مخاطب صداوسیما از تلگرام در ایران کمتر است: بودجه ۱۱۰ میلیارد تومانی برای فیلترینگ هوشمند
همزمان با سانسور اینترنتی و محدودیتهایی که کاربران ایرانی در دسترسی به اینترنت با آن مواجه هستند،دولت ایران اعلام کرده است که مبلغ ۱۱۰ میلیارد تومان معادل ۳۶ میلیون دلار را برای راه اندازه آنچه «فیلترینگ هوشمند» می نامد، اختصاص داده است. بودجه میلیونی در زمانی برای فیلترینگ هوشمند اختصاص می یابد، که به گفته مقامات ایرانی، استفاده کاربران ایرانی از تنها یک اپلیکیشن پیامرسان، بیش از استفاده مردم از عریض وطویل ترین رسانهملی کشور یعنی صدا و سیما ست.
بر اساس گفته سید اسدالله دهناد سرپرست شرکت مخابرات ایران «هر ایرانی بیش از ۲ ساعت» در روز از تلگرام استفاده میکند که به گفته وی چندین برابر تماشای تلویزیون است.
مشخص نیست که کل بودجهای که در کشور توسط دستگاههای مختلف دولتی، امنیتی و حتی نظامی برای کنترل ارتباطات کاربران ایرانی مصرف می شود چقدراست، اما اختصاص چنین بودجه ای نشان میدهد که دولت ایران برای راه اندازی پروژهای که میتواند در نهایت منجر به سانسور گزینشی بیشتر محتوای اینترنتی برای کاربران اینترنتی ایرانی شود، عزم جدی دارد.
علی اصغر عمیدیان معاون وزیر ارتباطات و فن آوری اطلاعات در تاریخ ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ طی گفتگویی با خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) با اشاره به اجرای طرح فیلترینگ هوشمند در برخی شبکههای اجتماعی مبلغ قراردادهای این وزارت خانه با دانشگاهها برای راه اندازی فیلترینگ هوشمند ۱۱۰ میلیارد تومان، معادل ۳۶ میلیون دلار اعلام کرد.
بیش از نه سال است که مقامات ایرانی از فیلترینگ هوشمند محتوای اینترنتی سخن می گویند اما مشخص نیست که نتیجه اقدامات آنها طی این مدت تا چه اندازه برای آنها موفقیت آمیز محسوب شده است.
پیش از این در ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ واعظی با اعلام اینکه در دو سال گذشته تعداد کاربران اینترنت از ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار به ۲۰ میلیون مشترک افزایش پیدا کرده خبر از اجرای فاز دوم پروژه فیلترینگ هوشمند با همکاری یک شرکت خارجی داد. واعظی اضافه کرد: «برنامه داریم که تا پایان سال جاری این پروژه را تکمیل کنیم و در این راستا تحقیقات، برنامه ریزی و زمانبندیهای لازم نیز صورت گرفته است؛ هر بودجهای مورد نیاز اجرای این طرح باشد، به این موضوع اختصاص خواهیم داد.»
کالین اندرسون، محقق سیاستهای اینترنتی ایران که در واشینگتن زندگی می کند به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت: «ایران یکی از کندترین و ناپایدارترین خطوط اینترنتی را در منطقه دارد که بخشی از آن به دلیل مدیریت شبکه و ملزوماتی است که توسط فیلترینگ تحمیل میشود. به جای اینکه دولت ایران کنترل و مداخله در ارتباطات اینترنتی را در دستور کار خود قرار بدهد، باید به دنبال بهبود ارتباط ایران با اینترنت جهانی باشد. به کار گیری سیاستهای سختگیرانه فیلترینگ در شبکه اینترنت ایران، پتانسیل ادامه تحمیل موانع غیر موثر روی دسترسی کاربران رابه همراه خواهد داشت بدون اینکه منجر به افزایش امنیت آنها شود.»
بودجه فیلترینگ هوشمند کجا مصرف خواهد شد؟
علیرغم اینکه مقامات دولتی میگویند که بودجه تخصیص داده شده در اختیار دانشگاهها قرار خواهد گرفت، اما مشخص نیست سخت افزارها و نرمافزارهایی که برای راه اندازی و توسعه چنین پروژهای ضروری است از چه طریق تامین خواهد شد. طی سالهای گذشته کشور چین، یکی از منابع اصلی ایران برای تهیه تجهیزات مرتبط با سانسور و فیلترینگ و نظارت بر ارتباطات اینترنتی کاربران ایرانی بوده است.
برای مثال در سال ۲۰۱۲ پلیس فدرال ایالات متحده امریکا با انتشار گزارشی مدعی شد که شرکت چینی (ZTE Corporation (ZTE در معاملهای به ارزش ۱۳۰ میلیون دلار به ایران ابزارهایی در ارتباط با توسعه سیستمهای (Deep-packet inspection (DPI یا بازرسی ژرف بستهها فروخته است. DPI یک روش برای کنترل ترافیک اینترنت و فیلترینگ محتوای آن است که به صورت بلادرنگ(Real Time) برسی آنها را امکان پذیر میکند. در نتیجه این برسی مسدود و یا مسیر ترافیک اینترنت امکان پذیر میشود.
در ماه مارس سال ۲۰۱۲ همچنین خبرگزاری رویترز نوشت که بخشی از این معامله که در آن زمان برخی از محدودیتهای ناشی از تحریمهای اقتصادی علیه ایران را نادیده میگرفت، تجهیزات آمریکاییایی بوده که شامل سیستمهای قدرتمند نظارت (Surveillance)، که قادر به ردیابی و نظارت بر ارتباطات موبایلی و خطوط تلفنی و اینترنتی است. بر اساس این گزارش سختافزارها و نرم افزارهایی که به ایران فرستاده شده شامل اجزایی بوده که توسط شرکتهای آمریکایی مایکروسافت، اوراکل، سیسکو، شرکت دل و سمانتیک تولید شده بودند.
استفاده از یک سیستم بلادرنگ (Real Time) یکی از نیازهای است که برای بررسی ترافیک اینترنت مورد استفاده قرار میگیرد. مشخص نیست که آیا معامله انجام شده بین شرکت چین و ایران تا چه میزانی در سیستم فیلترینگ هوشمند مورد استفاده قرار گرفته است.
دولت چین خود دارای یکی از قویترین سیستمهای سانسور اینترنت موسوم به «پروژه سپر طلایی» یا Great Firewall of China است. «سپر طلایی» قادر است تا تمام مسیرهای ورودی و خروجی اطلاعات را کنترل کند. میزان هزینهای که برای این پروژه صرف شده همیشه به عنوان موضوعی محرمانه عنوان شده اما تلویزیون دولتی چین (China Central Television (CCTV در گزارشی از قول یکی از توسعه دهندههای این پروژه عنوان کرد دولت برای این پروژه سرمایه گذاری، ۷۷۰ میلیون دلار، آن هم تنها در سال ۲۰۰۲ انجام داده است.
بر اساس اطلاع رسانیهای صورت گرفته توسط وزارت ارتباطات و سایر نهادهای مرتبط طرح «فیلترینگ هوشمند» از ابتدای دولت حسن روحانی تا امروز دچار تغییر و تحولات زیادی شده است.
در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۳ محمود واعظی خبر از عقد قرارداد با سه مرکز علمی، برای طراحی و پیاده سازی نرمافزار فیلترینگ هوشمند داد و چند ماه پس از آن، سید حیدرمرتضوی معاون زیرساخت موسسه اطلاعرسانی تبیان، یکی از مراکز یاد شده، در مصاحبهای با خبرگزاری ایسنا در ۵ آبان ۱۳۹۳ ماه اعلام کرد که برای پیادهسازی فیلترینگ هوشمند با دانشگاه شهید بهشتی در حال همکاری هستند.
در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ماه ۱۳۹۳ وزیر ارتباطات و فن آوری اطلاعات خبر از اجرای «پایلوت» فیلترینگ هوشمند در مراکز دانشگاهی داد اما در ۲۰ آبان ماه ۱۳۹۳ اعلام کرد که این طرح هنوز اجرایی نشده است.
پس از آن در تاریخ ۱۸ آبان ۱۳۹۴ وزیر ارتباطات به خبرگزاری ایرنا گفت مرحله اول این طرح فیلترینگ هوشمند ظرف یک ماه آینده اجرا خواهد شد. مرحله دوم این طرح تا سه ماه آینده و مرحله سوم و نهایی در شش ماه آینده اجرایی خواهد شد.
در تاریخ ۵ دی ماه ۱۳۹۳ محمود واعضی وزیر ارتباطات و فن آوری اطلاعات خبر از آغاز به کار طرح فیلترینگ هوشمند داد و اعلام کرد که این طرح به صورت آزمایشی بر روی یکی از شبکههای اجتماعی در حال اجراست اما مشخص نکرد چه شبکهای. واعظی فاز اول را موفق ارزیابی کرد و اعلام کرد که ظرف شش ماه اینده فیلترینگ هوشمند بر روی تمام شبکههای اجتماعی اجرا خواهد شد. خبرگزاری ایسنا در ۸ دی ماه ۱۳۹۳ این شبکه را اینستاگرام معرفی کرد.
وزیر ارتباطات در ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۴ اعلام کرد فاز دوم فیلترینگ هوشمند طی دو ماه آینده راه اندازی خواهد شد در حالی که پیش از این در ۱۳بهمن ماه ۱۳۹۳ در سمنان و در جمع خبرنگاران اعلام کرده بود «مرحله دوم فیلترینگ هوشمند آغاز شده است.»
رحیم پور ازغدی یکی از مبلغهای سیاسی نزدیک به گروههای اصولگرا و تندرو در تاریخ ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ اعلام کرد «سرنوشت انقلاب اسلامی با فضای مجازی گره خورده است.» او در ادامه عنوان کرد :« با استفاده از امکانات و ظرفیت های موجود می توان پیام انقلاب اسلامی را که پیام بزرگی برای جهان است، انتشار داد.»
ناکامی رسانههای رسمی در جدال با اینترنت و اپلیکیشنها
اظهار مقامات ایرانی درباره اینکه استفاده مردم از تنها یک اپلیکیشن پیام رسان به نام تلگرام، از متوسط تماشای برنامههای تلویزیون بیشتر است، نشان دهنده ابعاد اهمیت اینترنت برای مقامات ایرانی برای کنترل آن است. از زمان ورود پیام رسان تلگرام به ایران بعد از تلاشهای بسیاری از سوی نهادهای وابسته به گروههای تندرو و اصولگرا برای فیلترینگ این شبکه شد. به عنوان نمونه سایت گرداب وابسته به مرکز بررسی جرائم سازمانیافته سپاه در تاریخ ۲۸ مهرماه با انتشار مقالهای اعلام کرد که محتوای تولید شده در این پیام رسان با «بندهای فهرست مصادیق محتوای مجرمانه (موضوع ماده ۲۱ قانون جرایم رایانهای)، قابل تطبیق است.»
اما به تدریج تمام این گروههای شروع به فعالیت بر روی این اپلیکشن کردند. سایت گرداب خود کانال تلگرام باشگاه خبرنگاران جوان وابسته به نهادهای امنیتی را تبلیغ میکند که دارای بیش از ۴۷۱ هزار عضو است. حسن عباسی یکی دیگر از مبلغهای سیاسی نزدیک به گروههای اصولگرا و تندرو در کانال تلگرام خود بیش از ۱۲ هزار عضو دارد. همچنین روزنامهها و خبرگزاریهایی مانند تسنیم، کیهان، فارسنیوز نیز دارای کانالهای خود هستند. آیتالله خامنهای نیز دارای کانالی با بیش از ۲۱۹ هزار عضو است.
یکی دیگر از روشهای سانسور محتوا استفاده از موتورهای جستجوی بومی است. اطلاع دقیقی از اینکه چه میزان هزینه برای راه اندازی موتورهای جستجوی بومی گرگر و یا پارسی جو در دست نیست اما برات قنبری معاون برنامهریزی وزارت ارتباطات در تاریخ ۲۹ بهمن ۱۳۹۳ در مراسم رونمایی از موتور جستوجوی یوز اعلام کرد هزینه ساخت این موتور جستجوی بومی تا کنون ۷ میلیارد تومان بوده است. در اظهار نظر دیگری محمود واعظی مبلغ سرمایه گذاری شده برای موتورهای جستجوگر بومی را در سال ۱۳۹۰، ۱۲۰ میلیارد تومان اعلام کرد.
پس از سالها کشمکش بر سر مسدود کردن شبکههای اجتماعی و محتوای اینترنتی یا ایجاد موانعی برای سانسور محتوایی که خوشایند نهادهای رسمی ایران نیست، به نظر می رسد جدی تر شدن دستگاههای دولتی برای صرف منابع هنگفت برای «فیلترینگ هوشمند» راه میانهای برای کنترل بر محتوای اینترنت بدون مسدود کردن کامل آن باشد. یکی از دلایل چنین رویکردی را میتوان استفاده گسترده دستگاه های دولتی، حکومتی و رسانههایی است که مبلغ رویکردهای رسمی هستند و در عین حال در فضای مجازی حضور گسترده ای دارند و مسدود کردن کامل وب سایتها عملا به حذف آنها از صحنه ارتباطات اینترنتی نیز منجر می شود.