تداوم حملات شیمیایی به مدارس دخترانه و بیعملی مقامات و مسئولان حکومتی در تامین امنیت دانشآموز
سهشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ – با گذشت پنج ماه از انتشار اولین گزارشها درباره حمله شیمیایی به مدارس دخترانه در ایران، دانشآموزان ایرانی سراسر کشور همچنان در معرض این حملات هستند. در اغلب این موارد دانشآموزان پس از حمله بویی مواد شیمیایی استشمام کردهاند و بسیاری از آنها با مواردی چون غش مشکلات تنفسی و گوارشی، و سوزش چشم راهی بیمارستانها و مراکز درمانی شدند.
هادی قائمی، مدیر کمپین حقوق بشر در ایران با اشاره به مسمومیت های ادامه دار دانشآموزان در ایران گفت: «آنچه تا امروز برای همه محرز شده این است که از آذرماه سال ۱۴۰۱ بسیاری از دختران دانش آموز در سراسر کشور با علائم بسیار نگران کننده در بیمارستانها بستری شدهاند، نیروهای امنیتی دولتی والدین و معلمان را تهدید کردهاند که درباره این حملات به هیچوجه اطلاعرسانی نکنند و مقامات جمهوری اسلامی نیز اجازه تحقیقات درباره این مسمومیتها را به کارشناسان مستقل ندادند».
.به گفته هادی قائمی «در غیاب یک حاکمیت پاسخگو که نمیتواند امنیت شهروندان را تامین کند، دختران دانشآموز ایرانی نیاز فوری به تحقیقات مستقل و شفاف توسط کارشناسان سازمان بهداشت جهانی، یونسکو، یونیسف دارند تا به این حملات و تبعات آن رسیدگی کنند».
هادی قائمی اضافه کرد «این نه تنها یک بحران جدی در موضوع بهداشت عمومی است بلکه مشخصا مربوط به دسترسی دختران به امکانات آموزشی در کشوری است که در آن زنان و دختران پیوسته در معرض تبعیض جنسیتی هستند و حاکمیت با آنها به عنوان شهروندان درجه دوم رفتار می کند».
از واکنش صریح شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان تا تداوم پنهانکاری مقامات حاکمیت
از اواسط آذرماه سال ۱۴۰۱ تاکنون هزاران دختر در مدارس ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان که عمدتا در مدارس دولتی کشور تحصیل میکردند، در سراسر کشور به دلیل استشمام بوی شیمیایی و سم مانند در محیط مدرسه بیمار شدهاند. در این مدت صدها نفر از دختران دانشآموز در بیمارستانهای کشور بستری شدهاند. بعد از تعطیلات نوروزی تا پایان فروردین ماه ۱۴۰۱ دستکم ۹۸ مدرسه در سراسر کشور مورد حمله شیمیایی قرار گرفتند و دستکم ۲۵۰۰ دانش آموز در مراکز درمانی بستری شدند. در این بیشترین حملهها به ترتیب در استانهای آذربایجان غربی، کردستان، تهران، البرز، کرمانشاه و اصفهان بوده است.
روز دوشنبه ۴ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در بیانیهای درباره مسمومیت دانشآموزان تاکید کردند « اگر آمران و عاملان این جنایات فاجعهآمیز معرفی، محاکمه و مجازات نشوند، معلمان ناگزیر و برای حفظ جان دانشآموزان، کلاسهای درس را در خیابان برگزار کرده و از کمیتههای حفاظت مردمی والدین خواهند خواست که با زنجیره ی انسانی از حریم دانشآموزان در خیابان محافظت کنند.»
بیش از یک ماه پیش ۲۰ وکیل حقوق بشر ایرانی، در نامهای خطاب به مدیرکل سازمان جهانی بهداشت (WHO) ، مدیرکل سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (UNESCO)، مدیر اجرایی صندوق کودکان سازمان ملل متحد (UNICEF) و رئیس کمیته بین المللی صلیب سرخ (ICRC) خواستار تشکیل فوری کمیتهای مستقل و مشترک از طرف این سازمانها شده بودند تا به تحقیق درباره حملات شیمیایی به مدارس بپردازند.
در حالی که برخی رسانهها در ایران اجازه انتشار برخی گزارشهای مربوط به مسمومیتهای شیمیایی در مدارس را پیدا کردهاند، اما حاکمیت همچنان از آنها خواسته که نظرات مقامات حکومت مبنی بر اینکه علائم دختران به دلیل «استرس» و یا «تمارض» است ترویج دهند و یا رفتارهای دانشآموزان را به مثابه یک “شوخی کودکانه” در نظر بگیرند.
دستکم یک شهروند زن در اردیبهشت امسال به دلیل انتشار ویدئوهایی از دختران مسموم شده در یک مدرسه دستگیر شده است.
۱۴ اسفندماه ۱۴۰۱نیز علی پورطباطبایی روزنامه نگار ساکن قم که گزارشهایی درباره مسمومیت دانشآموزان در این شهر نوشته و منتشر کرده بود، به دست نیروهای امنیتی بازداشت شد. بازداشتی که کارشناسان سازمان ملل آن را سندی دیگر از الگوی مقامات جمهوری اسلامی میدانند برای ساکت کردن همه کسانیست که سعی در گزارش یا مطالبه و مسئولیت در مورد انسان ها دارند.
کارشناسان حقوق بشر سازمان ملل متحد نیز در بیانیهای نسبت به تداوم این حملات ابراز نگرانی کردهاند. حملاتی که تنها چند هفته پس از شروع اعتراضات سراسری در ایران آغاز شد و در آن تعداد زیادی از دانش آموزان دختر در سراسر کشور شرکت داشتند.
در بخشی از بیانیه کارشناسان سازمان ملل ما درخصوص مسمومیت دانشآموزان آمده است «نگران آن هستیم که [این حملات] برای تنبیه دختران به دلیل مشارکت آنها در جنبش – زن، زندگی، آزادی و ابراز مخالفت خود با حجاب اجباری و بیان مطالباتشان سازماندهی شده باشد.»
روایت معلمان و دانشآموزان از حمله شیمیایی به مدارس؛ میگفتند خودتان را لوس نکنید
حملات شیمیایی به مدارس دخترانه یک روز پس از پایان تعطیلات نوروزی و بازگشایی مدارس، شروع شد و تا پایان روز چهارشنبه ۳۰ فروردین ماه دستکم ۹۸ مدرسه در شهرهای تهران، اسلامشهر، پردیس ،کرج ، قزوین، اصفهان، شاهین شهر ، دزفول، هفتکل ، اردبیل ، ارومیه، مهاباد، پیرانشهر، نقده، خوی ، تبریز ، سنندج، سقز، دیواندره، کامیاران کرمانشاه، هرسین و گیلانغرب . بیشتر مدارسی که در این شهرها مورد حمله قرار گرفتند، دبیرستانهای دخترانه بودند. با اینحال دستکم یک دبیرستان پسرانه در شهر کردنشین مهاباد استان آذربایجان غربی (۲۲ فروردین) و همچنین یک دبستان پسرانه در شهر سقز استان کردستان( ۲۹ فروردین) مورد حمله شیمیایی قرار گرفت. در شهر سقز (زادگاه مهسا امینی) پس از حمله شیمیایی به هفت مدرسه دخترانه «طالقانی، سمیه، معراج، بنتالهدی صدر، استقلال و عصمت بخش زرینه» در روز ۲۰ فروردین و انتقال بیش از ۱۰۰ دانشآموز به بیمارستانهای شهر و وخیم شدن حال ۲۴ نفر از آنان مردم و خانوادهها به شهر آمدند و اعتراضاتی شکل گرفت. در نیروهای امنیتی در اطراف مدرسه با شهروندان درگیر شدهاند و با گاز اشکآور سعی در متفرق کردن خانوادههای معترض کردند.
روز سهشنبه ۲۹ فروردین ماه در شهر اردبیل دو مدرسه «بهاران» و «معراج» هدف حملات شیمیایی قرار گرفتند. این دو مدرسه از آذرماه ۱۴۰۱ و زمان شروع حملات شیمیایی چهارمین نوبت است که مورد حمله قرار میگیرند.
روایت دو دانشآموز از مسمومیت در مدارس
نگارین ۱۶ ساله یکی از دانشآموزان مدرسه دولتی «طلوع» در شاهینشهر اصفهان است. او یکی از دهها دانشآموزی است که در جریان حمله شیمیایی روز سهشنبه ۲۲ فروردین ۱۴۰۲ به دستکم ۱۲ مدرسه در شاهینشهر با علایم مسمومیت و همزمان حمله عصبی مواجه شد.
نگارین به کمیته حقوق بشر در ایران میگوید: « از صبح آن روز به نظرم مدیر مدرسه ما رفتارش متفاوت بود. صبح که سر صف بودیم رو به ما گفت شما دخترهای بزرگی هستید. دست از لوسبازی و شیطنت بردارید. من نشنوم که از این بازیها که در مدرسههای دیگر درمیآورند دربیاورید. من همان وقت به دوستانم گفتم مگر بچهها همدیگر را مسموم کردهاند که این حرفها را میزند چون با دوستان دیگرم در بقیه مدرسهها درباره مسمومیتها حرف میزدیم ولی هیچوقت نشنیده بودم کسی شیطنت کرده باشد یا ادا درآورده باشد.»
به گفته نگارین زنگ اول آن روز را دقایقی زودتر به صدا درآوردند: « درس ریاضی داشتیم و چون من کلا ریاضیام ضعیف است خیلی دقیق میشوم که حرفهای معلم را بشنوم اما آخرهای زنگ بوی خاصی شبیه به بویی که از پلاستیک بادکنک استشمام میشود حس کردم. فکر کردم خیالاتی شدم اما یکهو دیدم زنگ را زودتر زدند و به همه گفتند برویم توی حیاط. بعد هم مدیر و ناظم میگفتند مقنعههایتان را خیس کنید و بگذارید روی صورتتان. من چون مشکل تنفسی و آلرژی دارم چشمهام به شدت میسوخت و سخت نفس میکشیدم. افتادم روی زمین. مدیرمان میگفت تو از اول لوس بودی هنوز هم داری همینطوری ادامه میدهی و اصلا جدی نمیگرفت. یکی از دوستانم رفت تلفنش را از دفتر مدرسه گرفت و چون اجازه نمیدادند به خانوادههایمان زنگ بزنیم میخواستیم فرار کنیم اما در مدرسه بسته بود. من حالم خیلی بد بود و وقتی مدیر و ناظم دیدند که وضعیت من و چند نفر دیگر از بچهها وخیم است اجازه دادند خانوادهها وارد مدرسه بشوند و به آمبولانس هم زنگ زدند.»
این دانشآموز شانزده ساله میگوید در زمان وقوع حمله معلمان مدرسه را ندیده اما مدیر و ناظم های مدرسه همگی ماسک زده بودند و به همین سبب فقط دانشآموزان بودند که علایمی مثل سوزش چشم و تنگی نفس و حالت تهوع را تجربه کردند.
نگارین همچنین به کمپین حقوق بشر در ایران گفته است که بعد از وقوع حمله به مدرسه از رفتن به کلاس درس وحشتزده است: « کادر مدرسه گفتند همه چیز مثل قبل ادامه پیدا میکند. نه کلاسها تعطیل میشود نه آنلاین اجازه غیبت هم ندارید ولی ما همهاش با ترس و لرز به مدرسه میرویم.»
بر اساس اطلاعات منتشر شده دستکم ۱۷۰ دانشآموز در تاریخ ۲۲ فروردین ۱۴۰۲ در شاهینشهر با علایم مسمومیت در بیمارستان گلدیس این شهر بستری شدند اما این رقم از سوی شاهدان عینی بسیار بیشتر اعلام شده است.
یک دانشآموز ۱۵ ساله دیگر و محصل پایه نهم مشغول به تحصیل در یکی از مدارس آبادان که در ۱۴ اسفندماه سال ۱۴۰۱ دچار مسمومیت گازی شده است با ارسال ویدیویی برای کمپین حقوق بشر در ایران میگوید: «ما آن روز در کلاس نشسته بودیم که یکهو بویی شبیه بوی گلاب در فضا پیچید و در زمان کوتاهی فضای کلاس با بویی شبیه گلاب مخلوط با وایتکس انباشته شد. معلمها فریاد میزدند و میگفتند مقنعههایتان را جلوی بینی بگیرید. با اینکه همه نفسمان بند آمده بود خیلی از معلمها اجازه خروج بچهها از کلاس را نمیدادند ولی بعضی از بچهها هم به حیاط رفتند. سه چهارتا از همکلاسیهای من هم حالشان بد شد و چند روز در بیمارستان ماندند.
روایت معلمان از جو مدارس بعد از حمله با گازهای سمی
نخستین معلمی که به سوالات کمپین حقوق بشر در ایران پاسخ میدهد در یکی از مدارس تهران فعالیت میکند اما به دلایل امنیتی نمیخواهد که نام مدرسه در این گزارش مطرح شود. او میگوید: « روز ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ ساعت حوالی ۹:۳۰ صبح در مدرسه ما گاز زدند. مسئولان مدرسه بعد از اینکه کمی التهاب شرایط خوابید و فضا آرام شد چندبار از معلمان و همکاران آموزش به خاطر استرسی که وارد شد عذرخواهی کردند اما اغلب تلاش میشد اینطور بقبولانند به ما که حمله گازی شایعه است. این در حالی است که من خودم بعد از استنشاق بوی گاز سرگیجه و حالت تهوع داشتم و بدحال بودم اما اصلا جدی گرفته نشد. مدام میگفتند حملهای در کار نیست اما بعد از اینکه درگیری والدین نگران دانشآموزان با کادر آموزش تمام شد و بچهها به مراکز درمانی منتقل شدند پلیس و نیروهای امنیتی به مدرسه آمدند و باز هم تاکید کردند که اینها شیطنت و کار بچههاست. در ادامه هم گفتند کلاسها باید طبق روال عادی ادامه پیدا کنند. حتی برای توجیه بصورت جمعی هم جلسهای برگزار نشد بصورت موردی با برخی از اولیای دانشآموزان صحبت شد.
معلم مقطع دبیرستان میگوید شدت حمله شیمیایی در مدرسه محل خدمت او به قدری زیاد بوده که تعداد زیادی از دانشآموزان و همکارانش با سرفه های شدید و آبریزش چشم بدحال شده بودند با اینهمه برای مدرسهای با دستکم ۵۰۰ دانشآموز فقط یک نیروی اورژانس آنهم با موتور اعزام شده بود.
او همچنین میگوید معلمان مدرسه محل خدمت او احساس امنیت نمیکنند: «تصور اولیای دانشآموزان این است که برخی معلمان همدست این اقدامات هستند و ما بارها خواستهایم از طریق دوربینهای مداربسته مدرسه عوامل چنین اقداماتی شناساسیی و به دستگاه قضایی معرفی شوند.
دومین معلمی که روایت خود را از حمله شیمیایی به مدارس با کمپین حقوق بشر ایران درمیان میگذارد در مدرسه «امام صادق» ناحیه ۴ کرج مشغول به تدریس است.
او میگوید: «روز سهشنبه ۲۲ فروردین حوالی ساعت ۱۴ بعد از ظهر حمله شیمیایی به مدرسه ما اتفاق افتاد. تعداد زیادی از دانشآموزان همراه با مدیر مدرسه و یکی از همکاران ما علایم شدید مسمومیت داشتند و بستری هم شدند. بویی شبیه به بوی سم در فضا موجب شده بود سوزش چشم و آبریزش بینی وتنگی نفس داشته باشیم بعضیها خفیف و بعضیها هم علایم شدیدتری داشتند. بچهها هم مشکلات حاد تنفسی و سوزش چشم و پوست و بی حسی در ناحیه دست و پا داشتند. با اینهمه و با اینکه مدیر خودش هم بدحال شده بود مدام تلاش میشد طوری رفتار بشود که گویی اتفاقی نیفتاده. همه چیز را به استرس و شلوغبازی بچهها ربط میدادند.»
این معلم در پاسخ به این سوال که آیا تیم تحقیقی از پزشکی قانونی به مدرسه فرستاده شد تا در مورد مسمومیت یا عامل آن تحقیق کند میگوید: «هیچ خبری از تحقیق در اینباره نبود. فقط بخاطر بدحال بودن دانش آموزان یک آمبولانس و دونفر نیروی امدادی فرستادند که جز اندازه گیری سطح اکسیژن و فشار خون و اسپری تنفسی چیز دیگری به همراه نداشتند. درباره اینکه چطور این اتفاق افتاد هم نه کسی به سوالات ما پاسخ داد نه برای شناسایی عامل مسمومیت اقدامی انجام شد.»
یکی از معضلات معلمان در مدارسی که درگیر ماجرای مسمومیت دانشآموزان هستند احساس عدم امنیت است. معلمی که از کرج با کمپین حقوق بشر در ایران گفتگو کرده است میگوید: « روزی که حمله شد تا پایان زمان شیفت مدرسه همه در ساختمان دبیرستان بودیم و بعد هم گفتند بفرمایید بروید خانه. نه نگهبانی نه پلیسی حتی جلسه آموزشی که شاید به ما و دانشآموزان کمک کند برای مقابله با این نوع حملهها در صورت تکرار آماده باشیم هم انجام نشد. کلاسهای درس هم به روال معمول بعد از این اتفاق برگزار شد. در همان روز هم مقامات آموزش و پرورش ناحیه چهار مدام حادثه عادیسازی میشد و طوری برخورد میکردند انگار ما داریم دروغ میگوییم.»
این معلم همچنین میگوید مقامات مسئول برای حفاظت از جان معلمان و دانشآموزان مقابل درهای ورودی مدارس دوربین مداربسته ۲۴ ساعته نصب کنند: «همه ما هم معلمان و هم دانشآموزان در معرض خطر هستیم باید فضای امن در مدارس برایمان فراهم باشد اما به جای آن از طرف مقامات مورد تهدید قرار میگیریم که درمورد حملات گازی در مدارس با کسی صحبت نکنیم و اگر هم صحبت کنیم سریعا از طرف حراست احضار میشویم.»
در تاریخ ۱۳ اسفندماه ۱۴۰۱ در شهر بجنورد مرکز خراسان شمالی اخبار مرتبط با وقوع حمله شیمیایی به چند مدرسه در رسانهها منتشر شد. یکی از معلمان شاغل در یکی از این مدارس به کمپین حقوق بشر ایران میگوید: «دانشآموزان بوی پرتقال فاسد شده حس کردند و یکی از بچهها حالش به هم خورد. از همان لحظه اول و بعد از انتقال دانشآموز بدحال به بیمارستان تعدادی از نیروهای امنیتی برای آرام کردن اولیای دانشآموزان و فضای مدرسه به آنجا آمدند تعدادی هم به بیمارستان رفتند. چون اواخر سال بود بعد از این اتفاق بچهها اغلب به مدرسه نیامدند و مدارس عملا تعطیل شده بود اما ما معلمها در مدرسه حضور داشتیم. در جریان همان مسمومیت هم یکی از همکاران ما دچار آسیب جدی شد و هنوز هم با عوارض ناشی از این اتفاق دست به گریبان است. دست و پاهایش کمجان و بیحس شده است اما موضوع اصلا جدی گرفته نشده هیچ اقدام موثری برای حفظ امنیت معلمان و دانشآموزان صورت نگرفت. ماجرای حمله شیمیایی کلا انکار شد و موضوع به شیطنت دانشآموزان تقلیل یافت.»
این معلم با تاکید بر اینکه برای شناسایی عوامل این حملهها باید سیستم نظارتی و کنترلی در مدارس تقویت شود میگوید: « ورود و خروج افراد به مدرسه خیلی راحت و بینظارت است. ما بعنوان افراد شاغل در مدرسه نه برای خودمان و نه برای دانشآموزان احساس امنیت نمیکنیم چون اقدام موثری در جهت حل مشکل و برقراری امنیت انجام نشده است.»
تداوم رویکرد حکومت در انکار حمله به مدارس
جمهوری اسلامی که در آذرماه و با آغاز حملات شیمیایی به مدارس، این حملات را انکار میکرد، هنوز عوامل آن را معرفی نکرده و در مقابل، فشار بر رسانهها و فعالان مدنی را برای جلوگیری از اطلاعرسانی در این زمینه افزایش داده است.
خبرگزاری فارس بصورت صریح دانشآموزان را متهم به دست داشتن در انجام مسمومسازی عمدی در مدارس کرده و براساس آنچه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان اعلام کرده دستکم سه نوجوان در شهر لار به همین اتهام توسط نهادهای امنیتی بازداشت شدهاند. ستایش داروغه، ۱۶ ساله، ستایش امیری، ۱۷ ساله هر دو دانش آموز و عرفانه هنر، ۱۹ ساله. این سه شهروند بیش از ۴۰ روز است که بازداشت شدند و اخیرا به قرنطینه زندان عادل آباد شیراز منتقل شدند. این سه دختر جوان که هم اکنون در بند قرنطینه زندان به سر می برند از ملاقات و تماس تلفنی با خانواده خود محروم شدهاند. اتهام مطروحه علیه این سه دختر جوان کماکان مشخص نیست.
خبرگزاری فارس مدعی شده است که «تحقیقات گسترده نهادهای ذیربط» نشان میدهد بیش از ۹۰ درصد حملات شیمیایی در مدارس «منشا داخلی داشته و به وسیله دانشآموزان انجام شده است.»
در این گزارش همچنین «علت بدحالی» دانشآموزان منتقلشده به مراکز درمانی ۸۰ درصد تمارض و حدود ۲۰ درصد تلقین اعلام شده است.
این خبرگزاری همچنین با متهم کردن معلمان نوشت: «بررسیها نشان میدهند در موارد معدودی برخی معلمان نیز تخلفاتی در این زمینه داشتهاند و به رغم با خبر بودن از ماجرا، با دانشآموزان برای تعطیل کردن کلاسها همراهی کردهاند که پرونده تخلف آنها در حال رسیدگی است.»
مسمومسازیها ابتدا در آذرماه ۱۴۰۱ در استان قم گزارش شد و از آن زمان به استانهای دیگر سرایت کرده و با حملات روزانه به مدارس متعدد، بیشتر شده و همچنان ادامه دارد.