اعتصابات سراسری کارگران نفت و پتروشیمی صدای بلند مطالبهگری همه کارگران ایران است
سهشنبه ۸ تیرماه ۱۴۰۰ـ تداوم اعتصابات کارگران پیمانی نفت و پتروشیمی و پیوستن خیل عظیمی از کارگران به این اعتصابات، به نقطه عطفی در تاریخ اعتراضات کارگری و صنفی در ایران تبدیل شده است. اعتصاباتی که سرعت فراگیری آن در میان خیل جامعه بزرگ کارگران پیمانی سراسر ایران، در طول چهار دهه گذشته بیسابقه بوده است.
اهمیت صنعت نفت و پتروشیمی به عنوان اصلیترین منبع ارزآوری برای حکومت و برگزیدن شیوه «اعتصاب» بهجای «تجمع اعتراضی» از سوی کارگران برای مطالبهگری، باعث شده است تا تاثیر این موج از اعتراضات آن هم در دوران تغییر رئیس دولت ایران، بیش از هر زمان دیگری مشهود باشد. از طرفی، استمرار و پیوستن هر روزه کارگران پیمانی در ایران به این اعتصابات سراسری و خواستههای مشترک و عمدتا معیشتی دیگر بخشهای جامعه کارگری و صنفی همچون معلمان، بازنشستگان، دانشجویان و دانشآموزان، باعث شده تا امکان پیوستن و همراستا شدن این اعتراضات با اعتصابات گسترده کارگران نفت و پتروشیمی را نیز بیش از پیش فراهم کند.
هادی قائمی، مدیر کمپین حقوق بشر در ایران، ضمن تاکید بر حق قانونی اعتصاب در استانداردهای بینالمللی کار، درباره اعتصابات گسترده کارگران نفت و پتروشیمی گفت: «هرچند اهمیت صنعت نفت و پتروشیمی برای حکومت ایران باعث شده تا همواره با نگاهی امنیتی، سیاست تفرقهافکنانهای را در مورد جامعه کارگری دنبال کند، اما اعتصابات اخیر نشان دهندهی شکست این نوع از سیاستهای حکومت در برابر اتحاد بیسابقه کارگران است.»
به گفته هادی قائمی «سابقه تاریک حکومت جمهوری اسلامی ایران در برخورد با اعتراضات کارگری و صنفی و نشستن ابراهیم رئیسی بر کرسی ریاست جمهوری، نگرانیها درباره نگاه مسئولان دولت بعدی در برخورد با این اعتراضات و اعتصابات بخشهای مختلف کارگری و صنفی را بیشتر کرده است.»
کمپین حقوق بشر در ایران ضمن اعلام حمایت از اعتصابات گسترده و سراسری کارگران پیمانی نفت و پتروشیمی، این اعتصابات را حق مسلم کارگران میداند و از مقامات حکومت میخواهد که به جای تهدید، اخراج یا سرکوب کارگران، با شنیدن صدای اعتراض آنها در همه بخشهای این جامعه بزرگ، مقدمات حل بحرانها و مشکلات معیشتی و شغلی آنها را فراهم کند.
هرچند انتخاب شیوه اعتصاب برای مطالبهگری از سوی کارگران باعث شده است که نیروهای حکومتی از به کارگیری روشهای معمول خود در سرکوب تجمعات اعتراضی عاجز باشند، اما عدم پوشش اخبار و گزارشهای اعتصابات در رسانههای داخلی و سکوت مقامات مسئول و تصمیمگیرنده جمهوری اسلامی ایران در مقابل این اعتصابات بیسابقه، سویه دیگری از سرکوب را علیه جامعه معترض کارگری به نمایش گذاشته است.
خواسته اصلی کارگران پیمانی صنعت نفت و پتروشیمی، افزایش دستمزد و روزهای مرخصیست. بسیاری از کارگران پیمانی ۲۴ روز در ماه کار میکنند و تنها شش روز مرخصی دارند که در بعضی از شرکتها روزهای تعطیل کمتر از این تعداد است. خواسته کارگران افزایش تعطیلی به ۱۰ روز در ماه است. کارگران همچنین نسبت به شرایط نامناسب کمپها و کانکسهای تعبیه شده برای استراحت و شرایط بد ایمنی در محل کار اعتراض دارند.
ورود بخش خصوصی به صنعت نفت و پتروشیمی ایران باعث شده است که در سالهای گذشته به شکل قابل توجهی بر تعداد کارگران پیمانی افزوده شود؛ در حال حاضر حدود ۷۰ درصد کارگران صنعت نفت، طرف قرارداد شرکتهای پیمانی هستند، اما آمار دقیقی از این کارگران در دست نیست. با قدرت گرفتن روزافزون پیمانکاران در صنعت نفت و گاز، گروه وسیعی از کارگران نفت، ذیل قرارداد کاری «موقت» و به صورت «پروژهای» مشغول به کار شدهاند که این موضوع باعث تبعیض در حقوق کارگران شده است. بسیاری از پیمانکاران بدون در نظر گرفتن قوانین مربوط به افزایش دستمزد سالانه، درصد افزایش حقوق را تعیین میکنند و از طرفی موضوع قراردادهای موقت باعث شده تا بسیاری از این کارگران مشمول قانون کار نشوند.
با گذشت بیش از یک هفته از شروع اعتصابات گسترده کارگران نفت و پتروشیمی در ایران، دهها سندیکا، اتحادیه، فدراسیون و کنفدراسیون کارگری در جهان با صدور بیانیههایی، حمایت خود را از اعتصابات کارگران نفت و پتروشیمی در ایران اعلام کردند؛ از بیانیه مشترک چندین تشکل عضو شبکه بینالمللی سندیکایی همبستگی و مبارزه گرفته تا تشکلهای کارگری در کشورهای برزیل، اسپانیا، فرانسه، ایتالیا، بورکینافاسو، اندونزی، الجزایر، هائیتی، سنگال، پاکستان، ترکیه و السالوادور و عراق.
هادی قائمی با اشاره به اهمیت حمایت سازمانها و نهادها و تشکلهای بینالمللی حقوق بشری در حمایت از اعتصابات گسترده کارگران در ایران گفت: «از آنجا که مشکلات و رنجهای کارگران پیمانی نفت و پتروشیمی، در واقع مصائب همه کارگران در ایران است، پشتیبانی هرچه بیشتر سازمانها و نهادهای بینالمللی از این اعتصابات، به نوعی پشتیبانی از جامعه بزرگ کارگری ایران خواهد بود.»