اعتصاب غذای حسین باقری(ژاکان باران) شاعر کرد در زندان ایلام
یک منبع آگاه به کمپین حقوق بشر در ایران گفت ژاکان باران، شاعر کرد که ۲۸ بهمن ماه توسط ماموران نیروی انتظامی بازداشت شد، در زندان ایلام اعلام اعتصاب غذا کرده است. این منبع گفت ژاکان به دلیل برگزاری مراسم پیشواز نوروز (چهارشنبهسوری) در ملکشاهی از توابع ایلام بازداشت شده اما علیرغم پایان بازجویی و انتقال به زندان عمومی، هنوز اتهاماتش مشخص نیست و موفق نشده با وکلایش ملاقات کند.
حسین باقری، ۳۶ ساله که بیشتر با تخلص شعریاش ژاکان باران شناخته میشود، ساکن شهر ملکشاهی در استان ایلام است. یکی از دوستان آقای باقری که نخواست نامش فاش شود، روز دوازدهم فروردین به کمپین گفت او در تماس تلفنی از زندان گفته بازداشتش را غیرقانونی میداند و از روز اول فروردین به نشانه اعتراض اعتصاب غذا کرده است: «دو روز بعد از دستگیری و چند سوال و جواب در حد مشخصات فردی و هویت، از بازداشتگاه به زندان ایلام منتقل شده و از آن زمان پرونده اش هیچ پیشرفتی نداشته، اتهاماتش معلوم نیست و با این که دو وکیل دارد نتوانسته اند مجوز ملاقات بگیرند، از زندان تماس گرفت و گفت از اول فروردین به نشانه اعتراض غذا نخورده و تا زمانی که تکلیفش معلوم نشود که چرا بازداشت شده و کی آزاد میشود اعتصابش را ادامه میدهد.»
ژاکان باران یکی از هماهنگ کنندگان برنامه پیشواز نوروز و چهارشنبه سوری بود که قرار بود روز سه شنبه ۲۸ اسفند در شهر ملکشاهی برگزار شود، منبع آگاه به کمپین گفت علیرغم جو آرام این مراسم، نیروی انتظامی با حضور مسلحانه مانع برگزاری مراسم شد و ژاکان باران را نیز به عنوان یکی از برگزار کنندگان مراسم بازداشت کرد: «جشن چهارشنبه سوری در واقع برنامه پیشواز نوروز بود که هر ساله در مناطق کردنشین برگزار میشود، افراد مختلفی برای این مراسم فراخوان دادند و ژاکان یکی از چندین نفری بود که در کانال تلگرام و اینستاگرام برنامه فراخوان جشن را منتشر کرد، همه بر مسالمت آمیز بودن برنامه تاکید داشتند و تاکید شد که کسی حتی ترقه نیاورد، برنامه آرام و تازه در حال شروع بود و آرام اما ماموران ریختند مردم را متفرق کردند و ژاکان هم همان شب بازداشت شد.»
ژاکان باران که اشعاری به زبان فارسی و کردی در اینترنت منتشر کرده، پیشتر نیز به دلیل اشعار انتقادیاش احضار شده است. او ۲۴ دی ماه ۹۶ از سوی ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شد و پس از دو هفته به قید ضمانت آزاد شد. حدود ۱۶ اتهام به او تفهیم شد که اغلب به دلیل نبود اسناد و مدارک حذف شد. نهایتا سه اتهام تبلیغ علیه نظام، تشویش اذهان عمومی و توهین به مقدسات در کیفر خواست مطرح شد که به نوشتهها و اشعارش در اینترنت مرتبط بود. آخرین جلسه دادگاه در ۱۵ بهمن ۹۷ برگزار شد اما هنوز رای دادگاه صادر نشده است.
ژاکان بارنگ از ابتدای بازداشت تا کنون از حق مشاوره حقوقی و داشتن وکیل محروم است. حبیب الله تورنگ که در پرونده قبلی وکالت ژاکان را به عهده داشت، با تایید خبر بازداشت این شاعر ایلامی، به کمپین گفت علیرغم امضای وکالتنامه قبلی، چون پرونده در مرحله تحقیقات مقدماتی است و نامش در فهرست وکلای مورد اعتماد قوه قضائیه نیست، به دلیل محدودیت ناشی از تبصره ماده ۴۸ آیین دادرسی کیفری نمیتواند وکالت او را در پرونده جدید به عهده بگیرد و باید وکیل دیگری وارد پرونده شود.
بنا بر تبصره ۴۸ آیین دادرسی کیفری در جرائم علیه امنیت داخلی یا خارجی و همچنین جرائم سازمان یافته، در مرحله تحقیقات مقدماتی، طرفین دعوی، باید وکیل یا وکلای خود را از بین وکلای رسمی دادگستری که مورد تأیید رئیس قوه قضائیه باشد، انتخاب کنند. این تبصره که حق انتخاب وکیل زندانیان سیاسی را به معدودی از وکلای مورد اعتماد قوه قضائیه محدود میکند، با مخالفت گسترده وکلایی روبرو شد که آن را ناقض قانون اساسی و حق دفاع میدانند. با وجود انتقاد و اعتراضات گسترده، قانونگذاران ایرانی حاضر به حذف این تبصره نشدند.
ژاکان باران به دلیل مشکلات ستون فقرات و جراحیهای متعدد قادر به راه رفتن نیست و از صندلی چرخدار استفاده میکند. منبع کمپین گفت این شاعر از نارسایی کلیه رنج میبرد و محدودیتها و ضعف امکانات زندان سلامتی او را به خطر انداخته است: «ستون فقراتش مشکل دارد و در جاهای مختلفی از بدنش پلاتین کار گذاشته است و مرتب باید چک پزشکی شود، فقط با صندلی چرخدار میتواند حرکت کند و زندان هم هیچ امکانات ویژه ای برای معلولان ندارد، با ضعف کلیه ای که دارد این نگرانی وجود دارد که سلامتی اش در خطر قرار گیرد.»
ژاکان باران از مدافعان آموزش زبان مادری در مدارس مناطق کردزبان است و در اشعار و متنهایش بارها به سرکوب فرهنگی انتقاد کرده است. این شاعر کرد در یکی از متنهایش به مناسبت روز جهانی زبان مادری، با استناد به اصل ۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی درباره زبان اقوام مختلف نوشته است: «قانون اساسی به ما این اجازه را میدهد که از حاکمیت بخواهیم چرا این اصل مغفول مانده و به اجرا گذاشته نمیشود!؟ چرا اجازه نمیدهند در مدارس به شیوهی صحیح به فرزندانمان آموزش بدهیم، آموزش بدهیم زبانمان را، خطمان را، ادبیات و تاریخمان را … حال با صدای رسا به حاکمیت میگوییم خیر رنگین کمان یک رنگ ندارد.»