یک فعال مدنی: ۲۸ کاندیدای اقلیت مذهبی یارسان در شورای شهر هشتگرد رد صلاحیت شدند
سیاوش حیاتی، سخنگوی مجمع مشورتی فعالان مدنی یارسان، به کمپین حقوق بشر در ایران گفت اغلب نامزدهای متعلق به اقلیت یارسان (اهلحق) در انتخابات شوراهای شهر و روستا رد صلاحیت شدهاند.
یارسان (اهلحق)، آیینی با مناسک عرفانی است که جمعیت پیروانش در ایران بین یک تا دو میلیون نفر برآورد میشود و عمدتا در مناطق غرب و شمال غربی ایران سکونت دارند. «مجمع مشورتی فعالان مدنی یارسان» نام تشکلی از پیروان آیین یارسان است که اهداف خود را «حفظ هویت آیینی»، «رسیدن به آشتی ملی»،«کسب آزادی»، «حق برابری با سایر شهروندان» و «رفع تبعیضهای همه جانبه» معرفی کرده است.
سیاوش حیاتی، به کمپین گفت از سی نامزد یارسان برای انتخابات شورای شهر هشتگرد تنها دو نفر صلاحیتشان تایید شده و صلاحیت ۲۸ تن رد شده است.
سخنگوی مجمع فعالان مدنی یارسان، بیست و پنج اردیبهشت ۱۳۹۵، به کمپین گفت حتی تعدادی از نامزدهای یارسان که مذهب خود را شیعه معرفی کردهاند، نیز رد صلاحیت شدهاند: «شهر هشتگرد جمعیت یارسان قابل توجهی دارد و در شوراهای قبل دو تا سه کرسی هم به دست آوردهاند، اما امسال حتی صلاحیت کسانی که اصلا خود را یارسان معرفی نکردهاند، هم رد شده است.»
صلاحیت نامزدهای شورای شهر، بر خلاف انتخابات مجلس و ریاست جمهوری، از سوی شورای نگهبان بررسی نمیشود و هیئتهای نظارت این مسئولیت را به عهده دارد که از سوی مجلس شورای اسلامی انتخاب میشوند. در حال حاضر ترکیبی از نیروهای محافظهکار و اصلاحطلب در این هیئتها عضویت دارند. هیئتهای نظارت باید با استعلام از مراجع چهارگانه (ثبت احوال، دادگستری، نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات) نسبت به تایید و یا رد نامزدها تصمیم بگیرد.
آقای حیاتی به کمپین گفت صلاحیت یکی از نامزدهای یارسان در شهر اسلامآباد غرب به دلیل فعالیتهای اعتراضیاش در مقابله با تبعیض، رد شده است: «در اسلامآباد غرب برای اینکه ببینند فضا چقدر تغییر کرده، آقای فرزاد الماسی در شورای شهر نامزد شد ولی به دلیل همان فعالیتهای مدنی و اعتراضاتش به تضییع حقوق یارسان صلاحیتش رد شد تا ما بفهمیم برای یارسانها شرایط اصلا عوض نشده است.»
اهل حق یا یارسان با نامهای دیگری مانند آیین یاری، کیش حقیقت، طایفه سان، علی اللهی و کاکایی نیز شناخته میشود و به طور عمده در کردستان ایران و عراق پیرو دارد. اگرچه برخی آنها را شاخه ای از تشیع می دانند ولی پیروان آن به مستقل و ازلی و ابدی بودن آیین خود اعتقاد دارند.
سخنگوی مجمع فعالان مدنی یارسان به کمپین گفت روی کار آمدن روحانی و اصلاح طلبان تفاوتی در بهبود حقوق پیروان یارسان نداشته است: «آقای روحانی نتوانسته تفاوتی به وجود بیاورد، حالا یا ارادهاش را نداشته و مهمتر از آن اینکه خیلی از این تبعیضها ریشه در قانون اساسی دارد که ممکن است در قدرت روحانی هم نباشد.»
مجمع مشورتی فعالان مدنی یارسان در سالهای ۱۳۹۳ و ۱۳۹۵ در نامههایی به رهبر جمهوری اسلامی ایران، خواستار رفع تبعیض و به رسمیت شناخته شدن «آیین یاری» در قانون اساسی شد.
سیاوش حیاتی، بیست و چهارم خرداد ۱۳۹۵، درباره این نامه به کمپین گفت: «ما به عنوان یک تشکل از فعالان مدنی پیروان یارسان، اولین نامه را در اسفند ۱۳۹۳ خطاب به رهبری نوشتیم، به این دلیل که تبعیضهایی که علیه جامعه یارسان اعمال میشود، ریشه در قانون اساسی دارد و رفع آن هم در قدرت رهبری است، ولی با گذشت ۱۴ ماه هیچ پاسخی نگرفتیم و همان نامه را دوباره فرستادیم و به اصطلاح پیرو زدیم.»
آقای حیاتی تعریف نشدن به عنوان یک دین و اقلیت رسمی در قانون اساسی و محرومیتهای ناشی از آن را مهمترین مسئله ای خواند که پیروان آیین یارسان در ایران با آن روبرو هستند: «ما در این نامه ده مورد از مهمترین اشکال نقض حقوق مردم یارسان را نوشتهایم که مهمترینش مشخصنبودن جایگاه حقوقی آیین یارسان در قانون اساسی است، از یک طرف به عنوان یک اقلیت رسمی تعریف نشدیم و از حقوق خودمان محروم هستیم، از طرف دیگر ما را به صورت شفاهی به عنوان زیرمجموعهای از اسلام و تشیع محسوب میکنند ولی از حقوق مسلمانان و شیعیان هم محرومیم و جز با انکار هویتمان نمیتوانیم جایی استخدام شویم، ما نه تنها در این سالها هیچ نمایندهای در مجلس یا ردههای بالای مدیریتی نداشتیم، بلکه بدون انکار هویت حتی نمیتوانیم مدیر یک دبستان ابتدایی باشیم.»
در نامه فعالان مدنی یارسان خطاب به رهبر ایران آمده است مانع اصلی برای دست یابی مردم یارسان به حقوقی مانند دیگر ایرانیان، قانون اساسی، به ویژه اصل سیزدهمِ آن است که بی آن که نامی از یارسـان ببرد، فقط زرتشتیان و مسیحیان و کلیمیان را اقلیتهایی میشناسد که در حدود قانـون، در انجام مراسمِ دینیِ خود آزادند.»
در بخشی از نامه مجمع مشورتی فعالان مدنی یارسان درباره محرومیت این گروه از استخدام و کار، نیز آمده است:«دستیابی به هرگونه استخدام را برای این مردم، مشروط به احرازِ دست کشیدنشان از دیـن و فرهنگ و هویتشان کردهاند. اگر زمانی هم پیببرند که کارمندی همچنان بر دین یاری باقی مانده است، فوراً او را از کار اخراج میکنند. در واقع، فرزندانِ یارسان، هم زمان با تولدشان و پیش از آن که تخلفی مرتکب شوند، همگی محکوم به انفصـال دائمـی از خدمت در همه ی ادارات و ارگان ها و سازمان ها و نهادها شدهاند.»
مـاده ۲ قانـونِ گزینش (مصوب سال های ۷۴ و ۷۵)، اعتقـاد به دین اسـلام یا یکی از ادیان مصرح در قانون اساسی را شرط لازم برای استخدام در همه ادارات برشمرده و در مورد دین اسلام نیز التزام عملی به فرایض آن را ضروری دانسته است.
در تیرماه ۱۳۹۴، سعید حیدری طیب نماینده وقت کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی، طی یک تذکر کتبی، نسبت به نقض حقوق شهروندی پیروان یارسان اعتراض کرد. این نماینده مجلس نوشت: «با اینکه جمعیت قابل توجهی از استان کرمانشاه را اقلیت یارسان تشکیل میدهد، ولی چه در مراحل گزینش و چه در محاکم قضایی حقوق اساسی و شهروندی آنان نقض میشود، شهادت آنها در محاکم قضایی مورد قبول قرار نمیگیرد و در گزینش اداری نیز رد صلاحیت میشوند.
در نامه فعالان مدنی یارسان عنوان شده است که پیروان یارسـان پس از مسلمانان بزرگ ترین جمعیت دینیِ کشورند ولی تاکنون اجازه داشتن نمایندهای در مجلس به آنها داده نشده است.
تلاش برای استحاله فرهنگی، مورد توهین قرار گرفتن از تریبونهای رسمی مذهبی و دولتی، تبعیض در تخصیص بودجه به مناطق یارسان نشین، تصرف عبادتگاه و عدم صدور اجازه عبادتگاههای جدید و توهین به نمادها و باورهای آیین یارسان از جمله دیگر مواردی است که در این نامه به آن اشاره شده است.
به گفته آقای حیاتی، برخی از علما و مراجع تقلید شیعه در فتواهایشان پیروان یارسان را «کافر، مرتد و یا نجس» دانستهاند: «نجس، کافر و مرتد، این عبارات بار و تبعات شرعی و اجتماعی دارد و خشونت زبانی است که میتواند به خشونت فیزیکی بینجامد.»
حرمت سبیل یا شارب به عنوان نماد یکی از باورهای پیروان آیین یارسان یا اهل حق است، در بخشی از نامه مجمع مشورتی فعالان مدنی یارسان آمده است که در ارتش و نیروهای نظامی و یا هنگام اخذ عکس پرسنلی و نظایر آن، پیروان این آیین مجبور به تراشیدن و یا کوتاه کردن سبیل خود میشوند که برای آنان توهینآمیز محسوب میشود.
طی خرداد تا مرداد ماه ۱۳۹۲ سه تن از پیروان آیین یارسان به نامهای حسن رضوی، نیکمرد طاهری و محمد قنبری در اعتراض به آنچه تبعیض و رفتارهای توهینآمیز علیه این اقلیت خوانده بودند، اقدام به خودسوزی کردند. این حرکت پس از آن انجام گرفت که سبیل یک زندانی یارسانی به نام کیومرث در زندان همدان به زور تراشیده شد. این اقدام، توهین به آداب و رسوم پیروان این کیش به شمار میرود. پس از این واقعه، یکی از جوانان یارسانی همدان به نام حسن رضوی، به نشانه اعتراض در مقابل فرمانداری همدان اقدام به خودسوزی کرد که بر اثر شدت جراحات ناشی از سوختگی چندین روز بعد در بیمارستان درگذشت. در چهاردهم خرداد همان سال، یکی دیگر از پیروان یارسان به نام نیکمراد طاهری در برابر دوربین، خود را آتش زد و ساعتی بعد جان باخت، محمد قنبری یکی دیگر از پیروان این آیین نیز پنجم مرداد ۱۳۹۲ در مقابل مجلس شورای اسلامی دست به خودسوزی زد و ششم مرداد، به دلیل شدت سوختگی در بیمارستان مطهری تهران جان خود را از دست داد.