دو دو تا چهار تا، دوتابعیتی آزاد شدند ( نوشتهای از ابراهیم نبوی)
طنز – ابراهیم نبوی
جیسون رضائیان، سعید عابدینی، امیررضا حکمتی و نصرالله خسروی امروز آزاد شدند. جیسون رضائیان اول متهم بود که برای آمریکا جاسوسی کرده، بعد متهم شد که اخبار جهت دار جمع می کرد، یعنی به جای اینکه در مورد وضعیت مرغداری های کرج و تولید تراکتور در تبریز خبر جمع کند، اخباری را که مربوط به وضعیت سیاسی اجتماعی ایران بوده است، جمع می کرده و نه تنها آنها را به آمریکا ارسال می کرده، بلکه این خبرها در نشریه واشنگتن پست که فاصله دفترش با کاخ سفید ۳۷۴ متر است می فرستاده است.
دولت ایران اظهار داشت، اگر دفتر واشگتن پست حداقل چهار کیلومتر با کاخ سفید فاصله داشت، عمرا اگر او را دستگیر می کردیم. همچنین جیسون رضائیان اعتراف کرد که مادرش آمریکایی بوده و با وجود اینکه نامش جیسون است، با فریبکاری تمام همه جا خودش را جیسون معرفی می کرده و به همین دلیل ماموران اطلاعاتی ایران مدتها گیج بودند.
یکی از آن ماموران اطلاعاتی ایران که خواسته اسمش فاش شود، ولی هیچ کس اسمش را نپرسید، گفت: ما در وزارت اطلاعات ایران نصف مان موسوی هستیم، نصف مان اسلامی و نصف مان امامی و ما انتظار نداریم سی آی ا اسامی مامورانش را جیسون آن هم رضائیان بگذارد.
مسئولان ایرانی چهار میلیون سند از جاسوسی های او در دست دارند، خودش هم دویست ساعت اعتراف کرده، وی با وجود اینکه ۳۸ ساله است در کودتای مصدق، جنگ ویتنام، بمباران هیروشیما و ساخت فیلم جیمزباند، مامور ما در هاوانا دخالت داشته و برای اینکه نقش خودش در این وقایع را پنهان کند، سن خودش را همیشه زیر چهل سال نگه داشته است.
جیسون رضائیان همچنین اعتراف کرد که در تمام سالهای کودکی اش با دیدن کارتون های میکی ماوس، سوپر من و بت من و همچنین تن تن و میلو با جاسوسی آشنا شده، و حتی بعد از دیدن کارتون تن تن قصد داشت در سفر به ایران برای دولت بلژیک جاسوسی کند، ولی متوجه شد که آمریکایی است و نمی تواند برای دولت بلژیک جاسوسی کند. جیسون رضائیان همچنین اعتراف کرده بود که در شهرهای سن فرانسیسکو، واشنگتن و نیویورک مدتها اقامت داشته و اعتراف کرد که در همه این شهرها دفاتر سی آی ا وجود داشته، پس او جاسوس است.
دیروز قوه قضائیه جمهوری اسلامی بررسی پرونده او را برای دوازده هزارمین بار بررسی کرد و متوجه شد که جیسون رضائیان خودش مدارک جاسوسی خودش را جعل کرده بود و با این کار قصد داشت در زندان اوین مدتی استراحت کند، به همین دلیل قاضی پرونده او را نه تنها از زندان بلکه از ایران هم اخراج کرد و به وی هشدار داد اگر دفعه بعد بخواهد به ایران بیاید باید قبل از آمدن صحت کلیه اسناد جاسوسی اش را به اثبات برساند.
همچنین در چهارده ساعت گذشته، معلوم شد که سعید عابدینی زندانی دوتابعیتی دیگر ایرانی که متهم به تغییر دین و ایجاد کلیسای خانگی در خانه خودش شده است، در تمام این مدت دروغ می گفت و اصلا تغییر دین نداده بود. حضرت مسیح شخصا در دادگاه حاضر شد و گفت من چنین آدمی را نمی شناسم و هر نوع رابطه با او را نیز انکار می کنم. مریم هم همینطور.
امیر میرزایی حکمتی و نصرت الله خسروی نیز بطور همزمان و بدون اینکه هیچ ربطی به توافق ایران و آمریکا داشته باشد، ناگهان معلوم شد که نه جاسوس بودند و نه کلا جرمی مرتکب شده بودند و بیخودی خودشان را به زندان ایران تحمیل کرده بودند و حتی به زندان اوین ورود غیرقانونی کرده بودند.
همزمان با این اتفاق کاملا تصادفی، ایالات متحده آمریکا نیز هفت زندانی ایرانی را که متهم به دورزدن تحریم ها بودند، آزاد کردند؛ نادر مدانلو، بهرام مکانیک، خسرو افقهی، آرش قهرمان، تورج فریدی، نیماگلستانه و علی صابونچی زندانیان ایرانی هستند که همینطوری آزاد شدند. دولت ایران برای این افراد نه وکیلی گرفته بود و نه تلاشی برای آزادی آنها می کرد. یک مقام قضائی ایران که به هیچ کس، حتی به زنش هم اسمش را در این بیست سال ازدواج شان نگفته، اعلام کرد که « ما مثل آمریکایی ها بی کار نیستیم که برای زندانی های مان وکیل بگیریم، مگر آنها که این همه پول خرج کردند و وکیل گرفتند، ما اصلا عین خیالمان بود؟»
دولت ایران اعلام کرد که از این پس فقط خبرنگارانی را به ایران راه می دهد که در نشریات مهم آمریکایی کار کنند که وقتی قرار شد آنها را دستگیرکنند، بتوانند آنها را با متهمان ایرانی در آمریکا تاخت بزنند، همچنین شرایط دیگری هم برای خبرنگارانی که قصد دارند به ایران بروند و در حین کار خبری به عنوان جاسوس دستگیر شوند، اعلام کرد.
شرط اول: خبرنگار موظف است همزمان با تقاضای ویزای کار در ایران، چهار قطعه عکس مادر آمریکایی، عمه، خاله و سایر اعضای فامیل را با روسری و حجاب مناسب به مسئولان ایرانی تحویل دهد که بعد از اینکه دستگیر و زندانی شد و مادرش برای دیدنش به ایران رفت، تصویرش با روسری توی چشم نزند.
شرط دوم: حتما باید تابعیت دوگانه آمریکا را داشته باشند که وقتی دستگیر شدند، موضوع به درد بخوری برای معامله وجود داشته باشد.
شرط سوم: خبرنگار مجرد پذیرفته نمی شود، ضمنا باید زن خبرنگار عاشقش باشد و این را بتواند در دادگاه احضار کند که در زمان دستگیری او بتوانند روی همسرش به میزان کافی فشار بیاورند.
شرط چهارم: از پذیرش خبرنگارانی که بیماری دیابت، فشارخون، کلسترول، یا بیماری قلبی دارند خودداری می شود، چون مدیریت زندان اوین حوصله نگهداری از زندانی مریض ندارد.
شرط پنجم: خبرنگارانی که قصد آمدن به ایران و دستگیر شدن را دارند، باید حتما به زبان فارسی در حد نوشتن و خواندن بطور کافی مسلط باشند، چون بازجویی آنها به زبان فارسی صورت می گیرد. از این خبرنگاران قبل از ورود به ایران امتحان کتبی به عمل می آید.
در پی همه این اتفاقات جیسون رضائیان و سه زندانی دیگر آزاد شدند و به زور سوار هواپیما شدند و بسرعت به آمریکا ارسال شدند. همسر جیسون رضائیان هم مشخص نیست که با همسرش از ایران خارج شده و یا او باید دو سه سال هم منتظر باشد تا به آمریکا برود.
دولت ایران اعلام کرد که آزادی این چهار زندانی هیچ ربطی به هیچ توافقی ندارد و کاملا تصادفی صورت گرفته و کلیه چیزهایی را که هر کسی ممکن است بگوید تکذیب کرد.