زندانیان عقیدتی بیمار در زندان؛ مخالفت مسوولان قوه قضاییه برای مرخصی استعلاجی
خانواده و وکلای سه زندانی سیاسی به نامهای واحد خلوصی، علیرضا گلیپور و محمدصابر ملک رییسی در مصاحبه با کمپین حقوق بشر در ایران گفتند که علیرغم وضعیت وخیم جسمانی آنها مقامات با اجازه مرخصی نوروزیشان مخالفت کردهاند. این زندانیان هر کدام در زندانهای مختلف ایران به سر میبرند.
واحد خلوصی، علیرضا گلیپور و محمدصابر ملک رییسی، زندانیان سیاسی و امنیتی بیمار در زندانهای رجایی شهر، اوین و اردبیل هستند که تاکنون از مرخصی استعلاجی محروم بودهاند و به گفته خانواده ها و وکلای شان، ضابط با بازجویانشان با مرخصی درمانی آنها مخالفت می کنند. او از ۲۲ شهریور ماه ۱۳۹۴ تاکنون بدون بدون مرخصی در زندان به سر میبرد.
مادر واحد خلوصی: سپاه با مرخصی او موافقت نمیکند
واحد خلوصی، دانشجوی محروم از تحصیل بهایی است که از ۲۲ شهریور ۱۳۹۴ در زندان رجایی شهر به سر میبرد. مادر این شهروند بهایی در مصاحبه با کمپین گفت: «هم واحد و هم ما تقاضای مرخصی استعلاجی کردیم اما موافقت نکردند. گفتند ضابط او که سپاه است موافقت نمیکند.»
مادر واحد خلوصی روز چهارشنبه، دوم فردوردین ماه به کمپین گفت: «واحد به شدت ضعیف و لاغر شده. ۲۶ کیلو وزن کم کرده و ما انتظار داشتیم حداقل مرخصی استعلاجی بدهند که بتوانیم وضعیت درمانی او را پیگیری کنیم اما متاسفانه موافقت نکردند.»
پیش از این یکی از نزدیکان واحد خلوصی در مصاحبه با کمپین حقوق بشر در ایران از بیهوشی او در روز شنبه، دوم دی ماه ۱۳۹۶ در زندان رجایی شهر خبر داده و وضعیت این زندانی عقیدتی را نگرانکننده خوانده بود.
وحیده اقدامیان با اظهار اینکه بیهوشی او ضعف و افت فشار عنوان شده به کمپین گفت: «بیهوشی واحد که واقعا بیسابقه بود. هفت یا هشت بار او را برای سی تی اسکن، ام آر آی، اکو قلب و تست ورزش از زندان به بیمارستان فرستادند. دکتر میخواست بستری کند ولی مسوولان زندان نگذاشتند. هربار برای هر آزمایشی آمد و سریع به زندان برگشت و در نهایت به ما گفتند که بیهوشی او به دلیل ضعف و افت فشار بوده.»
همچنین خانم اقدامیان با رد شایعه عفونت کلیه او گفت: «ما ناراحت شدیم که چرا بچه را بستری نکردند و هم ما و هم واحد را اذیت کردند. انتظار داشتیم لااقل مرخصی که نمیدهند او را بستری کنند که نکردند.»
واحد خلوصی، از اعضای «جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی» که پیشتر با نام کمیته پیجویی حق تحصیل شناخته میشد و در سال ۱۳۸۸ تاسیس شد، است. او ۲۶ مرداد ماه ۱۳۹۰ بازداشت و پس از ۲۱ روز سلول انفرادی در بند دو- الف سپاه با وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی آزاد شد. آقای خلوصی از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور، فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی» به پنج سال زندان محکوم شد که این حکم از سوی دادگاه تجدیدنظر تایید شد.
وکیل علیرضا گلپیور: اگر موکلم طوریش شود مسوولان مقصر هستند
علیرضا گلیپور که از مهرماه ۱۳۹۱ در زندان اوین به سر میبرد به گفته وکیلاش چهارشنبه نهم اسفند ماه ۱۳۹۶ در زندان دچار تشنج شده و سکته قلبی رد کرده است. آزیتا قرهبیگلو، وکیل علیرضا گلیپور در مصاحبه با کمپین گفت: «وضعیت آقای گلیپور هر روز بدتر از دیروز است با مرخصیاش هنوز موافقت نشده. حدود یک هفته پیش با اصرار من و خانواده آقای گلیپور، دادیار ناظر بر جرایم امنیتی، آقای رستمی، یک پزشک معتمد خودشان را فرستادند داخل زندان و آقای گلیپور را معاینه کرد. این پزشک در گزارش خود نوشته است که آقای گلیپور باید در مراقبتهای ویژهای باشد و نمیتواند در زندان با بیماریهایی که دارد مقابله کند. آقای رستمی همان گزارش پزشک خودشان را برای دادستان تهران فرستاده ولی هنوز دادستان تهران با مرخصی درمانی موافقت نکرده و همین طور مسکوت گذاشته.»
علیرضا گلیپور، متولد ۱۳۶۵، ساکن تهران و دانشجوی مخابرات و کارمند وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در مهرماه ۱۳۹۱ از سوی ماموران وزارت اطلاعات دستگیر شد. او از زمان بازداشت تا اردبیهشت ماه ۱۳۹۴ از حق داشتن وکیل محروم بوده است. اولین جلسه دادگاه او در روز ۲۱ تیرماه ۱۳۹۴ تشکیل شد، جلسه بعدی که قرار بود در تاریخ ۲۵ آبان ماه امسال برگزار شود به زمان دیگری موکول شد. این جلسه نهایتا در تاریخ ۱۵ فروردین ماه ۱۳۹۵ برگزار شد. علیرضا گلیپپور ۲۶ اردیبهشت همان سال به ۳۹ سال و ۹ ماه حبس و ۱۷۳ ضربه شلاق محکوم شد، حکمی که با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، ۱۵ سال زندان قابل اجرا بود اما پس از تسلیم به رای این زندانی امنیتی و وکیل او، حکم به ۱۲ سال کاهش یافت.
آزیتا قره بیگلو، وکیل علیرضا گلیپور به کمپین گفت: «بعد از تشنج و اینکه به گفته دکتر زندان اوین سکته قلبی رد کرد، ما خواستار اعزام او به بیمارستان و مرخصی استعلاجی او شدیم اما اعزام او را برای بیمارستان طالقانی زده بودند که تخصصی بیماریهای گوارشی است نه قلب. برای همین آقای گلیپور از اعزام به بیمارستان ممانعت کرد. ما گفتیم مرخصی درمانی بدهید ما خودمان ببریم بیمارستان اما جواب ندادند.»
خانم قره بیگلو به کمپین گفت: «روز پنج شنبه، دوم فروردین ماه آقای گلیپور زنگ زد و این قدر بیحال بود که واقعا قدرت تکلم نداشت این قدر حال ایشان وخیم بود. ما بارها به صورت کتبی و شفاهی به مسولان زندان و دادستانی عنوان کردیم حتی هم بندیها و هم اتاقیهایش در زندان وقتی دادیار ناظر زندان میرود هیچ حرفی در مورد خودشان نمیزنند میگویند مشکل ما گلیپور است اگر اتفاقی بیفتد ما شهادت میدهیم نظام او را کشته، او باید بیرون برو. هر لحظه خطر در کمیناش است. من به خود دادیار و قاضی گفتهام موکل من اگر طوریش بشود شما مقصر هستید چون ما بارها به صورت کتبی و شفاهی گفتهایم در خطر است. آخر سر یک پزشک فرستادهاند گفته ایشان واقعا مریض است و در خطر است. اما کسی از مسوولان توجهی نمی کند.»
به گفته خانم قره بیگلو، پزشکی قانونی حکم بر عدم تحمل کیفر برای موکلش صادر کرده است اما او همچنان در زندان به سر میبرد.
مادر محمدرضا ملک رئیسی: یک چشمش ماههاست نمیبیند
محمدصابر ملک رئیسی، زندانی بلوچ و اهل سنت که از سال ۱۳۸۸ و زمانی که تنها ۱۵ سال داشت بدون مرخصی در زندان اردبیل به سر میبرد. گل بیبی ملکرییسی، مادر محمدصابر ملک رئیسی در مصاحبه با کمپین حقوق بشر در ایران گفت: «وضعیت جسمانی بچه من بحرانی است اما حتی برای مرخصی هم میگویند باید برادرش خود را معرفی کند که به او مرخصی استعلاجی بدهیم. بچهام را زندانی کردند و گفتند برادرش بیاید خودش را معرفی کند او را آزادش میکنیم. ۱۷ سال زندان دادند و حالا برای مرخصی هم باز میگویند برادرش بیاید.»
یک منبع آگاه پیش از این در گفتوگو با کمپین در تاریخ ۲۴ دی ماه ۱۳۹۵ گفته بود: «برادر بزرگتر صابر در پاکستان است و به اتهام همکاری با جندالله تحت تعقیب وزارت اطلاعات است، صابر تابستان ۱۳۸۸ به پاکستان به دیدار برادرش رفته و در بازگشت به اتهام همکاری با جندالله و خروج غیرقانونی بازداشت شدهاست، خود صابر که فعالیتی نداشته و زمان بازداشت دانشآموز سال دوم دبیرستان بود و در منطقه چابهار هم سفر به پاکستان طبیعی است، خواهر صابر و همچنین یکی از پسرعموهایش هم در پاکستان زندگی میکنند و در آن منطقه این طرف مرز با آن طرف فامیل هستند و رفتوآمد دارند.»
مادر محمدصابرملک رئیسی به کمپین گفت: «پدر صابر فلج است و من پیر و مریض هستم سالها است نتوانستهام ملاقات صابر بروم. بچهام را وقتی بردند ۱۵ سال داشت و در زندان ۲۴ سالش شده. میرویم برای پیگیری چابهار میگویند بروید زاهدان. زاهدان که هیچ جوابی نمیدهند اردبیل هم که نمیتوانیم برویم. بردهاند زندان اردبیل که برای ما که ساکن چابهار هستیم امکان سفر و ملاقات با او وجود ندارد. سالها است بدون ملاقات است. مریض است، حالش خوب نیست اما همینطور در زندان نگه اش داشته اند و نمی دانیم چه باید بکنیم.»
خانم ملک رئیسی به کمپین گفت: «صابر آذر ماه اعتصاب غذا کرده بود، کتکاش زدند و یک چشماش ماهها است نمیبیند. خیلی شکنجه شده و مریض است. از سال ۸۸ زندان است و تا حالا فقط دو بار او را دیده ایم و چشم مان همیشه به تلفن است که گاهی زنگ می زند»
محمدصابر ملکرییسی، فرزند دادعلی در حال حاضر ۲۳ ساله و اهل شهرستان چابهار، در سال ۱۳۸۸ هنگامی که ۱۵ سال داشت، توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شد. او ابتدا در اداره اطلاعات زاهدان بازجویی و پس از آن به زندان زاهدان منتقل شد. محمدصابر ملکرییسی سپس به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی و محاربه» به «۱۵ سال زندان در تبعید» محکوم و پس از قطعی شدن حکم ۱۷ سال زندان ابتدا به زندان ارومیه و سپس به زندان اردبیل تبعید شد.
مادر او به کمپین گفته بود: «محمدصابر من ۱۵ سال داشت که او را رفتند. به خاطر برادرش او را گرفتند. ما شناسنامه او را یک سال بزرگتر گرفتیم به خاطر مدرسه اما ۱۵ سال داشت. برادرش فراری است. من هم خبر ندارم کجا است. اطلاعات زاهدان به من گفتند عبیدالرحمن را بیاور محمدصابر را ببر. من چگونه بدانم کجا است؟ از دست اطلاعات فراری است به او گفته بودند باید با اطلاعات همکاری کند او هم فرار کرد ده سال است از او بی خبر هستم که کجا است. بعد آمدند محمدصابر را به جای او گرفتند و بردند. گروگان بردند. بچه من اهل درس و مشق بود درس می خواند و فقط ۱۵ سال داشت نباید زندان می رفت باید الان دانشگاه می رفت اما ۸ سال است که بی گناه زندان است.»