مرتضی مرادپور پس از شصت و پنج روز به درخواست مادرش به اعتصاب غذا پایان داد
برادر مرتضی مرادپور از فعالان فعال مدنی زندانی که از ۴ آبان ۱۳۹۵ با درخواست «اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی برای کاهش دوره محکومیتش» در زندان تبریز اعلام اعتصاب غذا کرد و حین اعتصاب غذا به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد، به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که «مرتضی روز چهارشنبه هشتم دی ماه در شصت و پنجمین روز اعتصاب غذا و به درخواست مادرش به اعتصاب غذای خود پایان دادهاست.»
فردین مرادپور به کمپین گفت که مسئولان قضایی قدمی برای رسیدگی به مطالبات قانونی برادرش مبنی بر اعمال ماده ۱۳۴ برنداشتند اما قول دادهاند که پس از شکستن اعتصاب غذا به پرونده مرتضی مرادپور «طی یک روال قانونی» رسیدگی خواهد شد.
معصومه امانی، مادر مرتضی مرادپور، روز سه شنبه هفتم دی ماه در یک ویدئو که در اختیار کمپین قرار گرفته است، اعلام کرد که پس از بیش از دو ماه اعتصاب غذای فرزندش و عدم رسیدگی مسئولان، به این نتیجه رسیده که «جان انسان ها برایشان ارزشی ندارد» و از فرزندش خواست تا به اعتصاب غذای خود پایان دهد.
یک منبع مطلع نیز از وضعیت مرتضی مرادپور روز سه شنبه هفتم دی ماه به کمپین گفته بود که این زندانی «پس از ۶۴ روز اعتصاب غذا در شرایط جسمی نگران کنندهای قرار گرفته و از افت فشار شدید، درد معده و کلیه، و سرگیجه رنج می برد و به گفته پزشکان تداوم این افت فشار می تواند به بیهوشی و کما منجر شود.»
مرتضی مرادپور از فعالان مدنی شهر تبریز است که از ۲۸ اردیبهشت ماه ۱۳۹۴ در زندان این شهر زندانی بود. او از ۴ آبان ۱۳۹۵ با درخواست اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی که میتواند به کاهش دوره محکومیتش منجر شود در زندان تبریز اعلام اعتصاب غذا کرد، مسئولان قضایی پیگیری پرونده این زندانی را «در یک روال اداری» منوط به شکستن اعتصاب غذا کردند، پس از آن این فعال مدنی به گفته برادرش فردین مرادپور ۸ روز پس از اعتصاب غذا در زندان تبریز مورد ضرب و شتم قرار گرفت و روز ۱۳ آبان از زندان تبریز به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد و تاکنون در این زندان نگهداری می شود.
براساس ماده ۱۳۴ قانون جدید مجازات اسلامی «در جرائم موجب تعزیر هرگاه جرائم ارتکابی بیش از سه جرم نباشد دادگاه برای هر یک از آن جرائم حداکثر مجازات مقرر را حکم میکند و هرگاه جرائم ارتکابی بیش از سه جرم باشد، مجازات هر یک را بیش از حداکثر مجازات مقرر قانونی مشروط به اینکه از حداکثر به اضافه نصف آن تجاوز نکند، تعیین میکند. در هر یک از موارد فوق فقط مجازات اشد قابل اجراء است و اگر مجازات اشد به یکی از علل قانونی تقلیل یابد یا تبدیل یا غیرقابل اجراء شود، مجازات اشد بعدی اجرا میشود. در هر مورد که مجازات فاقد حداقل و حداکثر باشد، اگر جرائم ارتکابی بیش از سه جرم نباشد تا یکچهارم و اگر جرائم ارتکابی بیش از سه جرم باشد تا نصف مجازات مقرر قانونی به اصل آن اضافه میشود.»
جعفر افشارنیا وکیل مرتضی مرادپور اعلام کرده که قضات دادگاه تجدیدنظر تبریز در اظهارنظری سلیقه ای اعمال این ماده را مساعد به وضعیت موکلش تشخیص نداده اند. آقای افشارنیا طی مطالب مختلفی در صفحه فیسبوکش تصمیم قضات را «غیرقانونی و سلیقه ای» خوانده و مثالهای مختلفی از اجرای این ماده درباره متهمانی با شرایط مرتضی مرادپور را برشمرده است.
فردین مرادپور، برادر مرتضی مرادرپور پیشتر در ۲۳ آذر ماه ۱۳۹۵ طی مصاحبه با کمپین درباره پرونده و وضعیت برادرش حین اعتصاب غذا، گفته بود: «اول خرداد ماه ۱۳۸۸ یک همایش پیاده روی در شاهگلی تبریز بود که همایشی قانونی بود و عموم مردم هم شرکت کرده بودند. در این همایش مرتضی و تعدادی از فعالان مدنی آذربایجان شعارهایی درباره مطالبات ملی آذربایجان سردادند. شعارهایی درباره دریاچه ارومیه و زبان مادری و حمایت از تیم تراکتورسازی تبریز. نیروهای امنیتی تعدادی از این فعالان را بازداشت کردند. ۱۹ آبان ماه ۱۳۸۸، دادگاه انقلاب دو اتهام واهی تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی به او وارد کرد. سپس به او سه سال حکم زندان دادند. مرتضی با قرار وثیقه آزاد شد، ولی از اردیبهشت ۹۴ او را در سر کارش بازداشت و به زندان مرکزی تبریز بردند.»
مرتضی مرادپور به گفته برادرش، ۶ ماه در سال ۸۸ در بازداشت بوده و با احتساب مدت زمانی که او از اردیبهشت ماه سال ۹۴، در زندان سپری کرده، تاکنون بیش از دوسال زندانی بوده است. فردین مرادپور گفت: «ماده ۱۳۴ میگوید که مجازات اشد قابل اجرا است. مجازات اشد مرتضی دو سال زندان بوده که یک ماه پیش تمام شده است. او باید یک ماه پیش آزاد میشد اما این ماده را در پرونده او اعمال نکردهاند. مرتضی چهارم آبان ماه ۱۳۹۵، یک نامه خطاب به ریاست دادگستری آذربایجان شرقی، آقای مظفری نوشت و توضیح داد که علیرغم پی گیریهای زیاد، ماده ۱۳۴ را اعمال نکردهاند و او ناچار شد به خاطر مطالبه این حقش دست به اعتصاب بزند. به این نامه هم هیچ جوابی داده نشد.»
فردین مرادپور درباره «ضرب و شتم» برادرش در زندان تبریز به کمپین گفت: «هشتمین روز اعتصاب غذای مرتضی، در بند ۱۲ زندان مرکزی تبریز، یک درگیری صورت گرفته بود به این صورت که یک زندانی تبعه لهستان آنجا بود که زندانیان عادی او را اذیت میکردند. یکی از فعالین مدنی زندانی به نام حسین علیمحمدی به این زندانیها اعتراض کرد و توسط زندانیان مورد ضرب و شتم قرار گرفت. رئیس اندرزگاه بند هم آن زندانیان و هم حسین را مورد ضرب و شتم قرار داد. مرتضی تذکر داد که طبق آیین نامه، شما حق برخورد فیزیکی با زندانی را ندارید. متعاقبا او و تعدادی از ماموران انتظامات بند، مرتضی را در اتاق اندرزگاه بند کتک زدند. روزی که مورد ضرب و شتم قرار گرفت هشتمین روز اعتصابش بود که باعث شد از هوش برود. مرتضی شکایت کرد اما هنوز به شکایت اش رسیدگی نکرده اند.»
مرتضی مرادپور ۱۳ آبان ماه به ندامتگاه مرکزی کرج منتقل شد. برادر او به کمپین گفت: «برای اینکه او را بیشترتحت فشار قرار دهند که اعتصاب غذای خود را بشکند، در دهمین روز اعتصاب، یعنی روز ۱۳ آبان، او را به اتفاق رسول رضوی، دیگر فعال مدنی زندانی از زندان تبریز خارج کرده و به ندامتگاه کرج در شهر کرج بردند. در سالن ۱۲ این زندان که مخصوص زندانیان تبعیدی است و از اتاقهای انفرادی تشکیل شده است، آنها در یک اتاق انفرادی حدود ۴ متری زندانی بودند و دسترسی مستقیم به آب نداشتند. قند و نمک به آنها نمی دادند و امکانات گرمایشی نبود. حتی لباسهای خودشان را هم به آنها تحویل ندادند. من یکبار به ملاقات او رفتم و لباس هم بردم که قبول نکردند. فقط یک پتو به او داده بودند.»
علاوه بر مرتضی مرادپور که روز چهارشنبه ۸ دی ۱۳۹۵ به اعتصاب غذای خود پایان داد، هم اکنون آرش صادقی،سعید شیرزاد، علی شریعتی و نزار زکا در زندان های اوین و رجایی شهر در اعتصاب غذا به سر می برند.
آرش صادقی از روز ۳ آبان ۱۳۹۵ پس از بازداشت و انتقال همسرش گلرخ ایرایی به زندان و در اعتراض به روند رسیدگی به پرونده و حکم شش سال زندان برای همسرش اعتصاب غذا کرده است. علی شریعتی فعال سیاسی و مدنی اصلاح طلب از روز بازداشت و اجرای حکمش در ۱۰ آبان ۱۳۹۵ و در اعتراض به حکم پنج سال زندان «ناعادلانه» اش دست به اعتصاب غذا زده است و سعید شیرزاد که به دلیل فعالیتهای سیاسی و مدنی به پنج سال زندان محکوم شده و هم اکنون در بند ویژه زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر کرج است، در اعتراض به آنچه «مرگ خاموش زندانیان توسط رئیس زندان» خوانده و با اشاره به موارد متعددی از نقض حقوق زندانیان همچون «ضرب و شتم زندانیان هنگام اعزام به دادگاه و جلوگیری از اعزام زندانیان بیمار به بیمارستان»، از روز ۱۷ آذر ۱۳۹۵ با دوختن لبهایش اعلام اعتصاب غذا کردهاست.
همچنین وکیل نزار زکا، شهروند لبنانی مقیم آمریکا و زندانی در اوین که از روز هشتم دسامبر (۱۸ آذر) در اعتراض به شرایطش دست به اعتصاب غذا زده است، روز سی ام آذر ۱۳۹۵ به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت آقای زکا درخواست آزادی بدون قید و شرط خود را دارد و همین طور خواستار ملاقات با نماینده صلیب سرخ یا پزشک متخصص و ملاقات با مقامی از سفارت لبنان است.