هشدار پزشکان نسبت به سلامتی زندانیان اعتصاب کننده و تداوم سکوت و بی توجهی قوه قضائیه
بنا به اطلاع کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، پزشکان وضعیت سلامتی سه زندانی سیاسی و عقیدتی در حال اعتصاب غذا در زندانهای ایران را خطرناک ارزیابی و نسبت به سلامت جانی آنها هشدار داده اند، به ویژه آرش صادقی و مرتضی مرادپور که تا روز سهشنبه ۷ دیماه، به ترتیب ۶۵ و ۶۴ روز از اعتصاب غذایشان در زندانهای اوین تهران و تبریز میگذرد. به گفته پزشکان این افراد با خطر«خونریزی معده، بیهوشی (کما) و ایست قلبی» روبهرو هستند. علی شریعتی نیز در پنجاه و هفتمین روز اعتصاب غذا در بهداری زندان اوین بستری است.
همچنین با گذشت ۲۱ روز از اعتصاب غذای سعید شیرزاد در زندان رجایی شهر کرج و ۲۰ روز از اعتصاب غذای نزار زکا شهروند لبنانی زندانی در اوین، تاکنون هیچیک از مسئولان زندان یا قوه قضائیه پاسخی به مطالبات این زندانیان ندادهاند. هر پنج زندانی عقیدتی و سیاسی در اعتراض به دادرسی ناعادلانه و یا اعتراض به وضعیت زندان اعتصاب غذا کردهاند اما مسئولان قضایی با وجود توصیههای پزشکان و برگزاری کمپینهایی در حمایت از خواستههای این زندانیان توسط شهروندان، تاکنون پاسخی به خواستههای این زندانیان نداده و حتی حاضر به اظهارنظر در این باره نشدهاند.
آرش صادقی با ۶۵ روز اعتصاب غذا؛ احتمال کما و خونریزی معده
یک منبع مطلع از وضعیت آرش صادقی به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که روز دوشنبه پس از انتقال این زندانی به بیمارستان طالقانی تهران و معاینه او، پزشک طی نظریهای به صورت مکتوب وضعیت او را خطرناک اعلام کردهاست.
این منبع به کمپین گفت: «طبق نظر مکتوب پزشک فشار خون آرش ۷ روی ۶ بوده و قند ۵۰ که احتمال به کما رفتن وجود دارد، غلظت خون ۲۰ که احتمال لخته شدن و سکته را در پی دارد، وضعیت قلبش خطرناک است ضربان نامنظم و ماهیچههای قلب به دلیل اعتصاب تحلیل رفته و ضعیف شده، به دلیل احتمال زخم معده انجام آندوسکوپی لازم است اما با امتناع آرش از دریافت سرم، آندوسکوپی میسر نیست، همچنین پزشک احتمال خونریزی معده در زمان خواب را داده که می تواند منجر به کما و حتی فوت شود و احتمال چسبندگی روده هم بالا است.»
به گفته این منبع آرش صادقی در بیمارستان از دریافت سرم امتناع کرده و پس از تزریق داروی ضد تهوع و آزمایش خون و نوار قلب به زندان اوین بازگردانده شده است.
آرش صادقی از روز ۳ آبان ۱۳۹۵ پس از بازداشت و انتقال همسرش گلرخ ایرایی به زندان و در اعتراض به روند رسیدگی به پرونده و حکم شش سال زندان برای همسرش اعتصاب غذا کرده است.
آرش صادقی به دلیل فعالیتهای مسالمت آمیز به ۱۵ سال زندان محکوم شده و روز ۱۸ خرداد ۱۳۹۵ برای تحمل حکم زندان خود به اوین منتقل شد و از روز سوم آبان ماه و پس از بازداشت و انتقال همسرش گلرخ ایرایی به زندان اعتصاب غذا کرده است. آقای صادقی بازداشت، روند رسیدگی به پرونده و حکم شش سال زندان برای همسرش را «غیرقانونی» خوانده است.
گلرخ ابراهیمی ایرایی، همسر آقای صادقی به دلیل داستانی منتشر نشده در یادداشتهای خصوصیاش متهم به «توهین به مقدسات» و به شش سال زندان محکوم شده است و هم اکنون در بند زنان زندان اوین نگهداری می شود.
آرش صادقی در اردیبهشت ماه ۱۳۹۴ در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به ۱۵ سال زندان محکوم شد. او علاوه بر ۱۵ سال حبس خود، در پرونده بازداشت سال ۱۳۸۹ به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» به چهار سال حبس تعلیقی محکوم شده است که در صورت اجرا شدن به حکم فعلی اش افزوده خواهد شد. با اجرای ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی درباره تعدد جرائم، حکم زندان او کمتر خواهد شد. چرا که طبق ماده ۱۳۴ قانون جدید مجازات اسلامی در جرائم موجب تعزیر هرگاه جرائم ارتکابی بیش از سه جرم نباشد دادگاه برای هر یک از آن جرائم حداکثر مجازات مقرر را حکم میکند و هرگاه جرائم ارتکابی بیش از سه جرم باشد، مجازات هر یک را بیش از حداکثر مجازات مقرر قانونی مشروط به اینکه از حداکثر به اضافه نصف آن تجاوز نکند، تعیین میکند. به این ترتیب این احتمال وجود دارد که به جای ۱۵ سال، آرش صادقی پس از اعمال این ماده هفتونیم سال در زندان باشد. هنوز مشخص نیست که اجرای حکم چهارسال زندانی که او پیش از این دریافت کرده بود به حکم کنونی اضافه خواهد شد یا معلق خواهد ماند.
مرتضی مرادپور با ۶۴ روز اعتصاب غذا؛ درخواست اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی
یک منبع مطلع از وضعیت مرتضی مرادپور روز سه شنبه هفتم دی ماه به کمپین گفت که این زندانی «پس از ۶۴ روز اعتصاب غذا در شرایط جسمی نگران کنندهای قرار گرفته و از افت فشار شدید، درد معده و کلیه و سرگیجه رنج می برد و به گفته پزشکان تداوم این افت فشار می تواند به بیهوشی و کما منجر شود.»
همزمان مادر مرتضی مرادپور در ویدئویی که در اختیار کمپین قرار گرفته، اعلام کرده است که پس از درخواستهای فراوان به این نتیجه رسیده که «جان انسانها برای مسئولان قضایی اهمیتی ندارد» و از فرزندش خواسته است که به اعتصاب غذای خود پایان دهد.
مرتضی مرادپور از فعالان مدنی شهر تبریز از ۲۸ اردیبهشت ماه ۱۳۹۴ در زندان این شهر زندانی است و از ۴ آبان ۱۳۹۵ با درخواست اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی که میتواند به کاهش دوره محکومیتش منجر شود در اعتصاب غذا به سر میبرد، مسئولان قضایی پیگیری پرونده این زندانی را «در یک روال اداری» منوط به شکستن اعتصاب غذا کردهاند اما او گفته است که به قول و قرارهای مسئولان اعتمادی ندارد.
براساس ماده ۱۳۴ قانون جدید مجازات اسلامی «در جرائم موجب تعزیر هرگاه جرائم ارتکابی بیش از سه جرم نباشد دادگاه برای هر یک از آن جرائم حداکثر مجازات مقرر را حکم میکند و هرگاه جرائم ارتکابی بیش از سه جرم باشد، مجازات هر یک را بیش از حداکثر مجازات مقرر قانونی مشروط به اینکه از حداکثر به اضافه نصف آن تجاوز نکند، تعیین میکند. در هر یک از موارد فوق فقط مجازات اشد قابل اجراء است و اگر مجازات اشد به یکی از علل قانونی تقلیل یابد یا تبدیل یا غیرقابل اجراء شود، مجازات اشد بعدی اجرا میشود. در هر مورد که مجازات فاقد حداقل و حداکثر باشد، اگر جرائم ارتکابی بیش از سه جرم نباشد تا یکچهارم و اگر جرائم ارتکابی بیش از سه جرم باشد تا نصف مجازات مقرر قانونی به اصل آن اضافه میشود.»
فردین مرادپور، برادر مرتضی مرادرپور پیشتر در ۲۳ آذر ماه ۱۳۹۵ طی مصاحبه با کمپین درباره پرونده و وضعیت برادرش گفت: «اول خرداد ماه ۱۳۸۸ یک همایش پیاده روی در شاهگلی تبریز بود که همایشی قانونی بود و عموم مردم هم شرکت کرده بودند. در این همایش مرتضی و تعدادی از فعالان مدنی آذربایجان شعارهایی درباره مطالبات ملی آذربایجان سردادند. شعارهایی درباره دریاچه ارومیه و زبان مادری و حمایت از تیم تراکتورسازی تبریز. نیروهای امنیتی تعدادی از این فعالان را بازداشت کردند. ۱۹ آبان ماه ۱۳۸۸، دادگاه انقلاب دو اتهام واهی تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی به او وارد کرد. سپس به او سه سال حکم زندان دادند. مرتضی با قرار وثیقه آزاد شد، ولی از اردیبهشت ۹۴ او را در سر کارش بازداشت و به زندان مرکزی تبریز بردند.»
مرتضی مرادپور به گفته برادرش، ۶ ماه در سال ۸۸ در بازداشت بوده و با احتساب مدت زمانی که او از اردیبهشت ماه سال ۹۴، در زندان سپری کرده، تاکنون بیش از دوسال زندانی بوده است. فردین مرادپور گفت: «ماده ۱۳۴ میگوید که مجازات اشد قابل اجرا است. مجازات اشد مرتضی دو سال زندان بوده که یک ماه پیش تمام شده است. او باید یک ماه پیش آزاد میشد اما این ماده را در پرونده او اعمال نکردهاند. مرتضی چهارم آبان ماه، یک نامه خطاب به ریاست دادگستری آذربایجان شرقی، آقای مظفری نوشت و توضیح داد که علیرغم پی گیریهای زیاد، ماده ۱۳۴ را اعمال نکردهاند و او ناچار شد به خاطر مطالبه این حقش دست به اعتصاب بزند. به این نامه هم هیچ جوابی داده نشد.»
علی شریعتی با ۵۰ روز اعتصاب غذا؛ بستری در بهداری زندان اوین
شایسته سادات شهیدی مادر علی شریعتی روز سه شنبه هفتم دی به کمپین گفت که فرزندش «همچنان در بهداری مرکزی زندان در اعتصاب غذا است و با وجود ضعف عمومی، سرگیجه و تپش قلب از دریافت سرم نیز امتناع می کند.» به گفته خانم شهیدی مأموران زندان در زمان انتقال علی شریعتی به بیمارستان طالقانی «مانع ملاقات با خانواده اش شده اند و مسئولان قضایی نیز تاکنون پاسخی به مطالبات قانونی فرزندش نداده اند.»
علی شریعتی فعال سیاسی و مدنی اصلاح طلب از روز بازداشت و اجرای حکمش در ۱۰ آبان ۱۳۹۵ و در اعتراض به حکم پنج سال زندان «ناعادلانه» اش دست به اعتصاب غذا زده است.
علی شریعتی طبق حکم دادگاه تجدید نظر که در خرداد ماه ۱۳۹۵ ابلاغ شد به اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی «از طریق شرکت در تجمع ۳۰ مهرماه ۱۳۹۳ علیه اسید پاشی در مقابل مجلس شورای اسلامی» به پنج سال زندان محکوم شده است. او که در ۲۹ بهمن ماه ۱۳۹۳ بازداشت و در تاریخ ۲۷ اردبیهشت ماه ۱۳۹۵ به مرخصی آمده بود، روز ۱۰ آبان سال جاری( ۱۳۹۵) مجددا بازداشت و برای گذراندن حکمش به زندان اوین منتقل شد اما بلافاصله در اعتراض به اجرای چنین حکمی، اعتصاب غذا کرد.
سعید شیرزاد با ۲۱ روز اعتصاب عذا؛ کسی پاسخگوی مشکلات زندان رجایی شهر نیست
با گذشت ۲۱ روز از اعلام اعتصاب غذای سعید شیرزاد در اعتراض به آنچه «مرگ خاموش زندانیان در زندان رجایی شهر» نامیده، مسئولان زندان تاکنون پاسخی به خواستههای او ندادهاند. یک منبع مطلع به کمپین گفت که سعید شیرزاد اعلام کرده تا یک ماه اعتصاب غذای خود را به صورت اعتصاب تر ( خوردن مایعات و چای) ادامه میدهد و پس از آن در صورت رسیدگی به خواستههایش اعتصاب خود را میشکند و در صورت عدم رسیدگی، اعتصاب خود را به شکل اعتصاب خشک (بدون خوردن مایعات) ادامه خواهد داد.
سعید شیرزاد که به دلیل فعالیتهای سیاسی و مدنی به پنج سال زندان محکوم شده و هم اکنون در بند ویژه زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر کرج است، در اعتراض به آنچه «مرگ خاموش زندانیان توسط رئیس زندان» خوانده و با اشاره به موارد متعددی از نقض حقوق زندانیان همچون «ضرب و شتم زندانیان هنگام اعزام به دادگاه و جلوگیری از اعزام زندانیان بیمار به بیمارستان»، از روز ۱۷ آذر ۱۳۹۵ با دوختن لبهایش اعلام اعتصاب غذا کردهاست.
سعید شیرزاد فعال سیاسی و مدنی ۲۸ ساله، اولین بار در شهریور ۱۳۹۱ و زمانی که برای کمک به زلزلهزدگان به شهر اهر در استان آذربایجان شرقی ایران رفته بود، توسط نیروهای انتظامی بازداشت شد و پس از ۱۹ روز به قید کفالت آزاد شد. سعید شیرزاد دوازدهم خرداد ماه ۱۳۹۳ برای دومین بار توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت و بیش از دو ماه در سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین بازجویی شد. یک منبع مطلع در گفتگو با کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران دلیل بازداشت سعید شیرزاد در سال ۱۳۹۳ را فعالیتهایش در زمینه دفاع از کودکان کار و ارتباط با خانوادههای زندانیان سیاسی عنوان کرد. سعید شیرزاد پس از پایان بازجوییهایش در بند ۲۰۹ متعلق به وزارت اطلاعات به بند هشت زندان اوین منتقل شد و پس از مدت کوتاهی بدون حکم قضایی به زندان رجایی شهر کرج تبعید شد. شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی در شهریور ۱۳۹۴ سعید شیرزاد را به اتهام «اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی» به ۵ سال زندان محکوم کرد اما یک منبع مطلع به کمپین گفت که «با گذشت بیش از یک سال از صدور حکم دادگاه بدوی و اعتراض سعید به آن، هنوز حکم قطعی به آقای شیرزاد ابلاغ نشده است.»
نزار زکا با ۱۹ روز اعتصاب غذا؛اعتراض به بازداشت غیرقانونی و محرومیت از خدمات پزشکی و کنسولی
وکیل نزار زکا، شهروند لبنانی مقیم آمریکا و زندانی در اوین که از روز هشتم دسامبر (۱۸ آذر) در اعتراض به شرایطش دست به اعتصاب غذا زده است، روز سی ام آذر ۱۳۹۵ به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت آقای زکا درخواست آزادی بدون قید و شرط خود را دارد و همین طور خواستار ملاقات با نماینده صلیب سرخ یا پزشک متخصص و ملاقات با مقامی از سفارت لبنان است. مسوولان به آقای زکا علیرغم درخواستهای متعددش، تاکنون اجازه ملاقات با نماینده سفارت لبنان یا پزشک متخصص را ندادهاند در حالیکه اینها از جمله حقوق او به شمار میآیند.
نزار زکا،شهروند لبنانی مقیم آمریکا، کارشناس فنآوری اطلاعات، دبیرکل «سازمان عربی اطلاعات و ارتباطات» روز ۲۷ شهریور ماه سال ۱۳۹۴ هنگامی که به دعوت معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری برای شرکت در همایشی به ایران سفر کرده بود در تهران بازداشت شد و از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی به اتهام «همکاری و جاسوسی برای آمریکا» به ده سال زندان و چهار میلیون و دویست هزار دلار جریمه نقدی محکوم شده است، اتهاماتی که به گفته جیسون پابلت وکیل نزار زکا «دروغ است و صحت ندارد.»
طی چند ماه گذشته اعتصاب غذا، به عنوان آخرین راه حل برای اعتراض بین زندانیان و به ویژه زندانیان عقیدتی و سیاسی در ایران گسترش یافتهاست. این زندانیان توسط نهادهای امنیتی از جمله وزارت اطلاعات یا سازمان اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت و در دادگاههای ناعادلانه، غیرعلنی و حتی بدون رعایت قوانین جاری در ایران از جمله عدم رعایت آئین دادرسی محاکمه و با احکام سنگین زندان مواجه شدهاند. آنها با به خطر انداختن سلامتی خود، اعتصاب غذا را به عنوان راهی برای نشان دادن اعتراض خود به احکام سنگین زندان،شرایط نامناسب زندان و عدم رعایت حقوق زندانیان و بی توجهی و عدم پاسخگویی مسئولان قضایی و همچنین جلب توجه عمومی به وضعیت زندانیان سیاسی و عقیدتی انتخاب کردهاند. با این وجود مسئولان قضایی در اغلب موارد خواستههای این زندانیان را نادیده گرفتهاند و یا عنوان کرده اند که حتی رسیدگی به وضعیت جسمی آنها را مشروط به شکستن اعتصاب غذا است.
از هشت زندانی که در آبان ماه سالجاری(۹۵) در زندانهای مختلف ایران دست به اعتصاب غذا زدند، مسئولان قضایی تنها با مرخصی کوتاه یک تن از آنان، مهدی رجبیان، برای درمان موافقت کردند، اعتصاب دو تن از آنان (آرش صادقی و مرتضی مرادپور) همچنان بدون پاسخ مسئولان ادامه دارد و به شرایط خطرناک رسیده است.
در سالهای گذشته در موارد متعددی اعتصاب غذا منجر به مرگ زندانیان در زندان های ایران و به ویژه زندان اوین شده است از جمله در سال ۸۵، اکبر محمدی، از بازداشت شدگان اعتراضات کوی دانشگاه در سال ۱۳۷۸ در زندان اوین در حین اعتصاب غذا جان خود را از دست داد.
همچنین در خرداد ماه سال ۱۳۹۰ هدی صابر، فعال ملی و مذهبی در جریان اعتصاب غذا در زندان اوین جان سپرد. مسئولان قضایی و زندان اوین نه تنها به خواستههای این زندانی سیاسی توجهی نکرده بودند، بلکه در هنگام اعزام او به بهداری زندان اوین با او بدرفتاری کرده و او را مورد ضرب و شتم نیز قرار داده بودند.