وضعیت امروز جامعه کارگری، مصداق بارز تضییع حق زندگی برای همه اقشار جامعه ایران است
شنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ ـ در آستانه روز جهانی کارگر، مظاهر عمیقتر شدن مشکلات و مصائب جامعه کارگری و تبعیض علیه این جامعه ۴۰ میلیونی در ایران عیان و پیچیدهتر شده است. ناکارآمدی حاکمیت در رفع بحرانهای اقتصادی و بیتوجهی به مطالبات کارگران و سختتر شدن هر روزه وضعیت معیشتی در کنار شدت گرفتن برخوردهای امنیتی و قضایی با کارگران معترض و فعالان و کنشگران حقوق کارگری نشان میدهد که رویکرد کلان حاکمیت در مواجه با جامعه کارگری مبتنی بر سرکوب و تبعیض است و هیچ راهکاری جز افزودن بر شدت این تبعیض و سرکوب در دستور کار ندارد.
هادی قائمی، مدیر کمپین حقوق بشر در ایران، با اشاره به تداوم بحرانهای جامعه کارگری در کشور گفت: «وضعیت امروز جامعه کارگری در ایران مصداق بارزی از ناکارآمدی حاکمیتی است که همچنان با شعار حمایت از اقشار کمبرخوردار به روشهای مختلف بر فشارهای اقتصادی و امنیتی بر عموم شهروندان میافزاید و هیچ شکلی از مطالبهگری و اعتراض را برنمیتابد».
به گفته هادی قائمی « بیشتر شدن اعتراضات و اعتصابات در دیگر اقشار جامعه در سالهای اخیر نشان میدهد که حاکمیت از هر مسیری برای جلوگیری از پیوستگی و اتحاد و گسترده شدن اعتراضات و اعتصابات کارگری واهمه دارد و شدت گرفتن برخوردهای امنیتی با فعالان کارگری نیز به همین دلیل است».
امسال و در آستانه روز جهانی کارگر بسیاری از فعالان حقوق کارگری با تهدید از سوی مقامات امنیتی روبرو شدند و تعدادی از آنها نیز در برخی شهرهای کشور احضار و بازجویی و بازداشت شدهاند. همچنین اولین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده فرزانه زیلابی، وکیل کارگران هفتتپه، چند روز مانده به روز جهانی کارگر برگزار شد. سپیده قلیان، فعال حقوق کارگری که در جریان اعتراضات کارگران هفتتپه بازداشت و به زندان افتاد، در طول سالهای گذشته متحمل سختترین و غیرانسانیترین فشارهای قضایی و امنیتی قرار گرفته است و همچنان با وجود نگرانی از وضعیت سلامت وی، در زندان اوین محبوس است.
فعالان حقوق کارگری و کارگران معترض در تمام سالهای گذشته بر سر مطالبات و خواستههایی مبارزه و فعالیت کردند که حاکمیت هیچ اقدامی در صدد تامین مطالبات و رفع مشکلات جامعه کارگری نکرده و به تبع آن هرسال بر عمق این مشکلات افزوده شده است. از جمله مهمترین دلایل شدت گرفتن مشکلات جامعه کارگری و فراگیر شدن بحران در این گروه از جامعه ایرانی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱- چند برابر شدن فشار اقتصادی بر جامعه کارگری و بدتر شدن وضعیت معیشتی و تبعات آن به دلیل سیاستهای ناکارآمد حاکمیت؛ از جمله تعیین حداقل دستمزد نامتناسب با شرایط اقتصادی کشور برای کارگران و نبود ایمنی لازم در محیط کار معوقات مزدی و بیمه درمانی بسیاری از کارگران.
۲- تبعیض گسترده علیه کارگران زن؛ از جمله دستمزد پایین و اجبار به استفاده از حجاب در محل کار که در مواردی موجب مرگ کارگران شده است.
۳- تداوم سرکوب بر فعالان حقوق کارگری و اعتراضات و اعتصابات کارگری و تحمیل فشارهای امنیتی و قضایی بر وکلا و فعالان زندانی حقوق کارگران.
در حال حاضر، بسیاری از مطالبات جامعه کارگری درواقع خواستههای بخشهای دیگری از جامعه ایران است. مطالبات و خواستههایی که در وجوه بسیاری به یکدیگر پیوند میخورد. اعتراضات معلمان و بازنشستگان در ایران به خوبی این نقاط پیوند را بین مطالبات و خواستههای این اعتراضات برجسته میکند. به عنوان مثال امروزه بخش بزرگی از جامعه دانشآموزی ایران، فرزندان خانوادههای کارگری هستند که در نبود امکانات، مجبور به تحصیل در شرایط سخت هستند و بسیاری به دلیل ناتوانی در پرداخت هزینهها ناچار به ترک تحصیل و ازدواج زودهنگام میشوند. یکی از مهمترین خواستهها و مطالبات اعتراضات معلمان هم اجرای اصل سیام قانون اساسی یعنی تحصیل رایگان است. یکی از عمدهترین دلایل اعتراضات معلمان در ایران، مساله خصوصیسازی و شکل اجرای آن بوده است. موضوعی که در بسیاری از اعتراضات کارگری در ایران هم همواره از اصلیترین دلایل اعتراض کارگران بوده است.
از سوی دیگر بخش بزرگی از جامعه بازنشستگان کشور، معلمان و کارگران تحت حمایت تامین اجتماعی هستند. اعتراضات بیسابقه و سراسری بازنشستگان در ایران که در سالهای اخیر بر دامنهی آن افزوده شده است، یکی دیگر از نقاط پیوند اعتراضات کارگران و معلمان در ایران است.
هادی قائمی، مدیر کمپین حقوق بشر در ایران، با اشاره به عمیقتر شدن هر روزه مشکلات جامعه کارگری در ایران گفت: «وضعیت امروز جامعه کارگری، مصداق بارز تضییع حق زندگی برای همه اقشار جامعه در ایران است».