مادر حسین رونقی ملکی : پسرم در اعتصاب غذاست؛ مسوولان فرزندم را پس از هفت سال آزاد کنند
مادر حسین رونقی ملکی، زندانی عقیدتی به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت فرزندش از روز شنبه هفتم فروردین ماه در اعتراض به عدم رسیدگی مسوولان زندان اوین به درمان بیماری کلیه اش دست به اعتصاب غذا (تر) زده است. مادر این زندانی به کمپین گفت: «ما روزهشتم فروردین ماه ملاقات حضوری با حسین در اوین داشتیم و آنجا خودش گفت که از روز قبل دست به اعتصاب غذا زده و تا زمانی که به وضعیت او رسیدگی نکنند به این اعتصاب ادامه خواهد داد. من دیگر از این وضعیت، از اینکه سالی چند بار پسرم برای رسیدگی پزشکی دست به اعتصاب غذا بزند، خسته شده ام و آزادی او را می خواهم.»
زلیخا موسوی به کمپین گفت:«هفت سال است که در روز مادر فرزندم در زندان است. من از همه مسوولان، از سپاه پاسداران و از قوه قضاییه التماس می کنم تا حسین را به دلیل بیماریش آزاد کنند. حسین کلیه هایش هفت سال است که مشکل دارد و اگر با این بیماری در زندان بماند مشکلات خود مسوولان زندان هم بیشتر می شود. هفت سال بودن در زندان برای یک جوان کافیست. به عنوان یک مادر تقاضا می کنم بچه ام را بعد از این همه سال آزاد کنند. دیگر بس است.»
مادر حسین رونقی ملکی به کمپین گفت: «بیش از دو ماه است که پسرم به زندان برگردانده شده اما در این مدت هیچ مراقبت پزشکی از او به عمل نیامده است. حسین بارها از داخل زندان تقاضا رسیدگی کرد و پدرش بارها به دفتر دادستانی رفت. اما هیچ ترتیب اثری داده نشد.»
حسین رونقی ملکی با قرار وثیقه یک میلیارد و چهارصد میلیون تومانی روز ۲۴ خرداد ماه ۱۳۹۴ به مرخصی درمانی فرستاده شد اما روز ۳۰ دی ماه ۱۳۹۴ در حالیکه در میانه درمانش بود مجددا به زندان بازگردانده شد تا باقی دوران حکمش را طی کند. او در دوران زندان دچار بیماری های گوارشی، ریه و کلیه شده و چندین بار تحت عمل جراحی برای کلیه هایش قرار گرفت.
حسین رونقی ملکی، زندانی عقیدتی در جریان حوادث انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ در تاریخ ۲۲ آذر ماه همان سال در خانه پدری اش در شهر ملکان آذربایجان شرقی بازداشت شد و به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و ارتباط با سازمان های خارج از کشور و پول گرفتن از آنها در دادگاهی به ریاست قاضی پیرعباسی به ۱۵ سال حبس محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدید نظر نیز عینا تایید شد.
پدر این زندانی در گفتگوی قبلی خود با کمپین با اشاره به آزادی زندانیان ایرانی– آمریکایی که چهار روز قبل از بازگشت مجدد فرزندش به زندان اوین صورت گرفته بود، گفت: «در اینجا کسی حرف ما را نمی شنود. در تمام این سالها من بارها به مقامات کشور نامه نوشتم. درخواست دادگاه علنی برای پسرم داشتم، بعد از آن درخواست درمان و مرخصی برای بیماری هایش را دادم. من هم به عنوان پدر یک جوانی که بی گناه در زندان است، می خواهم بچه ام آزاد باشد. در تمام این سال ها این طرف وآنطرف دویدم، فریاد زدم تا صدایم را بشنوند و بچه ام را آزاد کنند.»