مادر آتنا دائمی: از وزیر اطلاعات میپرسم براساس چه قانونی مامورانش من و دخترم را ضرب و شتم کردند؟
مادر اتنا دائمی فعال حقوق کودک زندانی چند روز پس از انتشار نامه اسماعیل بخشی، فعال کارگری و افشای شکنجههای روحی و جسمی که در دوران بازداشت متحمل شده توسط او در گفتوگو با کمپین حقوق بشر در ایران از آزار و اذیت خود و دخترش توسط مسوولان قضایی و در زمانی که او بازداشت بوده سخن گفت.
معصومه نعمتی با اشاره به نامه اسماعیل بخشی به کمپین گفت: «وقتی دیدم آقای بخشی از شکنجههایش حرف زده، خیلی گریه کردم، عصبانی شدم و فکر کردم من هم باید بنویسم که چه بلاهای سر ما آمده. من هم باید مردم را آگاه کنم که فقط این داستان آقای بخشی نیست، داستان دخترم و من هم هست.»
معصومه نعمتی با اشاره به اینکه در روزی که قاضی مقیسه حکم دخترش را در دادگاه به او اعلام کرده است گفت: «در آن روز من و پدرش پشت در دادگاه بودیم چون اجازه ورود نداشتیم. من از همان پشت در شنیدم که آقای مقیسه چه حرفهای به دخترم زد. به آتنا دختر جوانم گفت تو دختر خراب بودی، اگر سالم بودی این کارها را نمیکردی. تو فاسد هستی. به آتنا گفت حکم تو اعدام هست، تو انگل جامعه هستی، به خاطر مادرت اعدامت نمیکنم و همان روز به او ۱۴ سال حکم داد. مگر دخترم چه کار کرده بود که قاضی به خودش اجازه میداد این حرفها را بزند.»
خانم نعمتی ادامه داد: «شنیدن این توهینها برای یک مادر بسیار سخت است. من آنجا شکستم، آنقدر حالم بد شد که افرادی از کارمندان خود دادگاه برایم آب آوردند. اگر آتنا را میزدند این قدر زجر نمیکشیدم. من هیچوقت آن قاضی را نمیبخشم. یک شب نیست که این حرفها به ذهنم نیاید. این اگر شکنجه و آزار نیست پس چه هست.»
او گفت: «همان روز اول که برای بازداشت دخترم آمده بودند، ماموری عکسی را از خانه برداشت. عکسی از آتنا در تجمع در کنار چند نفر دیگر بود. مامور گفت این دختر فاسد است حتی فاصله ایستادنش را هم در عکس رعایت نکرده، بارها ماموران بند دو الف سپاه به من گفتند دخترت را چرا درست تربیت نکردی، چرا دخترت را ول کردی، باید شوهرش میدادی. اینها بدترین حرفهاست.»
این مادر در ادامه شکنجههای دخترش میگوید: «آتنا سه ماه در انفرادی بود. او هیچوقت برای من از شکنجههایش نگفته اما من از دوستانش و از خواهرانش شنیدم که ماموران او را در بازجویی تهدید میکردهاند که خواهرها و مادرت را میکشیم و بعد صحنهسازی میکنیم که تصادف بوده، محل کار و دانشگاه خواهرانش را به او گفتهاند و اینکه کشتن آنها برایشان کای ندارد. شنیدن این حرفها در بازجویی بیشتر از شکنجه جسمی عذابآور و دردناک است. مگر دختر ۲۷ ساله من چه کرده بود. الان هم راه به راه دارند برای آتنا پرونده سازی میکنند. معلوم نیست چه بلای سرش بیاورند.»
به که شکایت کنم؟ اگر دخترم زنده بیرون بیاید، همه را تعریف خواهد کرد
خانم نعمتی درباره ضرب و شتم و حرفهای رکیکی که لباس شخصیهای مقابل زندان اوین در بهمن ماه ۹۶ به او و هانیه دختر کوچکش زدهاند نیز گفت: «پس از اینکه آتنا را از زندان اوین به زندان قرچک با ضرب و شتم بردند من و هانیه و پدرش به دادسرای زندان اوین رفتیم تا وضعیت او را دنبال کنیم. پدر آتنا ما را پیاده کرد و خودش رفت تا ماشینش را پارک کند. وقتی به جلوی دادسرا رسیدیم مادر سهیل عربی را هم دیدیم که او هم برای پیگیری وضعیت فرزندش آمده بود. جلوی دادسرا شلوغ بود برخی هم شاگردان محمدعلی طاهری بود که آمده بودند ناگهان ۱۰، ۱۵ نفرشان با شوکر برقی و باتوم به طرف ما آمدند. از ما میخواستند سوار ون شویم من جلوی دخترم را گرفته بودم که شوکر و باتوم به او اصابت نکند. آن قدر من را زدند. تمام تلاشم این بود که هانیه طوریش نشود. بعد پاهایم را گرفتند و من را انداختند داخل ون. بعد هم ما را داخل دادسرا بردند. در اتاقی چند مرد میانسال نشسته بودند آن قدر به ما فحش رکیک دادند.»
مادر زندانی عقیدتی در ادامه گفت: «به من میگفتند تو زن گنده باید الان خانه باشی، صاحب نداری، بیصاحب هستی؟ آن قدر حرفهای زشت بهم زدند. دستهایم و پاهایم کبود شده و ورم کرده بود. از همان موقع من کمر درد گرفتم. الان یک ماه و نیم است که خانهنشین شدم و دکترها میگویند باید کمرم را جراحی کنم. اما من مطمئنم از کتک و ترس و فشارهای عصبی این اتفاق افتاده است. آیا من سزاوار این رفتار بودم؟ من مادر که به دنبال کار بچهام رفته بودم باید چرا این بلا به سرم میآمد. فقط در آن مدت ضرب و شتم به فکر هانیهام بودم که او کتک نخورد و پشتم قایمش کرده بودم.»
آتنا دائمی و گلرخ ایرایی هر دو روز بیست و یک بهمن ۹۶ از زندان اوین و محل قانونی تحمل زندان به زندان قرچک به شکل غیرقانونی منتقل شدند که این دو زندانی مدتی در اعتزاض به این انتقال غیرقانونی دست به اعتصاب غذا زدند و خانوادههایشان برای پیگیری وضعیت آنها و انتقال مجدد به زندان اوین بارها به دادسرای زندان اوین مراجعه کردند.
معصومه نعمتی درباره اینکه چرا شکایتی از مامورانی که او و دخترش را مورد ضرب و شتم قرار دادهاند نکرده گفت: «بعد از ضرب و شتم وقتی فهمیدند که من مادر آتنا دایمی هستم شخصی گفت باید از ماموران شکایت کنم. گفتند که آنها خبر نداشتهاند که ماموران لباس شخصی بیرون از دادسرا بودهاند. اما مگر میشود که ندانند نیرویهایشان چه میکنند. گفتم باید به کی شکایت بکنم، شکایت کنم شما رسیدگی میکنید؟ مگر به شکایتهای خود اتنا ترتیب اثری دادند دیگر چه برسد به شکایت من. هیچ شکایتی نکردم تا به امروز ولی از مسوولان قضایی و وزارت اطلاعات میپرسم که چرا و به چه دلیل من مادر و دختر کوچکم را که برای پیگیری وضعیت دختر زندانیام رفته بودیم مورد ضرب و شتم قرار دادند.»
مادر آتنا دائمی با اشاره به اینکه در داخل زندان برای دخترش پروندههای جدیدی ساختهاند گفت «اگر دخترم زنده از اوین بیرون بیاید همه اتفاقات را تعریف خواهد کرد.»
طبق قانون مجازات اسلامی «ضرب» در واقع صدماتی است که بدون شکستگی یا خونریزی بر اعضای بدن وارد شود و آثاری مانند کوفتگی، سرخی، کبودی، سیاه شدن و پیچ خوردن ایجاد کند. در قانون، برای هریک از این موارد دیهای مقرر شده است که ضارب باید آن را به فرد مضروب پرداخت کند. دیه صدماتی که موجب تغییر رنگ پوست می شود، در قانون مجازات اسلامی به شرح ذیل است: سیاه شدن پوست صورت، ششهزارم، کبودشدن آن، سههزارم، و سرخ شدن آن، یکونیمهزارم دیه کامل و تغییر رنگ پوست سایر اعضا، حسب مورد، نصف مقادیر مذکور در فوق.
طبق قانون اگر ضرب و جرح عمیق باشد و به نقض عضو منتهی شود نیز متهم مواجه با حکم قصاص یا دو تا پنج سال حبس میشود با این حال تاکنون ماموران قضایی، نیروی انتظامی و لباس شخصیهای که به ضرب و شتم مردم پرداختهاند هیچکدام محاکمه نشدهاند.
دلنوشتهی مادر آتنا دائمی از ماموران قوه قضاییه و وزارت اطلاعات در اینستاگرام
معصومه نعمتی در صفحه اینستاگرامی که منتسب به آتنا دائمی است روز ۱۷ دی ماه از آزارها و شکنجههای روحی که به دخترش وارد شده نوشت. او در ابتدای این یادداشت خود نوشته است: «من مادر آتنا دائمی دختری هستم که بارها در زندان شکنجه شد. زمانی که دخترم در انفرادی بود بارها با فکر شکنجهشدنش شکستم. هرگز نتوانستم از دخترم در مورد شکنجههای دوران بازجویی سوال کنم اما هربار که کسی از من یا آتنا در مورد شکنجهها سوال کرد و من مجبور به شنیدن شدم، شکستم. شکنجه نه فقط در دوران بازجویی بلکه در تمام مدت انفرادی و بازجویی و حبس و دادگاه و زندان و دادسرا در ایران رایج است. در تمام لحظههایی که همراه با آتنا بودم در دادگاه و دادسرا شاهد بودم که قاضی و بازپرس و دادیارو … هرگز دست از تحقیر و شکنجه روانی فرزندم بر نداشتند.»
خانم نعمتی در ادامه با اظهار اینکه به غیر از آتنا خانواده او نیز تحت شکنجه روحی و حتی جسمی قرار گرفتهاند نوشت: «این شکنجهها فقط مختص زندانیان نیست، همراه با زندانی خانوادههایشان نیز شکنجه میشوند. نه فقط شکنجه روحی و روانی که خود من و دخترم هانیه سال گذشته زمانی که در مقابل زندان اوین برای پیگیری پرونده انتقال آتنا به قرچک رفته بودیم به مدت پنج ساعت بازداشت شدیم ومورد ضرب و شتم ماموران و نیروهای لباس شخصی سپاه و زندان قرار گرفتیم. کتک زدن و فحاشی به یک مادر در کدام مسلک و دین و کشور مورد تایید است!؟ زمانی که در مقابل زندان به همراه دختر کوچکم مورد هجوم حداقل۱۰ مامور مرد قرار گرفتیم، خود را در مقابل دختر کوچکم قرار میدادم تا ضربههای باتوم و شوکر به جگر گوشهام اصابت نکند که آن ضربهها بعد از گذشت یکسال آثار خود را نشان داده و امروز قادر به راه رفتن نیستم.»
او در ادامه نامه خود نوشته است: «زمانی که ماموران لباس شخصی الفاظ رکیک و جنس به زبان میآوردند، در خود شکستم و تحقیر شدم، اما تنها نگرانی من در آن زمان دخترم بود. با تمام قدرتم دستش را در دستم نگه میداشتم که مبادا او را هم مانند آتنایم از من جدا کنند. شکنجه من، خرد شدن من، زمانی تکمیل شد که بعد از آن ضرب و شتم درد به جانم افتاد. بارها با خودم تکرار کردم چه بر سر فرزندم در انفرادی آمده؟ یا زمانی که دخترم را به زندان قرچک بردند چگونه او را مورد ضرب و شتم قرار دادند؟ زمانی که به منِ مادر رحم نکردند با او چه کردند؟ پس از گذشت چهار سال اکنون من آن فرد سالم سابق نیستم. مادری هستم با روحی آزرده و جسمی آسیب دیده که حتی ایستادن و راه رفتن برایم دشوار شده، و شکنجه امروز من این است که به دلیل بیماری و جراحی شاید نتوانم برای مدت طولانی دخترم را ملاقات کنم و در آغوش بگیرم.»
مادر آتنا دائمی در پایان نامه خود آورده است: «من هم همراه با آقای #اسماعیل_بخشی خواهان پاسخ وزیر اطلاعات هستم که مامورانشان بر اساس چه قانونی من و دخترم را مورد ضرب و شتم قرار دادند؟»
آتنا دائمی، متولد ۱۳۶۷، فعال حقوق مدنی در تاریخ ۲۹ مهرماه ۱۳۹۳ توسط سازمان اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت شد و در تاریخ ۲۳ اسفند ۱۳۹۳ در دادگاهی به ریاست قاضی مقیسه، قاضی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به اتهام «تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، توهین به رهبری، توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی و اختفای ادله جرم» به ۱۴ سال زندان محکوم شد که بر اساس قانون جدید مجازات اسلامی هفت سال آن قابل اجرا است. مصادیق اتهاماتی که آتنا به خاطر آن به زندان محکوم شده شامل «انتشار پستهایی در فیسبوک در انتقاد از اعدامها، دیوارنگاری در نقد اعدام، حضور در آرامگاه کشتهشدگان انتخابات سال ۱۳۸۸ و اطلاعرسانی درباره زندانیان سیاسی» بود.