تشدید اعدامها و سرکوبها در سایه وحشت و تنشهای نظامی در منطقه
سهشنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۳ – همزمان با تشدید تنشهای نظامی در منطقه، مقامهای جمهوری اسلامی فرصت را برای سرکوب مخالفان و منتقدان داخلی مغتنم دانسته و بر دامنه و شدت سرکوبها، اعدامها و خفقان حکومتی افزودهاند.
افزایش چشمگیر و بسیار نگرانکننده صدور و اجرای احکام اعدام، تداوم احضارها، بازداشتهای خودسرانه و تهدیدهای امنیتی، در کنار برگزاری دادگاههای فرمایشی و صدور احکام جمعی علیه فعالان مدنی، سیاسی، روزنامهنگاران و کنشگران حقوق زنان، از نمونههای آشکار تشدید سرکوبها، بهویژه بعد از برگزاری «انتخابات» ریاست جمهوری، است.
به گفته هادی قائمی، مدیر اجرایی کمپین حقوق بشر ایران، «ما پیشتر، این روش بازی جمهوری اسلامی را دیدهایم؛ روشی که از تهدید جنگ برای ضربه زدن به منتقدان داخلی خود استفاده میکند و در نتیجه آن در طول سالها هزاران مخالف و منتقد و زندانی سیاسی به دست مقامها جمهوری اسلامی کشته شدهاند».
هادی قائمی تاکید کرد «فعالان، معترضان، زندانیان سیاسی، زنان مخالف حجاب اجباری، جوامع اقلیت و بسیاری دیگر از شهروندان منتقد حاکمیت در خطر مضاعف و جدی قرار دارند. چراکه مقامهای جمهوری اسلامی برای سرکوب مخالفان داخلی، به هر ابزاری، از کشتار در خیابان گرفته تا به دار آویختن در زندانها، متوسل میشوند.»
کمپین حقوق بشر ایران از جامعه بینالمللی میخواهد با توجه به وضعیت رو به وخامت حقوق بشر در ایران، بهویژه در خصوص شدت گرفتن موج اعدامها، وضعیت هشدار شدید اعلام کنند و به دنبال آن جمهوری اسلامی را با پیامدهای دیپلماتیک، اقتصادی شدید و معنادار و هماهنگ روبرو کند.
موارد آشکار نقض حقوق بشر و جنایات جمهوری اسلامی که در ماههای اخیر به شکل چشمگیری شدت گرفته عبارتند از:
- افزایش شمار اعدامها: بیش از ۳۰۰ تن در هفت ماهه اول سال ۲۰۲۴ اعدام شدند که حداقل ۱۵ نفر از آنها زن بودند. اکثر قریب به اتفاق این اعدامها بدون تشریفات قانونی انجام شده و صدور احکام اعدام بر اساس «اعترافاتی» است که تحت شکنجه گرفته شده است.
- اعدامهای سیاسی: پس از خیزش «زن-زندگی- آزادی»، استفاده مقامات جمهوری اسلامی از مجازات اعدام برای هدف قرار دادن معترضان و سایر منتقدان حکومتی به شکل چشمگیری بیشتر شد. حداقل ۱۳ زندانی سیاسی در سال ۲۰۲۴ اعدام شدند که ۱۲ نفر آنها از جوامع اقلیت بودند.
- بدرفتاری با زندانیان: برخورد غیرانسانی و غیرقانونی از سوی مقامات زندان با زندانیان، به ویژه زنان زندانی سیاسی به شکل قابل توجهی بیشتر شده است. از جمله این برخوردهای خودسرانه، محروم کردن زندانیان از دسترسی به خدمات درمانی است.
- تشدید حملات علیه زنان امتناع کننده از حجاب: نیروهای امنیتی و پلیسی با اعمال خشونت علیه شهروندان مخالف حجاب اجباری آنها را مورد آزار جنسی، ضرب و شتم قرار میدهند و به شکل خودسرانه بازداشت میکنند.
- تشدید حملات علیه فعالان زن: حداقل ۱۲ فعال زن پس از برگزای محاکمههای ساختگی به حبس محکوم شدهاند که برخی از آنها به ۲۱ سال میرسد. برخی از این فعالهای زن شکنجه شدند و دستکم دو نفر به جرائمی متهم شدند که ممکن است مجازات اعدام داشته باشد.
- تشدید فشارهای امنیتی و قضایی بر اقلیتهای قومی و زبانی: اقلیتهای مذهبی و زبانی، بهخصوص کردها و بلوچها، پیوسته در معرض شدیدترین شکلهای سرکوب قرار دارند. از اعدام گرفته تا صدور احکام سنگین زندان. گزارش اخیر سازمان ملل حاکی از آن است که ۷۲ نفر از ۹۳ بهایی که از ماه مارس بدون دلیل قانونی به دادگاه یا زندان احضار شده اند، زن بودهاند.
- بازداشت و حبس رهبران و فعالان صنفی و کارگری: دهها فعال کارگری در چند ماه گذشته احضار، دستگیر، زندانی شدند و برخی از آنان نیز در زندان از مراقبتهای پزشکی محروم شدهاند. بهتازگی یک فعال کارگری زن به اعدام محکوم شده است.
- هدف قرار دادن اهالی فرهنگ: ۳۹ هنرمند که ۳۶ نفر از آنها زن هستند، تنها در تیرماه سال ۱۴۰۳ در استان های گیلان، مازندران، اردبیل احضار، تهدید و در برخی موارد بازداشت شدهاند.
کشتارهای دهه ۶۰ خورشیدی الگوی سرکوب امروز در ایران
سابقه تاریک و دیرینه جمهوری اسلامی در استفاده از خشونت شدید علیه مردم خود در زمان جنگ یا ناآرامیهای منطقهای وجود دارد.در سالهای ابتدایی استقرارجمهوری اسلامی و شروع جنگ هشتساله با عراق، مقامهای تازه به قدرت رسیده جمهوری اسلامی، هزاران مخالف سیاسی را کشتند.
در سالهای ابتدایی دهه ۱۳۶۰ خورشیدی بسیاری از زندانیان سیاسی در سراسر ایران اعدام شدند و بسیاری نیز در درگیریهای خیابانی کشته شدند. در سال ۱۳۶۷، همزمان با نزدیک شدن به خاتمه جنگ ایران و عراق ، مقامات جمهوری اسلامی دستور به دار آویختن دسته جمعی حدود پنج هزار زندانی سیاسی را صادر کردند.
این زندانیان پس از جلسات تفتیش عقاید برای ارزیابی میزان وفاداری آنها به جمهوری اسلامی، در حالی که پیشتر به حبس محکوم شده بودند و در حال گذراندن دوران محکومیت خود بودند، اعدام شدند و در گورهای دسته جمعی بینام و نشان به خاک سپرده شدند.
در اعتراضهای هفت سال اخیر در شهرهای مختلف ایران، بسیاری از معترضان به ضرب گلوله نیروهای امنیتی حکومتی به ضرب گلوله کشته شدند و بسیاری به اعدام محکوم شدند.
شعله خاموشنشدنی مخالفت اعتراض مردم ایران به جنایات حقوق بشری حاکمیت
با وجود محدودیتها و خطرات شدید صداهای بسیاری در ایران علیه جنایات حاکمیت سخن میگویند و مخالفت خود را علنی ابراز میکنند؛ از جمله زنان زندانی سیاسی، که پشت میلههای حبس در معرض خطرات بیشتری هم هستند.
زندانیانی که با اعتصاب غذا و تحصن مخالفت خود را با رفتار مقامات قضایی ابراز میکنند. دستکم ۱۸ زندان در سراسر ایران، به کمپین «سهشنبههای بدون اعدام» پیوستند. کمپینی که از ماهها پیش شروع شده و در آن زندانیان در اعتراض به افزایش اعدامها دست به اعتصاب غذای هفتگی میزنند.
به گفته هادی قائمی « هرچند جمهوری اسلامی همچنان قدرت و اسلحه را در دست دارد اما پس از ارتکاب پیوسته به جنایات ضد بشری علیه مردم خود دیگر هیچ مشروعیتی ندارد».
مدیر اجرایی کمپین حقوق بشر ایران در ادامه تاکید کرد: «در حالی که مردم ایران برای دفاع از حقوق اولیه انسانی خود و رویارویی با یک حکومت خشن و سرکوبگر مبارزه میکنند، جامعه بینالمللی باید با عمل و نه فقط گفتار، کنار آنها بایستد و به مقامهای و عوامل جمهوری اسلامی نشان دهد این جنایات، هزینههای دیپلماتیک و اقتصادی و قضایی سنگینی خواهد داشت.»