عیسی سحرخیز، روزنامه نگار پس از اعتصاب غذای طولانی مدت به بیمارستان منتقل شد
عیسی سحرخیز، فعال سیاسی و روزنامه نگار ظهر ۱۹ اسفند ماه به دلیل وخامت حالش پس از اعتصاب طولانی مدت به بیمارستان منتقل شد. او از روز دوم اسفند ماه برای سومین بار در طول بازداشت خود در اعتراض به شرایطش دست به اعتصاب غذا زده بود که در تاریخ ۱۷ اسفند ماه با انتقالش از سلول انفرادی به بند هشت زندان اوین به اعتصاب غذای خود پایان داد اما دو روز پس از شکستن اعتصاب غذایش به دلیل وضعیت جسمیش روانه بیمارستان شد.
مهدی سحرخیز فرزند این روزنامهنگار و زندانی عقیدتی درباره وضعیت جسمی پدرش به کمپین بین اللملی حقوق بشر در ایران گفت: «پدرم چیزی بیش از ۲۰ کیلو وزن کم کرده است. خانواده می گویند که او آدم دیگری شده است. طبیعی است که هر کسی پس از مدتی اعتصاب غذا مشکل حاد و کاهش شدید وزن پیدا می کند.»
عیسی سحرخیز در نامه ای که از زندان نوشته و روز ۱۸ اسفند ماه در سایت ها منتشر شد درباره آنچه بر او از زمان بازداشت غیرقانونیش تاکنون گذشته، نوشته است. او در ابتدای این نامه با اشاره به اینکه بیشتر مدت بازداشتش در سلول انفرادی و بیمار بوده، نوشته است: «اغلب اوقات در سلول انفرادی که مصداق بارز شکنجه سفید است، محبوس شدهام و اگر گاهی فرد دیگری با من هم سلول بوده صرفا به دلیل مراقبت از بنده است که به دلایل گوناگون و بیماری های مختلف و به کرات در اتاق، سرویس بهداشتی، حیاط، هوا خوری و.. دچار زمین خوردگی ناشی از افت شدید فشار خون و نرسیدن خون به مغز، شده ام.»
عیسی سحرخیز در این نامه با توضیح وضعیت جسمی خود نوشته است: «چند باری هم تشنج شدید به سراغم آمده که پس از سه ماه و نیم آن هم به دستور نماینده پزشکی قانونی، به درمانگاه زندان اوین اعزام شدم. از طرفی تاکنون حتی یک نوار مغزی ساده برای تشخیص این بیماری ناشناخته و جدید، از من گرفته نشده است. طبیعی است که در این شرایط وقتی موارد پزشکی که مرتبط با سلامت زندانی است، پشت گوش انداخته می شود، دیگر امور و حقوق اولیه متهم نیز نادیده گرفته خواهد شد.»
سحرخیز که نامه پدرش را در صفحه فیسبوک و توییتر خود در روز ۱۸ اسفند ماه منتشر کرده در اعتراض به رفتاری که با پدرش می شود به کمپین گفت: «مشخص است آنها کینه شخصی با پدر من دارند وگرنه با یک انسان چنین رفتاری نمی کنند. با قاتل هم اینطور رفتار نمی شود. سعید مرتضوی که حتی اتهام قتل را دارد با قرار وثیقه اندک آزاد کردند و الان در خیابان های تهران راحت رفت و آمد می کند. قوه قضاییه برای کسانیکه مجیز او را می گویند مهربان است و به کسانیکه او را نقد می کنند بسیار غیرانسانی رفتار می کند.»
عیسی سحرخیز، فعال سیاسی و روزنامه نگار روز ۱۱ آبان ماه توسط نیروهای حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران دستگیر شد. او که با دو اتهام «اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی» و «فعالیت تبلیغی علیه نظام» مواجه است، روز ۱۵ اسفند ماه قرار بود در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب محاکمه شود، اما به دلیل اینکه وکلای او اجازه مطالعه پرونده را تا روز دادگاه پیدا نکرده بودند با درخواست آنها زمان دادگاه به تعویق افتاد.
سحرخیز از زمان بازداشت تاکنون سه بار در اعتراض به ادامه بازداشت غیرقانونی و شرایطش دست به اعتصاب غذا زده است. او آخرین بار در تاریخ دوم اسفند ماه دست به اعتصاب غذا زد که تا روز ۱۷ اسفند ماه ادامه یافت.
عیسی سحرخیز در بخشی از نامه خود با اشاره به تنبیه و آزارهایی که به او می شود نوشته است او در این مدت از داشتن حوله، مسواک و خمیر دندان محروم بوده و همچنین از دسترسی به تلویزیون، روزنامه و حتی قرآن و نهج البلاغه نیز محروم است و تنها ارتباطش با جهان بیرونی «صدای رادیو اوا» که روزها در اتاقش شنیده می شود، است.
عیسی سحرخیز، فعال سیاسی و روزنامه نگار با اشاره به اینکه نوشته های او پایه اتهامات اوست، در بخش دیگری از نامه خود نوشته است: «اگر جرمی مرتکب شده باشم، مطبوعاتی است و هر چه دادگاه به آن استناد می کند و در کیفرخواست آمده مبتنی بر نوشته های من است.» او افزوده است که بر اساس اصل ۱۶۸ قانون اساسی، رسیدگی به جرایم سیاسی و مطبوعاتی باید با حضور هیات منصفه باشد.
او همچنین با اشاره به عدم تناسب مدت بازداشت و اتهامش نوشته است: «روشن است چنین اتهامی نیاز به بازداشت آن هم به صورت غیرقانونی و به مدت بیش از ۴ ماه، نداشته و ندارد و ضرورت دارد که قرار بازداشت هر چه زودتر فسخ شود-–امری که به صورت مستمر به کارشناسان پرونده گوشزد شده و انان قول داده بودند که پرونده حداکثر ظرف مدت یک ماه، مختومه شود.»
این فعال سیاسی و روزنامه نگار با اظهار اینکه در قانون فعالیت در شبکه های اجتماعی مانند فیسبوک و تلگرام غیرقانونی و جرم ذکر نشده است درباره بازجویی هایش نوشت: «در حالیکه دادستان کل کشور در این خصوص مصاحبه کرده و منع قانونی برای استفاده از این شبکه ها را اعلام نکرده بودند اما کارشناسان آن را غیرقانونی دانسته و دادستان کل کشور را ناآگاه خطاب می کردند همانطور که بسیاری از مقام های دولتی و حکومتی را ناوارد و حتا خیانت کار می خواندند.»
عیسی سحرخیز در ادامه نامه اش درباره طرز فکر بازجوهایش نوشت: «این نوع برداشت و طرز برخورد در حدی بود که دست اندرکاران دولت و همکاران رییس جمهور را نیز “مساله دار“ می نامیدند.» آقای سحرخیز در نامه اش همچنین اشاره کرده که این افراد که ادعای قانون را داشته اند، گفته اند در تجمع های غیرقانونی «از جمله تحصن در برابر مجلس شورای اسلامی در زمان تصویب برجام، تسخیر غیرقانونی سفارت انگلستان و حمله به سفارت عربستان سعودی، نقش مستقیم و غیرمستقیم داشته اند.»
او در نقد رفتارهای بازجویان خود این سوال را مطرح کرده «باید دید عملکرد این افراد موسوم به ضابطان قانون به “اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام” دست زده اند و موجب پدید آمدن آثار و عواقب سوءمادی، معنوی و بین المللی فراون برای نظام شده اند یا امثال من که از این مسائل دور بوده ام؟!»