ابعاد معلولیت در ایران
در خصوص این که چه تعداد از جمعیت ۸۰ میلیونی ایران را افراد دارای معلولیت تشکیل میدهند هیچ اطلاعات بهروز و رسمی وجود ندارد. بر اساس اطلاعات سال ۱۳۹۴ سه نهاد دولتی ارائه دهنده خدمات به افراد دارای معلولیت بیش از ۱.۸۷ میلیون (۴.۲ درصد جمعیت کل کشور) به عنوان فرد دارای معلولیت به ثبت رسیدهاند. در سرشماری ملی سال ۱۳۹۰ هم آمده بود که ۱.۳۵ درصد کل جمعیت معلولیت دارند اما کارشناسان، از جمله مقامات سازمان بهزیستی دقت این آمار را زیر سوال برده بودند.
به احتمال قوی تعداد واقعی افراد دارای معلولیت در ایران بسیار بالاتر است. برخی مقامات دولتی اعلام کردهاند تعداد افراد دارای معلولیت در ایران احتمالا بین ۱۱ تا ۱۴ درصد کل جمعیت است. بر طبق برآورد سازمان بهداشت جهانی و بانک جهانی در حدود ۱۵ درصد جمعیت کل دنیا با معلولیت زندگی میکنند.
تفاوت میان آمار رسمی و اعداد واقعی ممکن است ناشی از ترس از برچسبها و کلیشههای اجتماعی و موانع اداری ثبت معلولیت باشد. به گفته مصاحبهشوندگان ترس از بدنامی در مناطق روستایی قویتر است، به ویژه برای افراد دارای معلولیت ذهنی یا روان و دختران دارای معلولیت. برخی خانوادههای افراد دارای معلولیت این افراد را در خانه پنهان میکنند و مانع شرکت آنها در برنامههای اجتماعی یا آموزش میشوند. در سال ۱۳۹۳ رییس سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور اعلام کرد با اینکه در حدود ۱۱۰ هزار دانشآموز دارای معلولیت در مقطع ابتدایی و متوسطه کشور مشغول به تحصیل هستند، دو تا سه برابر این تعداد در خانه ها توسط خانواده هایشان پنهان شده اند و والدین آنان اجازه تحصیل و حضور در جامعه را به آنان نمی دهند.
زنان و دختران دارای معلولیت به نسبت بسیار کمتری از پسران و مردان دارای معلولیت نزد سازمان بهزیستی کشور ثبت شدهاند. بر طبق اعلام سازمان بهزیستی، تنها ۳۵ درصد افراد دارای معلولیت ثبت شده زن هستند. ترس از شناخته شدن به عنوان یک زن دارای معلولیت برای خود فرد و خانواده و محدودیتهای گستردهتر استقلال زنان و دختران در ایران از عوامل این تفاوت آشکار هستند.
نرخ پایین ثبت نام در میان افراد دارای معلولیت روان نیز شایع است. بر اساس پژوهش سال ۱۳۹۰ وزارت بهداشت، ۲۳.۶ درصد افراد ۱۵ تا ۶۴ ساله در ایران (۱۲.۵ میلیون نفر در زمان انجام پژوهش) دارای نوعی اختلال روان هستند. فرد دارای معلولیت روان برای اینکه واجد شرایط ثبتنام نزد سازمان بهزیستی شناخته شود باید «دارای اختلال روانی مزمن» تشخیص داده شود. در سال ۱۳۹۶ تنها ۸ درصد افراد دارای معلولیت ثبت شده در سامانه بهزیستی دارای اختلال روان مزمن به حساب آمده بودند.
در بسیاری از استانها و شهرهایی که توانستیم به اطلاعات دسترسی پیدا کنیم، تفاوت قابل توجهی میان تعداد افراد معلول شناسایی شده توسط سازمانهای افراد دارای معلولیت و کنشگران این حوزه با تعداد افرادی که در سازمان بهزیستی آن شهر ثبت شده و خدمات دریافت میکنند وجود دارد. برای مثال در شهرستان پیرانشهر که در شمالغرب ایران، در حدود ۱۳۰ هزار نفر جمعیت دارد؛ فعالان حوزه معلولیت ۶۴۰ فرد دارای معلولیت را که نیاز شدید به کمک دارند شناسایی کردهاند که نزد هیچ نهاد دولتی ثبت نشده و کمکی دریافت نمیکنند.
بر اساس قوانین، مرکز آمار ایران موظف به گردآوری تعداد افراد دارای معلولیت در هر سرشماری و تفکیک اطلاعات بر اساس نوع معلولیت است. با این وجود هیچ سامانه دولتی برای گردآوری و تولید اطلاعات عمومی در مورد افراد دارای معلولیت یا موانع پیشروی احقاق حقوق ایشان در ایران وجود ندارد. به علاوه، اطلاعات موجود نیز بر اساس سن، جنس، هویت جنسیتی، قومیت، مذهب یا پیشینه زبانی، وضعیت مهاجرت، پناهندگی یا پناهجویی تفکیک نشده است. پس از آنکه آمار پایین از تعداد افراد دارای معلولیت در سرشماری سال ۱۳۹۰ مورد انتقاد قرار گرفت، مرکز آمار ایران به جای تقویت سیستم گردآوری اطلاعات برای سرشماری بعدی، همه پرسشهای مربوط به معلولیت را از سرشماری سال ۱۳۹۵ حذف کرد. مقامات ایران در بررسی اسفند ۱۳۹۵ کمیته حقوق افراد دارای معلولیت سازمان ملل، آمار خود از تعداد افراد دارای معلولیت ثبت شده را ارائه کردند اما کمیته نتیجه گرفت که اطلاعات ارائه شده، واجد شرایط الزامآور پیشبینی شده در کنوانسیون حقوق معلولان در خصوص گردآوری، طبقهبندی و انتشار اطلاعات نمیباشد.