دستگیریهای بیشتر در ایران پس از چراغ سبز خامنهای به تندروها برای سرکوب
شهروندان ایران هزینه وحشت مقامات از بهبود رابطه با کشورهای جهان را میپردازند
(۱۸ آبانماه ۱۳۹۴)—در یک کارزار جدید سرکوب در ایران و پس از آنکه آیت الله علی خامنهای رهبر ایران طی هفتههای گذشته نسبت به «نفوذ» آمریکا در ایران پس از توافق هسته ای ابراز نگرانی کرد و خواستار مراقبت مسوولین در این زمینه شد، چندین روزنامه نگار ظرف هفته گذشته در ایران دستگیرشدند.
این روزنامه نگاران که توسط سازمان حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دستگیر شدند شامل عیسی سحرخیز، احسان مازندرانی، آفرین چیتساز، و سامان صفرزایی و احتمالا نفر پنجمی که تا این زمان هویت وی هنوز تایید نشده هستند. همه این افراد یا منتقد سیاستهای تندروها بودند و یا از دولت حسن روحانی، که برای مذاکرات هسته ای و همکاری مجدد ایران با سایرکشورها تلاش کرده، حمایت کرده اند. این دستگیریها درپی بازداشتهای چندماه گذشته چندین شهروندی که تابعیت دوگانه ایرانی-آمریکایی داشتهاند، و همچنین چندین تن از شخصیتهای فرهنگی انجام شده است.
به نظر میرسد این سرکوب، که ظرف ماههای گذشته بر شدت آن افزوده شده، با هدف از بین بردن هرنوع انتظاری برای ایجاد روابط حسنه گستردهتر با آمریکا پس از توافق هستهای صورت گرفته باشد. اظهارات تندوتیزی که برای اولین بار توسط علی خامنهای در خصوص یک “توطئه نفوذی” مطرح شد، بلافاصله توسط سپاه پاسداران جمهوری اسلامی و نمایندگان مجلس که خواهان دستگیری چنین “جاسوس” های “نفوذی” بودند تکرار شد.
هادی قائمی مدیر اجرایی کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران گفت: “پیشروی تندروها تنها در انزوای ایران و بدگویی به آمریکا میسر بوده است. آنها از همکاری مجدد با غرب به شدت وحشت دارند.” وی افزود: “و شهروندان ایران هزینه این وحشت را میپردازند.”
در یک سخنرانی خطاب به فرماندهان سپاه پاسداران در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۳۹۴، علی خامنه از سازمان حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران خواست تا با نقشۀ “نفوذ” به رهبری آمریکا مقابله کند و گفت که “تلاش دشمن برای نفوذ، از جمله تهدیدات بزرگ است” و ” نفوذ اقتصادی و امنیتی البته خطرناک است و پیامدهای سنگینی دارد اما نفوذ سیاسی و فرهنگی دشمن، خطر بسیار بالاتری است.”
تندروها از اندرزهای خامنهای استفاده کردند تا یک حمله پرشتاب به افرادی که آنها را دشمن خود میپندارند را آغاز کنند. کمی بعد از اظهارات رهبر، نماینده مجلس ایران بیژن نوباوه وطن طی یک مصاحبه با خبرآنلاین گفت که ۱۲ نماینده مجلس در نامه ای در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۳۹۴ خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی علی جنتی و وزیر اطلاعات سید محمود علوی خواستار “مقابله جدی با جریان صدها نفری نفوذی سرویسهای جاسوسی غربی در روزنامه ها و رسانه های زنجیرهای” (اصلاح طلب) شدند.
این عضو کمیسیون فرهنگی مجلس افزود: “لیست ۱۳-۱۲ نفره ای از این افراد اعلام شده است که این مسئله تحت پیگیری است و وزرای مربوطه نیز از این موضوع اطلاع دارند.”
در تاریخ ۱۱ آبان، محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که مستقیما تحت نظر علی خامنه فعالیت میکند نیز در این خصوص اظهاراتی بیان کرد و مدعی “فتنه جدیدی” که به رهبری دولت آمریکا به دنبال “نفوذ به کشور” است شد و تاکید کرد که “آمریکاییها با استفاده از مذاکره بهدنبال نفوذ هستند؛ حضرت آقا فرمودند مذاکره با آمریکا یعنی نفوذ، لذا با این بیان آقا، ما مذاکره را معادل نفوذ میدانیم.”
سپاه پاسداران دلایل خودش را برای وحشت از گشایش روابط با غرب دارد. رقابت های تجاری جدید از سوی سرمایهگذاران خارجی تسلط سپاه پاسداران بر اقتصاد کشور را تهدید میکند و موازین شفافیتی را همراه خود خواهد آورد که میتواند برای شبکه های فاسد مشکلاتی ایجاد کند. درواقع به نظر میرسد که برخی از دستگیریها دقیقا با هدف منصرف کردن سرمایهگذاران خارجی از راهاندازی دفاتر خود در ایران صورت گرفته باشد.
در پاسخی که به نحوی غیرمنتظره صریح بود و تئوری “نفوذ” آیتالله خامنه ای را سراسر به چالش میکشید، رییس جمهور حسن روحانی در جلسه هیئت دولت در تاریخ ۱۳ آبان ۱۳۹۴ گفت : “بیخودی یکی دو نفر را از اینجا و آنجا به بهانهای نگیریم که پرونده سازی کنیم و بعد این پرونده را در کشور بزرگ کنیم و بگوییم این خط، خطِ نفوذ است، این جریان، جریانِ نفوذ است.” وی افزود: “با کلمه نفوذ بازی نکنیم. بازی با کلمات به ضرر کشور هست. به ضرر وحدت ملی است.”
اما خامنهای دیدگاه و نیت واضح خود برای محدودکردن سرمایه سیاسی روحانی را در سخنانی که در تاریخ ۱۰ آبانماه خطاب به محمدجواد ظریف و مقامات عالیرتبه وزارت امور خارجه بیان کرد، اظهار نمود. وی گفت: “سیاست خارجی کشور مانند همه کشورهای جهان بر منافع بلند مدت و اصول و ارزشها استواراست و با رفت و آمد دولتها با سلایق سیاسی گوناگون، تغییر نمی کند، دولتها فقط در تاکتیکها و ابتکارات اجراییِ راهبردهای سیاست خارجی تأثیرگذار و دخیلند.”
با نزدیک شدن کشور به انتخابات مجلس در اسفندماه سال جاری، این سرکوب حالت اضطراری پیدا کرده است. دولت روحانی با به سرانجام رساندن توافق هستهای در میان شهروندان ایرانی سرمایه سیاسی پیدا کرده است و تندروها در سپاه پاسداران، مجلس و قوه قضاییه با استفاده از چراغ سبز رهبری برای سرکوب، تلاش در تضعیف روحانی و متحدان وی دارند.
جدی بودن تندروها در احساس خطر از جانب توافق هستهای اغراقآمیز نیست. مقامات خود وضعیت موجود را به دوران تهدیدات بزرگ در تاریخ جمهوری اسلامی ایران تشبیه میکنند.
در سخنرانی ۱۱ آبانماه خود، فرمانده کل سپاه پاسداران محمدعلی جعفری دوران پس از توافق هستهای، “برجام” را “فتنه چهارم” خواند و اشاره کرد که جنگ ایران و عراق “فتنه اول” بوده، تظاهرات دانشجویی سال ۱۸ تیر ۱۳۸۸ “فتنه دوم” و اعتراضات سال ۸۸ به نتایج انتخابات “فتنه سوم” بوده است. وی افزود: ” اگر این باور در فکر مردم ایجاد شود که در مسئله هستهای توافق شد پس در مسایل دیگر هم میشود توافق کرد، این یک خطر و فتنه است.”
دستگیریهای اخیر و بازداشتهایی که ظرف ماههای گذشته صورت گرفتهاند همگی نشانههای آشکار این سرکوب هستند، اما یک کارزار تشدید آزار و اذیت نیز در خفا علیه روزنامه نگاران در جریان بوده است. کمپین مطلع شده است که با دنبال کردن یک الگوی ارعاب، روزنامه نگاران زیادی در ایران مورد تماس، آزار و تهدید سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی قرار گرفتهاند.
این الگو دارای سابقه قبلی است: در دیماه ۱۳۹۰، دو ماه پیش از آخرین انتخابات مجلس ایران، موجی از دستگیریهای روزنامه نگاران، وبلاگنویسان، و فعالان مدنی صورت گرفت. در تاریخ ۱۸ دیماه ۱۳۹۰، یک روز پس از دستگیریها، وزیر اطلاعات وقت حیدر مصلحی ادعا کرد که افرادی که به دنبال اهداف آمریکا بودند دستگیر شدهاند و اینکه “جاسوسان” دستگیرشده با نقاط تماسی در خارج از کشور از طریق شبکه های اجتماعی در تماس بودهاند.
آن انتخابات در سال ۱۳۹۰ منجر به یک مجلس تندرو شد که راه اکثر طرحهای معتدلتر روحانی را مسدود کرده و قوانین فرامحافظهکار و سرکوبگرایانهای را برای تصویب پیشنهاد کرده است.
هادی قائمی گفت: “این دستگیریها یک کارزار آشکار ارعاب است.” وی افزود: ” حسن روحانی باید در دفاع از شهروندان خود سخن بگوید و جامعه بینالمللی باید شدیدا در برابر چنین رفتار غیرقانونیایی واکنش نشان دهد.”