مهندسی زودهنگام انتخابات مجلس خبرگان در رویارویی هاشمیرفسنجانی با سیدعلی خامنهای
تحولات مرتبط با انتخابات مجلس خبرگان، به خصوص مواضع مطرح شده توسط اعضای شورای نگهبان و چهره های تندرو وابسته به محافظه کاران، نشان می دهد که کشمکشی جدی بر سر انتخابات خبرگان و چگونگی ترکیب هشت سال آینده این مجلس که اسفندماه سال جاری برگزار میشود آغاز شده و همه تلاشها در جهت مهندسی انتخابات به منظور وارد کردن چهره های همسو با رهبر و دور نگهداشتن چهره های منتقد او از ورود به این مجلس متمرکز است.
با توجه به عمر طولانی هشت ساله این مجلس، احتمال آنکه مجلس خبرگان آینده جانشین سیدعلی خامنهای را تعیین کنند زیاد است، جدالی آشکار در میان نیروهای سیاسی درگیر در قدرت دیده میشود که با توجه به نقش کلیدی شورای نگهبان، انتخابات خبرگان، عملا انتخاباتی نمایشی خواهد بود، هر چند برخی از چهرههای سرشناس که ممکن است منتقد برخی از نهادهای نزدیک به رهبری باشند، وارد این مجلس شوند.
علیاکبر هاشمیرفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام که اکنون عضو مجلس خبرگان رهبری نیز هست، یکی از طرفهای اصلی کشمکشها است. او که از ماهها پیش زیر فشار حمله و انتقاد رقیبانش قرار داشته، متهم است که برای بدست آوردن اقلیتی قدرتمند از هوادارانش در مجلس خبرگان برنامهریزی کرده است. در مقابل رقیبان او که در شورای نگهبان و دیگر نهادهای قدرتمند جمهوری اسلامی حضور دارند، تلاش میکنند که با حذف هاشمیرفسنجانی و متحدانش خطر اثرگذاری او در تعیین جانشین خامنهای را از بین ببرند. هاشمیرفسنجانی حتی تهدید شده است که سرنوشت آیتالله منتظری را خواهد داشت. در این میان به نظر میرسد که با توجه به اهرم های قدرتی که هواداران رهبری در اختیار دارند، از جمله شورای نگهبان که مسوولیت نظارت بر صلاحیت کاندیداها را بر عهده دارد، حتی رد صلاحیت او و متحدانش چندان دور از دسترس نیست. برای مخالفانهاشمیرفسنجانی که یکبار برای انتخابات ریاستجمهوری رد صلاحیت شده، ایدهال ترین حالت آن است که برای این انتخابات نیز رد صلاحیت شود. اما کنار گذاشتن همه متحدان او به این آسانی نخواهد بود.
آزمون کتبی خبرگان، راهی برای حذف رقیبان
روز نهم دیماه و پس از پایان مهلت ثبتنام نامزدهای مجلس خبرگان، نجاتالله ابراهیمیان، سخنگوی شورای نگهبان طی سخنانی اعلام کرد که “همه کسانی که تحصیلات حوزوی دارند و در آزمون قبلی شرکت نکردهاند” باید در آزمون کتبی برای مشخص شدن صلاحیت علمیشان شرکت کنند. او زمان برگزاری این امتحان را پانزدهم دی ماه اعلام کرد. ابراهیمیان در عین حال تاکید کرد که “این امر شامل اعضای فعلی مجلس خبرگان رهبری نمیشود.”
ابراهیمیان همچنین به روزنامه شرق گفت: “اگر بنا باشد کسی در آزمون شرکت نکند، شورای نگهبان به فرد مزبور اطلاع میدهد، اما علیالقاعده همه کسانی که در انتخابات خبرگان ثبتنام کردهاند، باید در آزمون هم شرکت کنند.”
نکته قابل تامل آن است که امتحان کتبی برای داوطلبان شرکت در خبرگان در مرداد ماه گذشته برگزار شد و فرصت شرکت در آن هم مدتها پیش به پایان رسید. در آن آزمون سوالاتی از دو کتاب کفایه الاصول و مکاسب در اختیار حدود دویست داوطلب قرار گرفته بود. شرکت نکردن بسیاری از داوطلبان کنونی مجلس خبرگان در آزمون مزبور، از جمله بسیاری از چهرههای سیاسی نزدیک به هاشمی رفسنجانی به این معنی بود که آنها یا قصد شرکت در انتخابات را ندارند و یا اینکه اجتهاد خود را اثبات شده دانسته و نیازی به این آزمون ندارند. کسانی مثل موسوی بجنوردی، حسن خمینی، محسن غرویان ، مجید انصاری، ابوالفضل شکوری و رسول منتجبنیا از جمله کسانی بودند که در این آزمون شرکت نکردند، اما برای شرکت در انتخابات خبرگان ثبت نام کردهاند. زمانبندی دوباره شورای نگهبان برای برگزاری آزمون جدید، در واقع می تواند به معنی تلاشی محترمانه برای حذف کسانی است که قرار است رد صلاحیت شوند قلمداد شود.
مطابق قانون انتخابات مجلس خبرگان رهبری و همچنین آیین نامه اجرایی قانون انتخابات مجلس خبرگان مرجع تشخیص دارا بودن شرایط اجتهاد در داوطلبان ، فقهای شورای نگهبان هستند اما طبق تبصره دوم این قانون “کسانی که رهبر جمهوری اسلامی” صریحاً و یا ضمناً اجتهاد آنان را تأیید کرده باشد ، از نظر علمی نیاز به تشخیص فقهای شورای نگهبان نخواهند داشت.” از سال ۱۳۶۹ که انتخابات دور دوم انتخابات خبرگان برگزار شد، فقهای شورای نگهبان وظیفه تایید صلاحیت نامزدها را برعهده گرفتند و حتی چند تن از اعضای اولین دوره مجلس خبرگان از جمله صادق خلخالی، سیدهادی خامنهای، علی اکبر محتشمیپور و اسدالله بیات رد صلاحیت شدند. آنها حاضر به شرکت در آزمون علمی نبودند و آن را توهین به خود میدانستند و همین مساله در نهایت موجب رد صلاحیت آنها شد. به نظر میرسد که در انتخابات آینده مجلس خبرگان نیز همین سیاست در پیش گرفته خواهد شد.
بیست و سوم شهریور ماه گذشته، آیتالله سیدعلی شفیعی ، عضو مجلس خبرگان رهبری در گفتگو با روزنامه جوان وابسته به سپاه پاسداران از حضور جریانهای اصلاحطلب و همچنین متحدان هاشمیرفسنجانی در مجلس خبرگان ابراز نگرانی کرده و گفت: ” قلب خود من روشن است که با وضعی که خبرگان و مردم دارند، موضوع نفوذ به این مجلس، به جایی نمیرسد! ممکن است آنها زحمت بکشند و فعالیت بکنند. البته آقایانی که با ما دوست هستند، از قبیل جناب آقای مصلحی و بعضی از آقایان دیگر، میگفتند: آنها خیلی برنامه دارند و از طریق آقای هاشمی، آسید حسن خمینی، و آقای مجید انصاری تلاشهایی میکنند، ولی این یک آرزوی خام است! چون استحکام مجلس خبرگان فوقالعاده زیاد است. در کمیسیونی که آخرین بار در قم داشتیم، این ۸۶ نفری که اعضای خبرگان هستند، ۵۷ نفرشان از سوی جامعه مدرسین تأیید شدهاند.” شفیعی همچنین فاش کرد: “همین الان در خبرگان دو سه نفر هستند که بناست به اینها بگویند: باید امتحان بدهید، چون اینها تحت عواملی به خبرگان آورده شدهاند! تا الان آنچه را که دیدهایم، دارند با حواس خیلی جمع کار میکنند، اگر چه شاکله وجودی روحانیون بر حسن ظن و خوشباوری است! ولی بحمدالله افرادی از قبیل آقای یزدی و آقای جنتی، حواسشان خیلی جمع است. الان دو سه نفر را در مجلس خبرگان داریم که هر کدام تحت یک عاملی به مجلس آمدهاند! نباید گذشته را مطرح کرد، اما شنیدهام برای دور آینده یا کاندیدشان نمیکنند یا بایستی امتحان بدهند و لذا خود به خود کنار میروند!”
سیدعلی شفیعی در این گفتگو آشکارا اعلام کرد که ماجرای گرفتن امتحان از نامزدهای خبرگان راهی برای حذف کردن آنها است. در واقع یا حاضر به شرکت در چنین امتحانی نخواهند شد و یا اگر شرکت کنند، از امتحان “علمی” رد میشوند و به مرحله بعد نخواهند رسید.
کوشش چند ساله برای جناح طرفدار نظارت بر رهبری
نگرانی متحدان سیدعلی خامنهای از هاشمی رفسنجانی و کسانی که عمدتا معتقدند که مجلس خبرگان باید بر عملکرد رهبری و نهادهای تحت امر او نظارت کند اگر تا چند سال پیش پنهان بود، در سال های اخیر به یکی از مهمترین کشمکش سیاسی در ایران تبدیل شده است.
در فرودین ماه سال ۱۳۹۰ علی مطهری فاش کرد که گروهی به دنبال حذف رفسنجانی بودهاند. او گفت: “در هشت سال گذشته آقای هاشمی رفسنجانی خیلی مظلوم واقع شدند و به شدت به ایشان حمله میکردند و قصد حذف ایشان از انقلاب را داشتند. عدهای معتقد بودند همانطور که آقای منتظری حذف شد، ایشان نیز باید حذف شود.”
در هفتههای اخیر این سخنان با صدای بلندتری بیان شده است. اواخر آذرماه گذشته، روزنامه رسالت طی یادداشتی با اشاره به اظهارات رفسنجانی درباره حق نظارت مجلس خبرگان بر خامنهای نوشت: “ابهام و ایهام باعث شده خدمات هاشمی رفسنجانی به انقلاب زیر سؤال رود و دلسوزان انقلاب نگران شوند که او سرنوشتی همانند سرنوشت منتظری پیدا کند. اقبال رسانههای دشمن از نوع مصاحبههای اخیر این نگرانی را تشدید میکند.”
ششم دی ماه نیز نامه سرگشاده حسین فدائی دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی خطاب به رفسنجانی منتشر شد که نوشته بود: “شما هیچ میدانید بسیاری از بزرگان که از حضرتعالی حمایت میکنند نه به این دلیل است که در شما اشکال نمیبینند بلکه برای بازدارندگی از شکلگیری منتظری دیگری هستند، متاسفانه شما هیچ متوجه این معنا نیستید.” او همچنین اضافه کرده بود: “وقتی به یاد آقای منتظری میافتم سرنوشت مشترکی در ذهنم تداعی میکند.”
افزایش فشار و تهدید بر هاشمیرفسنجانی در واقع ادامه برنامه ای است که در دهه گذشته در جریان بود.
سخنان آیت الله خامنه ای در نماز جمعه بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ فراموش نشده است که ضمن اشاره به اختلافهای خود و هاشمی رفسنجانی به اختلافهای احمدی نژاد با او هم اشاره کرده و صریحا گفته بود: “میان آقای هاشمی و رئیس جمهور نیز از سال ۸۴ اختلاف نظرهای متعددی درباره مسائل خارجی، نحوه اجرای عدالت اجتماعی و برخی مسائل فرهنگی وجود دارد که البته نظر رئیس جمهور به نظر بنده نزدیکتر است.” این سخنان در واقع پاسخی بود به نامه بدون سلام هاشمی رفسنجانی خطاب به سیدعلی خامنهای که در خرداد سال ۱۳۸۸ منتشر شد و پیشبینی بحرانی بزرگ را کرد. از همان زمان مشخص بود که اختلاف خامنهای و رفسنجانی آنقدر بالا گرفته که دیگر امکان پنهان کردن آن وجود ندارد.
هاشمی در سالهای بعد در همان موضع پیشین باقی ماند و با اشاره رهبر جمهوری اسلامی به جمع “خواص بیبصیرت” پیوست. او بعد از آخرین حضورش در نماز جمعه تهران که خواستار حل بحران از طریق آزاد کردن زندانیان و حل بی طرفانه مسائل شده بود، دیگر اجازه اقامه نماز جمعه را هم از دست داد. از ریاست مجلس خبرگان کنار رفت. دانشگاه آزاد را با فشار محمود احمدی نژاد و حمایت خامنهای از دست داد. سه تن از فرزندانش محاکمه شدند. دخترش حکم خود را در زندان گذراند و یکی از پسرانش نیز همچنان در زندان هست. حتی صلاحیت او برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ رد شد. نامه اعتراضی زهرا مصطفوی، فرزند آیت الله خمینی به آیتالله خامنهای درباره رد صلاحیت هاشمی بیش از گذشته مشخص کرد که این کشمکش ها، بر سر رهبری آینده است. دختر خمینی نوشته بود: “همان روزی که تأئید امام بر رهبری حضرتعالی را از زبان ایشان شنیدم و همواره آن نظریه را در مواقع لازم بیان کردهام تأئید صلاحیت برادر آقای هاشمی را هم شنیدم زیرا امام بعد از نام جنابعالی نام ایشان را هم ذکر کردند. خوشبختانه و به حق حضرتعالی مورد رأی خبرگان قرار گرفتید ، لذا لزومی نمیدیدم تا ذکری در این مورد از ایشان به میان آورم. اما متاسفانه امروز که می بینم شورای نگهبان دست به رد صلاحیت ایشان برای ریاست جمهوری زده است، خواهرانه تذکر میدهم که این کار هیچ معنایی جز فاصله انداختن بین دو یار امام و بی توجهی به شوق و اقبالی که مردم کوچه و خیابان به نظام و انتخابات پیدا کرده است ندارد.”
در نهایت اما صلاحیت هاشمیرفسنجانی تایید نشد. به نظر میرسید که پایان کار سیاسی رفسنجانی فرا رسیده است اما انتخاب حسن روحانی به ریاستجمهوری ایران ورق را برگرداند.هاشمی رفسنجانی بار دیگر در عرصه فعالیتهای سیاسی فعال شد و از همان زمان هم نگرانیهای آیتالله احمد جنتی از انتخابات آینده خبرگان آغاز شد.
طراحی مهندسی انتخابات مجلس خبرگان با هدایت احمدجنتی
جنتی روز دوازدهم دیماه سال ۱۳۹۲، در حالی که تنها پنج ماه از آغاز ریاستجمهوری روحانی میگذشت و بیش از دو سال به زمان انتخابات بعدی وقت مانده بود، اعلام کرد: “بعضیها برای مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی طراحی میکنند و نقشه میکشند، باید مراقب بود که به اهداف شوم خود نرسند و شورای نگهبان با اقتدار در چارچوب قانون به وظایف خود عمل میکند.” این هشدارها در ماهها و سالهای بعد نیز بارها تکرار شد.
اواخر اسفند سال ۱۳۹۲، روزنامه جوان وابسته به سپاه پاسداران، در سرمقاله خود با عنوان “هاشمی در چه زمینی فرود آمد؟!” نوشت: “از کجا میفهمیم هاشمی زمینی شده است؟ از آنجا که به مسائل کوچک و کف خیابانی وارد میشود. نقد صدا و سیما، ورود به نقد تأمین اجتماعی، حمله به دولت قبلی، نقد و حمله به سپاه و شورای نگهبان، روحیه انتقام از رد صلاحیت در انتخابات، کینه شتری، حمایت علنی از کاندیداها و نوع نگاه به دانشگاه آزاد، نشان میدهد که هاشمی پایین آمده است؛ کشتی میگیرد، درگیر میشود و دیگر اصراری ندارد با روحیه پدرانه به حل و فصل اختلافات بپردازد.”
این روزنامه اضافه کرد: “اما از کجا معلوم است که در زمین تجدیدنظرطلبان فرود آمده است؟ روزی که فائزه هاشمی اعلام کرد: «[آیتالله]خامنهای در زمان ریاست جمهوری بابا و خاتمی رهبر نبود. همین چهار سال احمدینژاد رهبر بود»، گمان میکردیم هاشمی بیانیه میدهد و از این موضوع ابراز برائت میکند، اما گویی همان جملات بود که موانع، پستیها و بلندیهای زمین تجدیدنظرطلبان را برای ورود هاشمی هموار نمود. بدون تردید تجدیدنظرطلبان هاشمی را برای حوزهای میخواهند که خود مهره و قدرت ورود به آن را ندارند. یا باید وی را مقابل رهبری قرار دهند یا اگر قادر به این کار نباشند، از قدرت چانهزنی آن استفاده کنند؛ به تعبیر دیگر هاشمی را در حوزه استراتژیک هزینه میکنند اما اگر خود هاشمی در کف خیابان وارد دعوا شود، بدشان نمیآید برای ایشان کف و سوت بزنند.” کار به جایی رسیده بود که حتی روزنامه سپاه نیز آشکارا از رویارویی هاشمیرفسنجانی و سیدعلی خامنهای مینوشت.
چند روز بعد و در فروردین سال ۱۳۹۳ آیتالله جنتی باز هم از خطر تصرف مجلس خبرگان خبر داد و گفت: “امروز عدهای که سنگر اول را فتح کردهاند در پی تصرف مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی هستند. انتخابات خبرگان رهبری به ستون و اساس انقلاب مربوط میشود و الان عده ای در حال طراحی هستند تا مجلس خبرگان رهبری و بعد شورای اسلامی را تصرف کنند و مقاصد فاسد خود را از این طریق دنبال نمایند.”
او تاکید کرد: “آنها نقشههای خطرناکی می کشند لذا مقابله با این بصیرت میخواهد که از جمله آنها تقویت بصیرت در میان اعضای شورای نگهبان و ناظرین است. در این میان مجلس خبرگان رهبری اهمیت ویژهای دارد که اهمیت آن با مجلس شورای اسلامی قابل قیاس نیست زیرا این مجلس پایه است. الان آنان میخواهند مجلس خبرگان رهبری را تصرف کنند زیرا تنها نهادی است که می تواند درباره رهبری تصمیم بگیرد. همین مجلس که رهبر را تعیین میکند اگر در طول تاریخ خود دریابد رهبری که تعیین کرده است شرایط لازم را از دست داده میتواند وی را عزل کند. این مجموعه میتواند قدرت رهبری را هم محدود کند و امروز اینان قصدشان از در اختیار گرفتن این مجلس همین است.”
بعد از این اظهارات که عملا بی طرفی شورای نگهبان را در انتخابات پیش رو با سوالات جدی مواجه می کرد خطر “فتح سنگر خبرگان” بارها بیان شد. برای نمونه حجت الاسلام کاظم صدیقی، امام جمعه موقت تهران در اردیبهشت سال ۱۳۹۳ گفته بود: “از ابتدای انقلاب عدهای نفوذی خودشان را در بین نیروهای انقلاب جای دادند و سعی کردند تا خود را همراه آن نشان بدهند اما به تدریج ماهیت خود را علیه این نظام و ملت و ولایت فقیه نشان دادند.” او سپس با اشاره به آنچه “نقشههای دشمنان برای نفوذ بیشتر در انقلاب” مینامید اضافه کرده بود: “برای مجلس خبرگان آینده نقشههای خطرناک زیادی دارند؛ از این باید هوشیار باشیم.”
در سال ۱۳۹۳، آیتالله مهدوی کنی درگذشت و رقابت بر سر ریاست مجلس خبرگان شدت گرفت. در همین زمان بود که رفسنجانی حتی به همدستی با دشمنان نظام هم متهم شد تا زمینه شکست او در رقابت بر سر ریاست خبرگان فراهم شود. اواخر تیرماه سال ۱۳۹۳، آیتالله خزعلی طی گفتگویی با روزنامه جوان، وابسته به سپاه پاسداران گفته بود: “دیگران و مخصوصاً کسی که فتنهگران به او تمایل دارند، نمیتواند ریاست را بگیرد. اگر هم خدای ناکرده، کسی حرف خلافی بزند، هستند کسانی که جواب او را بدهند و جلویش را بگیرند.” خزعلی با تاکید بر اینکه پیشنهاد ریاست مهدوی کنی بر خبرگان را او داده است، اضافه کرده بود: “الان هم او نباشد کسان دیگری هستند که به ریاست برسند، دیگران هستند. کسی که فتنهگران به دنبال او هستند، لیبرال شده است! با دشمنان نظام و رهبری همدست شده است، در چنین شرایطی اگرهم بیاید، نمیتواند مجلس خبرگان را باشرایط کنونی آن، اداره کند.”
چند ماه بعد هاشمی رفسنجانی در رقابت با محمد یزدی شکست خورد و آخرین فرصت برای ریاست خبرگان را از دست داد. با اینهمه نگرانی از هاشمی رفسنجانی پایان نیافت.
آیتالله جنتی اواخر اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۴ طی سخنانی در “مرکز موضوعشناسی احکام فقهی”، گفت: “باید با حساسیت از مسائل مربوط به انتخابات و کیفیت فعالیت افراد در آن مطلع باشید. الآن افرادی در این انتخابات فعال شدهاند که مسئولیتهای بالایی هم دارند، اما اساساً چشم دیدن ولایت فقیه را ندارند و همه هَمِّشان افزایش قدرت خودشان و کاهش اقتدار ولایت است. البته تا الآن خدا لطف کرده و مانع تحقق اهداف آنان شده است.”
سخنان جنتی اگر چه به نظر آشکارا درباره هاشمیرفسنجانی بود اما تصویر دقیق تری را از سیاست حذف مخالفان سیاسی و همچنین تسویه حساب باکسانی که دارای دیدگاه های منتقدانه بودند را ترسیم میکرد و نشان می داد که انتخابات پیش رو به دلیل همین رویکرد، انتخاباتی بی طرفانه و عادلانه نخواهد بود.
احمدجنتی چند روز بعد در گردهمایی سه هزار نفری ناظران شورای نگهبان استان مازندران اعلام کرد: “اهمیت مجلس خبرگان رهبری از مجلس شورای اسلامی نیز بسیار بالاتر است، چون در مورد رهبری تصمیم میگیرد.” جنتی با بیان این که “مجلس خبرگان رهبری فعلی مورد قبول است.”، اضافه کرده بود: “اما عدهای به دنبال تضیف قدرت رهبری و ولایت فقیه در کشور هستند تا وارد مجلس خبرگان شوند و نقشههای خود را محقق کنند.”
گرچه هاشمیرفسنجانی پاسخی مستقیم به این سخنان نمیداد، اما در برابر فشارها چندان هم سکوت نکرد. با توجه به جایگاه هاشمیرفسنجانی، اینکه آیت الله خامنه ای از چنین حملاتی آگاه نباشد و حتی برای عملیاتی کردن پروژه حذف مخالفان سیاسی از انتخابات خبرگان چراغ سبز نشان نداده باشد، دور از ذهن به نظر می رسد. برخی از واکنشهایی که توسط هاشمی رفسنجانی مطرح شد نیز به همین جهت رهبر جمهوری اسلامی را هدف قرار میداد. تاکید چند باره هاشمی رفسنجانی بر احتمال شورائی شدن رهبر، تاکید او بر حق نظارت مجلس خبرگان به رهبر و همچنین تاکید او بر ضرورت بیطرفی رهبر از جمله اظهارات جنجال برانگیز هاشمیرفسنجانی در سالهای اخیر بود. همین سخنان است که اکنون او را تهدید به سرنوشت آیتالله منتظری کرده است.
رفسنجانی اواخر شهریور گذشته در دیدار با اعضای شورای مرکزی “مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم” پس از آن که درباره اهمیت انتخابات آینده و لزوم حضور “انسانهای صالح در این مجالس به ویژه خبرگان” سخن گفت، تاکید کرد: “شأن و جایگاه رهبری نظام، فراتر از سلیقههای سیاسی جناحهاست و یکی از خطرناکترین حربههای دوستان نادان و دشمنان دانا و مخالفان نظام، پایین آوردن جایگاه رهبری در سطح یک جناح، گروه و یا حزب خاص است و متأسفانه برخی دانسته یا نادانسته این روزها اهداف خود را با الفاظ و کلماتی ظاهرالصلاح دنبال میکنند.” این سخنان در واقع کنایهای به خامنهای بود که از رفتار حزبی و جناحی دوری کند.
او در اواخر آذرماه نیز طی سخنانی کمسابقه نسبت به سلامت انتخابات هشدار داد. رفسنجانی در گفتگویی که روزنامه آرمان منتشر کرده بود، گفته بود: “اگر انتخابات سالم انجام شود و همه راضی باشند، آسایشی در ذهن مردم و آرامشی در فضای جامعه هست و این هم یک منطق قوی دارد. من هم این حرفها را در مواقع و جاهایی که هستم و میتوانم، میگویم. فکر نمیکنم دیگران هم اینقدر کوتهبین باشند که به خاطر یک پست یا سمت، بیایند این آرامش را به هم بزنند و این آسایش خاطر را از مردم بگیرند. آنها هم قانون دارند و براساس قانونشان عمل میکنند که باید مردم قانع باشند. اگر قانونا درباره کسی نظر منفی دارند، باید بپذیریم. ولی اگر بخواهند حالت باندی را حاکم کنند، به نظرم قابل قبول نیست چرا که این کار در فضای جامعه قابل تشخیص است.” او سپس کنایهای هم به خامنهای زده بود: “من فکر میکنم یکی از عمدهترین عوامل ثبات ما این است که روابط مردم با رهبری صمیمی است و این در ادامه هم شدنی نیست، مگر اینکه انتخابات پرشور، فراگیر، همگانی و قابل قبولی با حضور اکثریت مردم اتفاق بیفتد و اگر قابل قبول نباشد، خدشهای بر نظام اسلامی ما وارد میشود.”
به نظر میرسد که انتخابات اسفند ماه امسال به صحنه اصلی کشمکش متحدان هاشمی رفسنجانی و نزدیکان سیدعلی خامنهای بدل شده است. به همین دلیل است که او را با خطر منتظری شدن تهدید میکنند. حتی پیش از آنکه بررسی صلاحیت نامزدها در شورای نگهبان آغاز شود، شایعه رد صلاحیت او نیز منتشر شده است. شاید انتخابات در ایران، اینبار هم حادثهای غیرقابل پیشبینی بسازد.