نابودی «کرامت انسانی» ایرانیان زیر سایه ناکارآمدی حاکمیت
دامنه بحرانهای موجود در ایران بیش از هر زمان دیگری گسترده شده است؛ از تداوم وضعیت نگرانکننده شیوع کرونا در بیشتر شهرهای کشور گرفته تا بحران بیآبی و بیبرقی در تابستان گرم ایران. شدت گرفتن این بحرانها موجب شد تا در برخی شهرها تجمعات اعتراضی شکل بگیرد. قطع شدن مکرر برق و عدم دسترسی آسان به آب برای خیل عظیمی از ایرانیان و مواجهه حاکمیت با این بحرانها و ناتوانی در تامین حقوق اولیه شهروندان، مصداق بارز نادیده گرفتن «کرامت انسانی» ملت از سوی قدرت حاکم بر ایران است.
از طرفی ناکارآمدی حاکمیت در مقابله با کرونا چه در تامین واکسن و چه در پیشبرد طرح واکسیناسیون عمومی باعث شده است تا در ماههای اخیر سفر ایرانیان به کشورهای همسایه از جمله ارمنستان برای دریافت واکسن کرونا به شدت افزایش پیدا کند. موضوعی که به زعم بسیاری، پردهای دیگر از نابودی «کرامت انسانی» ایرانیان زیر سایه ناکارآمدی حاکمیت در اداره کشور است.
«کرامت و ارزش والای انسان» در مقام بیان در بند ششم از اصل دوم قانون اساسی ایران تاکید شده و حکومت متعهد به تضمین آن است. علاوه بر آن، کرامت انسانی به عنوان یک اصل حیاتی در اسناد بینالمللی حقوق بشر، مبتنی بر اصولی همچون برابری، آزادی و حق بر توسعه، امنیت و حفاظت از حقوق بنیادین زندگی افراد و کیفیت زندگی و رفاه اقتصادی و اجتماعی است. کرامت انسانی و حقوق اولیه انسانها مانند برابری، علاوه بر ماده اول اعلامیه جهانی حقوق بشر، در سایر اسناد حقوق بشری نظیر میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی نیز تاکید شده است.
کرامت انسانی؛ برخورداری یکسان همگان از حقوق و آزادیهای اساسی
به رسمیت شناختن شأن و کرامت انسانها و یا به تعبیری قائل بودن به منزلت انسانی فارغ از هر نوع تعلقی، از مهمترین و کلیدیترین مفاهیم در میثاقنامههای بینالمللی حقوق بشر است. مفهوم کرامت انسانی، از منشور ملل متحد و اعلامیه جهانی حقوق بشر گرفته تا دو میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی-اجتماعی و مدنی-سیاسی بارها مورد تاکید قرار گرفته است؛ میثاقنامههایی که حکومت ایران نیز از امضاکنندگان آن بوده و برای تامین و تضمین این تکلیف اولیهی حقوقی، مسیولیت تام دارد.
«کرامت انسانی» در اسناد بینالمللی حقوق بشر، بر برابری انسانها در برخورداری از حقوق و آزادیهای اساسی ـ صرف نظر از نژاد، رنگ، زبان، عقیده، مذهب، موقعیّت اجتماعی، منشأ تولد، قومیت و غیره ـ تاکید دارد.
از طرفی اصل دوم قانون اساسی ایران، در مقام بیان مبانی نظام «جمهوری اسلامی ایران» شش مبنا و زیرساخت را بیان کرده است که آخرین آن «کرامت انسانی» است؛ کرامت و ارزش والای انسان، و آزادی توأم با مسئولیت او در برابر خدا.
اصل سوم قانون اساسی نیز دولت را مکلف به تامین مواردی برای شهروندان کرده است که مشخصا با مفهوم «کرامت انسانی» مرتبط است؛ در بند ۹ این اصل آمده است: «رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، در تمام زمینههای مادی و معنوی».
گسترش مهارنشدنی فقر در ایران و پیامدهای آن همچون حاشیهنشینی و بالارفتن روزافزون آماراعتیاد، ناکارآمدی حاکمیت در حفاظت از منابع طبیعی و محیطزیستی و نابودی سرمایههای کشور، سالهای سال است که گریبان جامعه ایرانی را گرفته و تحمل وضع موجود را برای جمع کثیری دشوار کرده است. افزوده شدن مشکلات و بحرانهای حاد ماههای گذشته مانند «بیآبی» و«قطعی برق» در بسیاری از شهرهای کشور از یک سو و پیچیدهتر شدن هر روزه بحران کرونا از سوی دیگر باعث شده است تا آنچه این ایام از ادبیات حاکم بر جامعه به گوش میرسد، تاکید به «نابودی کرامت انسانی» ایرانیان در سایه ناکارآمدی حاکمانیست که جان و آبروی مردم برایشان ارزشی ندارد.
پس از قطعی گسترده برق در برخی شهرهای کشور، بسیاری از بیمارانی که برای درمان نیاز به دستگاههای الکتریکی داشتند با مشکلات زیادی روبرو شدند. تداوم چند روزه قطعی مکرر برق در شهرهای ایران، گروهی از شهروندان را به خیابان کشاند تا علیه مسئولین و مقامات شعار سر دهند. اعتراضاتی که خطر گسترده شدن آن باعث شد تا برخی مقامات دولتی به آن واکنش نشان دهند و برخی رسانههای نزدیک به حاکمیت نیز ادعای متصل بودن آنها به «ضد انقلاب» را مطرح کردند. هرچند مقامات دولتی ادعا کردند که بحران برق در کشور به زودی رفع خواهد شد اما واکنش برخی چهرههای پرنفوذ در حاکمیت و نزدیک به ابراهیم رئیسی سعی در تحمیل روایتی متفاوت درباره مساله قطعی برق داشتهاند. احمد علمالهدی، نماینده رهبر جمهوری اسلامی ایران در خراسان رضوی و پدر همسر ابراهیم رئیسی، با بیان اینکه «برخی روستاهای اطراف مشهد به خاطر بیبرقی و خاموشی، آب ندارند» گفته بود «در مجاورت آنها، افرادی در ویلاها و باغ تالارهای خود استخر پرآب میکنند». او درخواست کرده تا «بسیجیان باید راه بیفتند، دستگاههای نظامی و انتظامی ویلاها و باغ تالارها را کنترل کنند تا افرادی ذخایر زیرزمینی را برای استخر خود بالا نکشند».
اظهارنظرهایی اینچنین و اصرار حاکمیت به برخوردهای قهری برای حل همه بحرانهای موجود در کشور از یک سو و نشستن ابراهیم رئیسی بر مسند ریاست جمهوری و سابقه او در مواجهه با حقوق اولیه شهروندان از جمله «کرامت انسانی» در مقام رئیس قوه قضاییه از سوی دیگر، نشان دهندهی نگاه کلان حاکمیت به مفهوم منزلت و شان انسانی ایرانیان است که امروزه بدیهیترین حقوق انسانی را از افراد جامعه سلب میکند و عاجز از تامین نیازهای ابتدایی جامعهی تحت حکومت خود است.
کرامت انسانی و «حق بر سلامت» شهروندان
حق بر سلامت، جزئی از حقوق بنیادین شهروندان در هر جامعه سیاسی است. پس از همهگیری کرونا در جهان، توجه به این حق بنیادین که در اساسنامه سازمان بهداشت جهانی و میثاقنامه حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هم بر آن تاکید شده، بیش از پیش اهمیت پیدا کرد. تصمیمات سیاسی سران جمهوری اسلامی ایران در مقابله با کرونا و در راس آنها دستور علی خامنهای مبنی بر ممنوعیت ورود و استفاده از واکسنهای «آمریکایی» و «انگلیسی»، روند مقابله با این بیماری فراگیر را در ایران کند کرد. وعدههای مکرر مسئولین برای تامین واکسن مورد نیاز و پیشبرد روند واکسیناسیون عمومی هیچیک محقق نشد و این پروژه با چالشهای بسیاری روبرو شد.
آنگونه که در بند ۲ ماده ۱۲ میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آمده است دولتهای عضو این میثاقنامه موظف به «پیشگیری و معالجه بیماریهای مسری، بومی، حرفهای و سایر بیماریها، همچنین پیکار علیه این بیماریها» هستند.
قانون اساسی ایران هم مشخصا بر حق سلامت افراد و تکلیف دولت بر تامین این حق بنیادین اشاره داد؛ اصل ۲۹ قانون اساسی مقرر داشته که نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبتهای پزشکی به صورت بیمه حقی است همگانی. بند ۱۲ از اصل ۳ نیز بر رفع هرگونه محرومیت در زمینه بهداشت و تعمیم بیمه تأکید داشته است. با این وجود آنچه در دوران سخت همهگیری کرونا از جانب دولت و مقامات مسئول در مبارزه با این ویروس کشنده مشاهده شده است، بیش از هرچیز بیانگر ناکارآمدی حاکمیت در حل این بحران و بیتوجهی به حقوق بنیادین افراد جامعه بود.
چندی قبل بود که گزارشی درباره تبعیض آشکار در روند مایهکوبی واکسن کرونا در ایران منتشر شد که براساس آن واکسنهای آمریکایی با مبالغ بسیار بالا در کشور به فروش میرسد.
سرعت گرفتن آمار افراد واکسینه شده در برخی کشورهای همسایه و ناکارآمدی واضح مقامات مسئول در ایران، مسافران بسیاری را از ایران راهی این کشورها بهویژه ارمنستان کرده است تا در آنجا واکسن رایگان کرونا دریافت کنند.
حجم بالای مسافران ایرانی در ارمنستان که برای دریافت واکسن رایگان، هزینههای سفر و سختی مسافت را پذیرفته و به آن کشور رفتهاند، سویه دیگری از احساس نابودی «کرامت انسانی» را نزد ایرانیان موجب شده است؛ موضوعی که واکنش منفی بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی و حتی مقامات بهداشتی کشور را باعث شد.
محمد رضا هاشمیان، فوق تخصص آیسییو بیمارستان مسیح دانشوری، که از مهمترین بیمارستانهای تخصصی در ایران است، در یک لایو اینستاگرامی گفته بود که واکسن زدن مردم ایران در ارمنستان یک خفت تاریخی است.
سابقه تاریک حاکمان جمهوری اسلامی ایران در به رسمیت شناختن «کرامت انسانی» و احترام به «منزلت» افراد در ابعادی چون محدود کردن آزادیهای فردی و اجتماعی و محرومیت انسانها از حقوق برابر به دلیل اعتقاداتشان، بر کسی پوشیده نیست. سیاهه جمهوری اسلامی ایران در نقض آشکار حقوق اساسی افراد، بسیار بلند و طولانیست و گره خوردن بحرانهای عمیق معیشتی مردم با ناتوانی حاکمیت در تامین نیازهای اولیه مردم، بیش از هر زمان دیگری پایههای «کرامت انسانی» را به عنوان بنیادیترین حقوق انسان به مرز نابودی کشانده است.