فصل چهارم. زیرساختهای غیرقابل دسترس
«اینجا سیستم حمل و نقل خیلی ضعیف است و حتی برای کسانی که ویلچر لازم ندارند هم به سختی میشود از آن استفاده کرد. پیادهروها هم فاجعه است. من هیچ چارهای ندارم جز اینکه از بقیه بخواهم کارهای من را انجام دهند و خودم در اتاقم زندانی بمانم.»
—حسن، ۲۷ ساله، دارای دیستروفی عضلانی و استفادهکننده از ویلچر، ۱۲ می ۲۰۱۷
در نتیجه دسترسیپذیری ضعیف زیرساختها و سیستم حمل و نقل عمومی برای افراد دارای معلولیت، بیشتر افرادی که با ما مصاحبه کردهاند بیشتر وقتها در خانههایشان زندانی هستند و نمیتوانند بر مبنای برابر با دیگران در جامعه حضور پیدا کنند و مستقل زندگی کنند. مصاحبهشوندگان اضافه کردهاند که در سالهای اخیر دولت ایران پیشرفتهایی در زمینه دسترسیپذیر کردن زیرساختها و حمل و نقل به خصوص در تهران و شهرهای بزرگ داشته است؛ البته هنوز تا دسترسیپذیر شدن کامل راه زیادی باقی است. افراد دارای معلولیت که در مناطق روستایی زندگی میکنند به دلیل دسترسی فیزیکی محدود زیرساخت و فقدان حمل و نقل عمومی این مناطق با مشکلات خاصی روبرو هستند. مقامات هم به صورت منسجم برای همه انواع معلولیت تدابیر دسترسیپذیر کردن را به کار نگرفتهاند؛ برای مثال، در برخی شهرهای بزرگ اتوبوسهای جدید به سطح شیبدار مجهز شدهاند. اما همین اتوبوسها سیستم صوتی اعلام نام ایستگاه و ایستگاههای بعدی را ندارند؛ این سیستم صوتی برای افراد نابینا و کمبینا حیاتی است.