خواهرکرامت الله زارعیان: برادرم به قتل رسیده و از مسوولین می خواهیم پیگیری کنند
خواهر کرامت الله زارعیان، جوان ۲۷ ساله ای که در جریان ناآرامی های بعد از انتخابات ۸۸ دستگیرو آزاد شده بود و در آذر ماه امسال به شکل نامعلومی جان باخته است به کمپین بین اللملی حقوق بشر در ایران گفت برخلاف مسوولین اداره آگاهی که می گویند برادرش خودکشی کرده پزشک قانونی در گواهی فوت علت را خودکشی اعلام نکرده است و محل و علت مرگ را نامعلوم نوشته است. حکیمه زارعیان به کمپین گفت آنها مطمئن هستند کرامت الله به قتل رسیده است و از دستگاه قضایی، نمانیدگان مجلس و از تمام مسولان می خواهند تا قاتل را زودترمعرفی کنند. اکنون پرونده او در شعبه ۱۰ دادسرای جنایی تهران مفتوح است.
بر اساس گفته های حکمیه زارعیان، برادرش پس از حوادث انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ مدتی در زندان اوین زندانی بوده است. خانم زارعیان با تاکید بر اینکه برادرش به قتل رسیده است، گفت:« مادرم و پدرم هر دو شکایت کردند چون مطمئن هستند که پسرشان اهل خودکشی نبود. گواهی پزشکی قانونی هم مصداق همین حرف است. فقط اداره آگاهی اصرار دارد که خودکشی است. نمی دانم چرا به ما می خواهند خودکشی را تفهیم کنند.»
حکیمه زارعیان درباره برادرش این طور به کمپین گفت:«کرامت الله در سال ۱۳۸۲ در رشته طراحی صنعتی وارد دانشگاه تهران شد اما به دلیل فعالیت های دانشجویی در سال ۸۵ اخراج شد. او پس از حوادث انتخابات ریاست جمهوری نیز بازداشت شد و به زندان اوین رفت اما بعد مدتی چون کاری نکرده بود آزاد شد. اما خیلی شکنجه شده بود طوریکه پدر پیرم در خانه از او پرستاری می کرد. فکر کنم اتهامش نیز اقدام علیه امنیت ملی بود اما دادگاهی نداشت. بعد با وضعیت پیش آمده به دانشگاه سنگاپور رفت تا در آنجا درس بخواند. پس از یک ترم درس خواندن به ایران برگشت که در فرودگاه امام خمینی او را دستگیر کردند. مدت ها بعد او با مادرم تماس گرفت که در زندان وزارت اطلاعات است و تا ۲۴ ساعت دیگر ازاد می شود. بعد دوباره از یک کیوسک زنگ زد که ما اگر می توانیم به دنبالش برویم. او را در سرمای بهمن ۱۳۸۹ با لباس آستین کوتاه در خیابان رها کرده بودند. تمام اوراق هویتی اش را هم در دستگاه خرد کن انداخته بودند. او دوباره برای شناسنامه و کارت ملیش اقدام کرد اما هرگز گذرنامه برایش صادر نشد و به این ترتیب دانشگاه سنگاپورش را هم از دست داد. او دیگر حتی با دوستان و فامیل هم کم در ارتباط بود. حالا هم که او را کشتند. نمی دانم چه کسی کشته است فقط می خواهم قاتل معرفی شود. »
خانم زارعیان گفت:« نمی دانیم چه کسی او را کشته ، اما یقین داریم که خودکشی نبوده است. تا به حال به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شکایت کردیم. به دفتر رییس جمهوری رفتیم که گفتند به ما ربطی ندارد و باید به قوه قضاییه برویم. اگر قوه قضاییه کار ما را سریع انجام داده بود که ما به جای دیگری نمی رفتیم. ما دیگر نمی دانیم به کجا مراجعه کنیم که حق مان ضایع نشود و خون برادرمان پایمال نشود. من عاجزانه طلب کمک دارم. مادر و پدرم دو پسرشان در دوران جنگ شهید شدند و حالا این سومین پسرشان است که از دست می دهند.»
حکمیه زارعیان در خصوص چگونگی این اتفاق به کمپین گفت:« ما تا ظهر عاشورا، ۵ آذر ماه ۹۱ از کرامت الله خبر داشتیم چون او با مادرم تلفنی حرف زده بود اما از روز ۶ آذر ماه هر چقدر تماس می گرفتیم به گوشیش جواب نمی داد تا اینکه ۹ آذر ماه ۸۸ از سوی کلانتری ۱۰۶ نظام آباد تلفنی به ما اطلاع دادند که برادرم مرده است. ما جهرم زندگی می کنیم بنابراین برادرم فورا به تهران رفت و اقوام هم که درتهران بودند به منزل کرامت الله رفتند.»
خواهر کرامت الله گفت:« جنازه در کف حمام خانه رها شده بود و آب جوش حمام باز بود. به نظر ما چیزی حدود ۹۶ ساعت، یعنی از ۵ آذر ماه تا ۹ آذرماه روی بدن برادرم آب جوش باز بوده است. به این علت کاملا بدنش پوسیده بود و تعفن شدید آپارتمان را پر کرده بود. فقط روی دست چپ برادرم بریدگی وجود داشته است. از اداره تشخیص هویت ۴ نفر می آیند که سه نفرشان به بهانه بوی تعفن وارد آپارتمان نمی شوند و فقط یکی از آنها وارد می شود که او فقط عکس و فیلم می گیرد و حتی انگشت نگاری هم نمی کند. از آنجا که هیچ خونی هم روی دیوار و کف حمام ریخته نشده بوده ، همان مامور تشخیص هویت می گوید که خودکشی بوده است.قاضی کشیک هم اصلا سر صحنه قتل تشریف نمی برد. یعنی جان یک جوان ۲۷ ساله دانشجو در ایران اینقدر بی ارزش است که قاضی کشیکی گزارشش را ترجیح می دهد تلفنی بنویسد.»
خانم زارعیان در خصوص جوابیه پزشکی قانونی گفت:« پزشکی قانونی در گزارش خود نوشته است که محل فوت نامعلوم است همچنین بریدگی دست چپ برادرم را نیز سطحی اعلام کرده که حتی به عضله آسیب نرسانده است و شفاهی هم به برادرم گفته که قتل در جای دیگری اتفاق افتاده و بعد او را به خانه آورده اند. با این حال مامور تشخیص هویت اعلام خودکشی کرد. بعد هم پزشک قانونی به برادرم که سر جنازه بوده ، می گوید باید فرم خودکشی را پر کند. برادرم می گوید چرا؟ می گوید چون پلیس ۱۱۰ گزارش خودکشی رد کرده است. او هم به اجبار چون ما بهش گفتیم که فرم را پر کن و جنازه را بردار و بیاور، آن را پر کرد.»
خانم زارعیان در پاسخ به این سوال که چه کسی برای اولین بار با جنازه برادرش روبه رو شده به کمپین گفت:« جنازه برادرم در حمام خانه اش بود و آب جوش حمام هم باز بوده است، این بخار آب گرم باعث می شود که سقف خانه طبقه پایین بعد چند روز چکه کند. صاحبخانه هم اول می رود خانه برادرم اما وقتی او جواب نمی دهد، می رود سراغ بنگاهی که خانه را اجاره داده بود بعد هم پای آتش نشانی و پلیس ۱۱۰ باز می شود، در را می شکنند و پس از وارد شدن با جنازه روبه رو می شوند. برادرم تازه ۴ روز بود که به آن خانه نقل مکان کرده بود.»