گسترش اعتراضات به بیآبی در شهرهای ایران زیر سایه سرکوب و بازداشت شهروندان
قریب به یک هفته از شروع اعتراضات مردم در استان خوزستان به کمبود آب و قطع پیاپی برق و بحرانهای ناشی از آن میگذرد و در طول این مدت روند فراگیر شدن این اعتراضات روزبهروز سریعتر شده و ساکنان شهرهای بیشتری در استانهای همجوار خوزستان به این اعتراضات پیوستند و همزمان نیز بسیاری از فعالان مدنی و شماری از هنرمندان و کانونهای مختلف صنفی در حمایت از این اعتراضات مسالمتآمیز اقدام به صدور بیانیه و یا برگزاری تجمع کردهاند.
از طرف دیگر مقامات حاکمیت همچون همیشه برخوردهای قهری و سرکوب معترضان را در دستور کار قرار دادهاند و براساس گزارش سازمان عفوبینالملل تا روز جمعه حداقل هشت نفر از معترضان کشته شدند و شمار زیادی از شهروندان در برخی مناطق خوزستان بازداشت شدند. مقامات قضایی و رسانههای نزدیک به حاکمیت نیز روایت همیشگی خود را از دست داشتن «دشمنان و بیگانگان» در این اعتراضات تحمیل کردند و مانند گذشته با «اغتشاشگر» نامیدنِ معترضان، برخوردهای خشن و سرکوبگرانه با مردم را لازم و ضروری جلوه دادند.
براساس گزارش نت بلاکر، موسسه پایش فنی ترافیک جهانی اینترنت، اختلال قابل توجه در سرویس اینترنت همراه در ایران نیز از روز پنجشنبه ۲۴ تیرماه و در بحبوحه اعتراضات گسترده علیه بیآبی در استان خوزستان آغاز شده که در تمام هفته گذشته ادامه داشته است.
با وجود تمام شیوههای سرکوب معترضان، پیشرفت دامنه اعتراضات در شهرهای مختلف و ناتوانی حاکمیت در حل بحران آب و تامین حقوق اولیه مردم در مناطقی با تنش آبی بالا، بیم آن میرود که حاکمیت همچنان بر تداوم برخوردهای قهری با مردم معترض ادامه دهد و سرکوبها علیه مردم معترض و فعالان مدنی و حامیان این اعتراضات مسالمیتآمیز بیشتر شود.
از امنیتی شدن فضای برخی شهرها تا همبستگی جامعه مدنی با معترضان
تداوم اعتراضات به بیآبی و بحرانهای ناشی از آن در روزهای گذشته و احساس خطر حاکمیت از گسترده شدن هرچه بیشتر این اعتراضات باعث شده است که در روزهای منتهی به پایان هفته آنطور که برخی شهروندان خوزستانی میگویند «امنیتی و پلیسی» باشد.
یکی از ساکنان ایذه و از شرکتکنندگان در اعتراضات چند روز پیش در این شهر به کمپین حقوق بشر در ایران گفت: «در روزهای اول جو امنیتی کمتری نسبت به امروز (پنجشنبه ۳۱تیرماه) در شهر وجود داشت اما در این یکی دو روز هم بر تعداد نیروهای امنیتی افزوده شده و هم دسترسی به اینترنت سختتر شده است».
به گفته این شهروند اهل ایذه «بیشترین تمرکز نیروهای امنیتی بر این بوده است که مردم جادههای منتهی به شهرها را نبندند و شدت برخورد با معترضانی که برخی جادهها را بسته بودند بیشتر از بقیه بود».
در جریان اعتراضات مردم در شهر ایذه، هادی بهمنی نوجوان ۱۷ ساله که برای کار به این شهر استان خوزستان رفته بود ۲۹ تیرماه به ضرب گلوله کشته شد.
به گفته این شهروند ساکن ایذه در خوزستان «در جریان اعتراضات در شهرهای اطراف تعداد زیادی از شهروندان بازداشت شدند اما جو سنگین امنیتی و قطعی اینترنت امکان اطلاعرسانی درباره دستگیرشدگان را سخت کرده است».
روز گذشته (پنجشنبه ۳۱تیرماه) دبیر شورای عالی امنیت ملی در ایران در توییتی نوشت «به نیروهای امنیتی دستور داده شد بازداشتیهای حوادث اخیر خوزستان که عمل مجرمانهای نداشتهاند به سرعت آزاد شوند». توئیتی که در واقع اذعان این مقام امنیتی به برخوردهای قهری و پلیسی در مقابل اعتراضات مسالمتآمیز مردم در خوزستان است.
با وجود اظهارات مقامات قضایی و مسئولان استانی در خوزستان و «اغتشاشگر» نامیدنِ معترضان و تهدید به برخورد شدید با شهروندان و البته تحمیل روایت همیشگی حضور «معاندان نظام» و «بیگانگان» در صف معترضان از سوی رسانهها و مقامات حکومتی، شمار گروهها و نهادهای مدنی و مستقل و هنرمندان که از اعتراضات مسالمت آمیز مردم حمایت کردهاند روبه فزونی گرفت؛ کانون نویسندگان ایران، بیش از ۳۳۰ تن از سینماگران، نویسندگان و فعالان فرهنگی و هنری، جمعی از فعالان سیاسی، اجتماعی، صنفی و حقوق بشری، کانون صنفی معلمان تهران و مادران خاوران از جمله گروهها و فعالان مدنی بودند که در روزهای گذشته با انتشار بیانیههای جداگانه به حمایت از اعتراضات مردم به بیآبی و محرومیت از حقوق اولیه پرداختند.
گروههای فعال حقوق بشری و نهادهای مستقل حامی اعتراضات گسترده مردم در خوزستان بهویژه بر مسالمتآمیز بودن این اعتراضات تاکید کردهاند.
سهشنبه ۲۹ تیرماه، نرگس محمدی، آرش صادقی، آرش کیخسروی، روحالله مردانی، جعفر عظیمزاده، رسول بداقی، پوران ناظمی، حمید آصفی و بهزاد همایونی در پی تجمع و راهپیمایی در حمایت از مردم خوزستان به دست نیروهای امنیتی در تهران بازداشت شدند که البته ساعاتی پس از بازداشت آزاد شدند.
احساس خطر حاکمیت از گسترش اعتراضات و نگرانی از شدت گرفتن سرکوب شهروندان
آنطور که از گزارشهای منتشر شده درباره اعتراضات مردمی و مشاهدات عینی برمیآید، دامنه اعتراضات به استانهای همسایه خوزستان هم کشیده شده است؛ از بوشهر گرفته تا شرق اصفهان و الیگودرز در استان لرستان و تهران و کرج.
هرچند که گسترده شدن اعتراضات در شهرهای مختلف و خشم عیان معترضان از ناکارآمدی حاکمیت در قبال حل بحرانهای موجود در روزهای گذشته، بیشتر معطوف به مساله بیآبی بوده است اما بخشی از این سرعت فراگیر شدن اعتراضات در حقیقت برخاسته از یک فضای اعتراضی در سالها و بهخصوص ماههای گذشته بوده است که عمدتا حاصل پیوستگی و ممارست گروههای معترض کارگری و صنفی ست که همگی با مشکلات مهم و اساسی معیشتی دست و پنجه نرم میکنند.
به گفته یکی از شاهدان عینی در شهر دزفول استان خوزستان «بیشتر معترضان در شهرهایی از این استان دست به تجمع زدند که مردمش با بیشترین مشکلات معیشتی و بهداشتی روبرو هستند».
به گفته این ساکن شهر دزفول «مردم در بسیاری از شهرهای کوچک و روستاهای خوزستان در چند سال گذشته فقیرتر شدهاند و به اصطلاح چیزی برای از دست دادن ندارند».
این ساکن شهر دزفول به کمپین حقوق بشر در ایران میگوید «تفاوت این اعتراضات با وقایع آبان ۹۸ در استان خوزستان در اینجاست که اینبار اقلیتهای قومی و برخی طایفهها نیز به صف اعتراضات پیوستند».
پس از شدت گرفتن اعتراضات در شهر دزفول علی فرهمندپور، فرماندار این شهر، مردم معترض را «اغتشاشگر» نامیده بود و ادعا کرده بود که «عدهای با سوءاستفاده از اعتراض کشاورزان برخی مسیرها را بسته و مشکلاتی ایجاد کردند ولی برای امنیت دزفول با هیچکس تعارف نداریم و با اغتشاشگران به شدت برخورد میکنیم».
یکی دیگر از شهروندان خوزستانی اهل اندیمشک با توصیف فضای امنیتی و پلیسی این شهر بهخصوص در روزهای اخیر به کمپین حقوق بشر در ایران گفت: ««پیوستن شهرهایی در خوزستان که جمعیت بیشتر آنها از بختیاریها هستند زمینه را برای جذب ساکنان بعضی استان های دیگر مهیا میکند.»
به گفته وی «محرومیت و فقر بیش از حد نه تنها در شهرهای استان خوزستان که در استانهای اطراف هم به وضوح بیشتر شده و به فرض برطرف شدن مشکل بیآبی در برخی مناطق ، انبوه مشکلات معیشتی برای مردم این شهرها چارهای جز اعتراض باقی نمانده است».
اگرچه هنوز در شهرهای بزرگ کشور و پایتخت شاهد حرکت وسیع مردمی در حمایت از اعتراضات نبودیم اما در همین چند روز اخیر و با توجه به وضع قوانین سختگیرانه کرونایی در کشور و بهخصوص تهران، شاهد بودیم که برخی ویدیوها از تجمعات کوچک مردم در حمایت از اعتراضات خوزستان و البته شعار علیه مقامات حکومت حکایت داشت.
ناکارآمدی حاکمیت در حل بحرانهای اساسی مردم و اصرار بر استفاده از قوای قهریه علیه شهروندان معترض، نه تنها رسیدگی به معضلات را دور از دسترستر میکند بلکه امکان گسترش آن به دیگر بخشهای جامعه را نیز بیشتر میکند. به تعبیری اگر راهکاری برای رفع بحرانهای موجود اندیشیده نشود، موضوع اعتراضات تنها به یک خواسته ختم نمیشود و در پیوند با آنچه سالهاست قشر عظیمی از ایرانیان را ناگزیر به اعتراض عمومی کرده است، میتواند زمینهساز رودرویی بسیار گسترده مردم و حاکمیت باشد.