۱۳۰ شهروند در نامه ای به رییس جمهور مجددا خواستار رسیدگی به قربانیان مین در ایران شدند
۱۳۰ نفر از هنرمندان، فعالان مدنی و وکلای قربانیان مین همزمان با «روز جهانی معلولان» در نامه ای سرگشاده خطاب به حسن روحانی، رییس جمهور ایران خواستار رسیدگی به حقوق ضایع شده قربانیان مین شدند. آنها در این نامه که در سالروز روز جهانی معلولان در تاریخ شنبه ۱۳ آذر ماه (سوم دسامبر) از سوی خبرگزاری های ایران منتشر شد، از رییس جمهور ایران خواستند تا به شهروندانی که توسط مینهایی که دولت کار گذاشته شده و طی سالهامجروح شده اند، رسیدگی کند.
این ۱۳۰ نفر امضاء کننده نامه با تاکید بر اینکه «این مین ها توسط دولت کار گذاشته شده یا می شود» خواستهاند رییس جمهور به اصول سوم، هشتم، نوزدهم، بیست دوم و یکصد و سیزدههم، یکصد و بیست و یکم قانون اساسی توجه کند و بر اساس این بندهای قانونی به حقوق پایمال شده قربانیان مین که دچار معلولیت شده اند، رسیدگی کند. معلولانی که به امان خدا رها شده اند و پرونده های آنها بدون پاسخ در قوه قضاییه مختومه شده است.
از شروع جنگ ایران و عراق در شهریور ماه ۱۳۵۹ تا خاتمه آن در مرداد ماه ۱۳۶۷ هزاران مین از سوی دولت در مناطق جنگی و مرزهای جنوبی و جنوب غربی کشور کار گذاشته شد. جنگ در سال ١٣۶٧ با صدها هزار کشته و مجروح از هر دو طرف به پایان رسید ولى مینهاى زمینى باقى مانده از این جنگ همچنان آمار قربانیان را افزایش مىدهد؛ گویى جنگ همچنان بدون نیروهاى متخاصم ادامه دارد.
نزدیک به دو دهه از جنگ گذشته اما نه تنها دولت قادر به رسیدگی به وضعیت قربانیان مین نبوده و بسیاری از پرونده های قربانیان و آسیب دیدگان مین در دستگاه قضایی مختومه اعلام شده، بلکه حتی با پیوستن به کنوانسیون جهانی اتاوا «منعمین» موافقت نکرده است. نپیوستن ایران به این کنوانسیون نه تنها دست دولت و سپاه را برای به استفاده بیشتر از مینهای زمینی بازمی گذارد بلکه ایران نمیتواند از کمک های بین اللملی برای حمایت از قربانیان و پاکسازی مناطق آلوده به مین های زمینی نیز استفاده کند.
شیرین عبادی، مدیر تنها موسسه غیردولتی مبارزه با مین در ایران به نام «کانون مشارکت برای پاک سازی مین» که در سال ۱۳۸۸ با فشار ماموران امنیتی توقیف شد، در گفتگویی با خبرگزاری دانشجویی ایسنا در تاریخ ۱۵ فروردین ماه ۱۳۸۵ از اهمیت پیوستن ایران به این کنوانسیون گفته بود:«مهمترین مساله الحاق ایران به کنوانسیون اوتاوا است که استفاده از مینهای زمینی را ممنوع کرده ، چرا که با الحاق ایران به این کنوانسیون حق استفاده از استفاده از مین را نخواهد داشت و این گامی مثبت در این زمینه محسوب میشود.»
خانم عبادی همچنین در این گفتگو اشاره کرده بود «روزانه بیش از ۲ نفر در ایران به علت وجود این مینها کشته و زخمی میشوند.»
فعالان مدنی، هنرمندان و وکلای قربانیان مین در بخشی از نامه اخیر خود با اشاره به اینکه نه در طول حسن روحانی و نه در دولت های قبلی به این شهروندانی که توسط مین ها مورد آسیب قرار گرفته اند توجهی نشده، نوشته اند: «جناب رییس جمهور، شما خود را حقوقدان معرفی و حامی حقوق شهروندان ملت اعلام کرده اید و نیک می دانید که قربانیان مین های زمینی کسانی هستند که بر اثر برخورد با تله های انفجاری یا مین های زمینی، دچار مصدومیت و معلولیت شده اند.»
آنها در ادامه نوشته اند: «مین های زمینی صرفا توسط دولت کار گذاشته می شوند و حسب اصول مسلم حقوقی و تصریح اصل سوم، نوزدهم و بیست و دوم قانون اساسی، مسولیت آن متوجه دولت است. اما در بسیاری از موارد، دولت اعم از دولت تدبیر و امید یا دولت های گذشته، حقوق قربانیان مین های زمینی را پایمال و نقض نموده اند. به نحوی که بیشتر این قربانیان که دچار معلولیت شده اند مورد ستم مضاعف واقع شده و روند دادرسی در نهادهای دولتی تحت حمایت شما عالدانله نبوده و همواره یک سویه و مبتنی بر اجحاف و پایمال شدن حقوق این قربانیان بوده است. اکثریت قربانیان مین های زمینی سرپرست خانوار بوده و با معلولیت حاصل از انفجار مین های زمینی دچار فلاکت و مصیبت شده اند. این قربانیان بخشی از شهروندان ایران محسوب و نباید تبعیض شامل حال آنان شود.»
از امضاء کنندگان می توان به برخی از چهره های شناخته شده همچون پرویز پرستویی، مصطفی احمدیان،عثمان مزین و لیلا علی کرمی اشاره کرد. آنها با اشاره به پرونده های آسیب دیدگان مین که به جایی منتهی نشده است، نوشته اند: «تاکنون بسیاری از پرونده های این قربانیان در کمیسیون های ماده ۲ مستقر در فرمانداری ها و استانداری ها تحت پوشش وزارت کشور دلوت شما بایگانی شده و متاسفانه بدون هیچ دلیل قانونی موجب تضییع حقوق شرعی و قانونی این مصدومین شده و آنان را به امان خدا رها نموده اند و از دیگر سو روند درمان آنها با معضلات زیادی همراه است.»
نامه ها به حسن روحانی
در خرداد ماه سال ۱۳۹۳ نیز جمعی از فعالان محیط زیست و گردشگری طی نامه ای به حسن روحانى از نگرانی هایشان درباره مین های موجود نوشتند. نویسندگان این نامه با اشاره به کشته شدن امیر طالبی گل پژوهشگر و حمید هاشمی از مربیان ورزش های سنگ نوردی و دوچرخه سواری در جریان دو مورد انفجار مین در کویر لوت طی کمتر از چهار ماه، از وخامت وضعیت جسمانی محمدرضا آقایاری یکی از مجروحان انفجار مین در کویر لوت خبر دادند. آنها از حسن روحانی خواستتند تا ضمن پیگرد عاملان این مین گذاریها در عمق خاک ایران، به سرعت “دستور مین زدایی بیابان لوت” را صادر کند.
نویسندگان این نامه خطاب به رئیس جمهوری اسلامی تاکید کردند که «شواهد زیادی» وجود دارد که نشان می دهد «هر دو مینی که به فاصله کمتر از سه ماه منجر به مرگ دو نفر از ارزنده ترین پژوهشگران و ورزشکاران و زخمی شدن سه نفر دیگر از گردشگران در بیابان ها و مناطق غیرنظامی وگردشگری شده است طی چند ماه اخیر و در مسیر عبور گردشگران کار گذاری شده است.»
راه رفتن در خط مین
بر اساس شناسایى اولیه که توسط نیروهاى نظامى در سال ١٣۶٧ و پس از پذیرش قطعنامه ۵٩٨ شوراى امنیت سازمان ملل به عمل آمده است، آلودگى مین و مواد منفجره به جا مانده از جنگ، در طول ١١٠٠ کیلومتر مرزهاى غرب و جنوب غرب ایران با عراق در مساحتى در حدود چهارمیلیون و ٢٠٠ هزارهکتار در پنج استان ایران پراکنده شده و به استناد تفاهم نامه همکارى مشترک مینزدایى بشردوستانه ایران و عراق در سال ١٣٨۴ بیش از ١۶ میلیون مین از انواع مختلف آن در خاک ایران کار گذاشته شده است.
علاوه بر مین، بیش از دهها میلیون مواد منفجره و بمبهاى خوشهاى نیز پس از جنگ در ایران به جا مانده است.
براساس آمار تفکیکى از مصدومان و کشته شدگان در میادین مین گذارى شده در ۵ استان غربى و جنوبى کشور از سال ١٣۶٧ تا ١٣٩٢درمجموع ٢۴٣٣ نفر کشته و ۵۶٠١ نفر مصدوم شده اند. به این آمار باید آسیب دیدگان عملیات مینزدایى و خنثىسازى را نیز افزود.
طبق نظر کارشناسان پس از جنگ، حدود یک سوم آلودگى میادین مین مربوط به استان خوزستان است. با وجود آنکه البته در طول ۲۵ سال پس از جنگ تحمیلى تلاشهایى براى پاکسازى مناطق جنگى از مین صورت گرفته و افرادى نیز در این راه کشته شدهاند، اما ایران همچنان در میان بیش از ٨٠ کشور جهان بعد از مصر مقام دوم جهان را در خطر مین دارد.
کارشناسان معتقدند که تولید هر مین چهار دلار هزینه داشته وپاکسازى آن نزدیک به یک هزار دلار هزینه دارد. با توجه به گستردگى مناطق آلوده در سطح پنج استان غرب و جنوب غربى و پراکندگى جمعیت آن در این محدوده (دیواندره از مناطقى است که نیاز به توجه خاص دارد)، کشاورزان ساکن، عشایر کوچ نشین و کودکان بیشتر در معرض خطر هستند.
پایگاه خبری «رصد» روز هفتم آذر ماه ۱۳۹۴ با اظهار تاسف از اینکه هنوز ایران به این معاهده جهانی نپیوسته است، نوشت «ضعف قانون، عدم رسیدگی به پرونده قربانیان مین در فرمانداری ها، بورکراسی کند اداری، هشت سال فعالیت دولت های نهم و دهم که منتج به بایگانی شدن حجم وسیعی از پرونده قربنایان مین در فرمانداری ها شد، عدم تمایل نهادهای دولتی به حمایت از قربانیان مین، فقدان تشکل صنفی خاص قربانیان مین، عدم حضور نماینده قربانیان مین در کمیسیون های ماده ۲ مستقر در فرمانداری ها، ضعف بنیه مالی قربانیان، تلقی نادرست امنیتی شدن موضوع قربانیان مین، کمبود شدید وکلای دادگستری فعال در این حوزه و بسیاری موارد دیگر موجب شده تا مساله قربنایان مین هنوز مساله ای لاینحل باشد.»
نه تنها دولتهای مختلف تاکنون نتوانستند مینها را خنثی کنند بلکه سازمانهای غیردولتی که برای کمک به قربانیان مین و اطلاعرسانی در این زمینه فعالیت میکردند با تهدید وادار به سکوت کرد. در سال ۱۳۸۱ شیرین عبادی و برخی از وکلا و کشنگران صلح ایرانی «کانون مشارکت برای پاک سازی مین» را که یک سازمان غیردولتی بود، تاسیس کردند. با این حال این کانون به همراه کانون مدافعان حقوق بشر با حمله ماموران امنیتی در سال ۲۰۰۸ بسته و پلمب شد و اعضای هیات مدیره اش نیز تهدید شدند که اگر فعالیت شان را ادامه دهند دچار مشکل خواهند شد.
«سازمان مردم نهاد سودویند» درآستانه برگزاری نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، از اعضای این شورا خواست نسبت به «طرح تعهد ایران نسبت به قربانیان انفجارمین» درنقاط مختلف کشور، کوشش کنند. در گزارش این سازمان با اشاره به انفجار یک مین در مراسمعروسی در روستای پیچ ریگی درشهرستان هیرمند از توابع استان سیستان و بلوچستان، در مهرماه سال ١٣٩٣، که یک کشته و چهار مجروح برجای گذاشت، این حادثه را سومین حادثه ازاین دست، درمنطقه شرق کشور معرفى کرده است.