممتد آنها اطلاع دارم مسئول این جریان آدم اهل فکری بود.[…]مقتولان نیز از مخالفان نظام بودند، بطوریکه بعضی از آنها حتی مرتد بودند و عدهای دیگر ناصبی بوده و نسبت به ائمه اطهار(ع) جسارت میکردند.”[صبحامروز-۲۲دی ۱۳۷۷]
سخنان حسینیان نشان میداد که تفکر پشت صحنه قتلها برای اقدامات خود، حتی فتاوای مذهبی هم داشته است. بعدها گفته شد که حسینیان یکی از کسانی است که در کمیته صدور فتوی، حکم به قتل این افراد داده است. او چند ماه بعد طی سخنانی دیگر، فرضیه خودکشی سعید امامی، سردسته قاتلان ، را رد کرد و در مراسم ختم او شرکت جست. حسینیان در توجیه حضورش در مراسم ختم سعید امامی اطلاعیهای صادر کرده و نوشت: “آیا پسری ۱۳ ساله و دختری ۸ ساله که پدرشان را در سلک خدمتگزاران نظام میدیدهاند و این پدر دستگیر میشود و پس از پنج ماه انتظار با جسد بی جان پدر روبرو میشوند، انتظار ندارند که مسلمانی به آنان تسلیت بگوید؟ آیا زنی مومنه که شوهر خویش را پس از ماهها انتظار روی سنگ غسالخانه ملاقات میکند قابل تعزیت و دعوت به صبر نیست؟”[جمهوری اسلامی- ۸ تیر ۱۳۷۸]
حمایت حسینیان از سعید اسلامی در تمامی سالهای بعد نیز ادامه داشت و هیچگاه متوقف نشد. او یکبار در یک سخنرانی جنجالبرانگیز با اشاره به اینکه سعید امامی معتقد بود “مخالفان نظام باید از دم تیغ گذرانده شوند” احتمال قتل او را مطرح کرد و گفت: “سعید اسلامیآدمینبود که خودکشی کند.” [صبح امروز–۲۸ شهریور ۱۳۷۸] این سخنان او موجب شکایت سازمان قضائی نیروهای مسلح به دادگاه ویژه روحانیت شد که در نهایت به نتیجهای نرسید. حسینیان البته در دادگاه ویژه روحانیت حضور پیدا کرد اما نه به عنوان متهم. او به عضویت هیأت منصفه این دادگاه درآمده بود.
حسینیان در سال ۱۳۷۸، عضو هیات منصفه دادگاه مطبوعات هم بود که در آن زمان قاضی جوانی به نام مرتضوی مسئولیتش را بر عهده داشت. او در همان دوره به یکی از سخنران های ثابت محافل تندرو در ایران نیز تبدیل شد و بارها علیه اصلاح طلبان و سیدمحمد خاتمی سخنرانی کرد. از جمله در یکی از سخنرانیهایش گفته بود: “امروز، برادران، ما به یک فتنه سختی به نام فتنه اصلاحطلبان مبتلا شدیم […] شما نگاه کنید نزدیک به چهار سال از حکومت اصلاح طلبان گذشته، جز خرابی در فرهنگ، در اقتصاد و در تمام زمینهها و حتی سیاست، چیزی به بار نیاوردند.” [یالثارات- آبان ۱۳۷۹]
روحالله حسینیان در این سالها به ریاست مرکز اسناد انقلاب اسلامی هم رسید. با پایان دوره ریاستجمهوری خاتمی، حسینیان به یکی از حامیان محمود احمدینژاد بدل شد. روزنامه شرق در گزارشی که درباره سوابق حسینیان منتشر کرده، درباره این دوره نوشت: “او با احمدینژاد به دولت آمد و مشاور امنیتی رئیس دولت نهم شد، پس از آن نیز در انتخابات مجلس هشتم به عنوان نماینده تهران به مجلس رفت و فراکسیونی به نام فراکسیون انقلاب اسلامی را راهاندازی کرد. فراکسیونی که شاکله و گفتمانش، کپی برابر اصل آبادگران جوان بود. «آبادگران جوان» نام تیمی بود که با دردستگرفتن شورای شهر تهران، احمدینژاد را بر مسند شهرداری پایتخت نشاندند و در ادامه او را تا پاستور همراهی کردند.”
طرح اعدام ۵ روزه مخالفان سیاسی توسط حسینیان در مجلس
دو دوره نمایندگی مجلس برای حجتالاسلام حسینیان نیز کم خبر ساز نبوده است. برای نمونه در دیماه سال ۱۳۸۸، روحالله حسینیان طرحی تهیه کرده و به مجلس برد تا بر اساس آن اجرای حکم اعدام برای به گفته او محاربان، ظرف پنج روز عملی شود. این طرح در واقع بخشی از برنامه تهدید و ارعاب هواداران میرحسین موسوی محسوب میشد که همچنان در خیابانها بودند. در آن زمان، این طرح را ۳۶ نفر از نمایندگان امضا کرده بودند اما طرح جدی گرفته نشد.
در آن زمان علی مطهری، نماینده تهران طی گفتگویی، ضمن مخالفت با این طرح گفته بود: “این طرح ناشی از روحیات افراطی و تند برخی از طراحان مخصوصا آقای حسینیان است.” او ادامه داد: ” آقای حسینیان کلا علاقه خاصی به اعدام دارد.” مطهری در پاسخ به این پرسش که آیا این سخن را جدی میگوید؟ تاکید داشت: “جدی میگویم؛ زمانیکه ایشان قاضی بود، حکمهای اعدام بسیاری صادر میکرد و این به روحیات ایشان برمیگردد.”
طرح حسینیان و دوستانش مورد توجه قرار نگرفت و او چند روز بعد در نامهای سرگشاده از نمایندگی مجلس استعفا کرد. حسینیان در نامه خود نوشته بود: “امروز بیش از هر زمانی احساس دلشکستگی و سرخوردگی میکنم. امروز خود را ناتوانتر از همیشه مییابم. هر اقدامی آغاز کردیم با رقابت پیچیده پارلمانتاریستهای حرفهای نقش بر آب شد. جناح اصلاحطلب نزد رئیس عزیزتر و ارزشیتر شدند و هر روز ما مطرودتر و بیخاصیتتر.” حسینیان چنان از نادیده گرفتن شدن “طرح اعدام” ناخرسند بود که استعفا کرد! هرچند که چند روز بعد و ظاهرا با توصیه سیدعلی خامنهای استعفایش را پس گرفت، اما علاقه او به اعدام، دیگر به داستانی مشهور تبدیل شده بود.
تهدیدات چند روز پیش حسینیان خطاب به رئیس سازمان انرژی اتمی، چنانچه صریحا نیز گفت، کاملا جدی است. حسینیان نه تنها صالحی را به اعدام تهدید کرد، بلکه خلاقیت بیشتری به کار برده و گفت او را درون راکتور اتمی اراک و زیر سیمان دفن خواهد کرد. این سخنان از آن جهت اهمیت دارد که بخشی از برنامه و استعداد سرکوب در جمهوری اسلامی را آشکار کرده است. مسئولانی که در خیال خود جنایتبارترین اقدامات را “مجازات متناسب با جرم” میدانند و حمایت قدرتمندترین نهادهای حکومت را نیز همچنان حفظ کردهاند.