عباسقلی زاده : سرکوب، زنان را از مبارزه حقوقی برسرمسایلشان به مبارزبا خشونت سیاسی سوق داده است
محبوبه عباسقلی زاده فعال جنبش زنان، پزوهشگر و مستندساز در گفت وگو با کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران به تشریح وضعیت جنبش زنان و فعالان جامعه مدنی بعد از انتخابات ۲۲ خرداد پرداخته است. عباسقلی زاده که پیش از این مدیر موسسه غیردولتی مرکزکارورزی ایران بوده و در کارنامه خود سردبیری فصلنامه تخصصی فرزانه که مختص به مسایل زنان بود را در کارنامه خود دارد معتقد است:« سرکوب باعث شد که ساختارجنبش زنان که پیش از این حالت شبکه ای داشته و کمپین محور بود دچار نوعی انفجار و خرد شدن آن به گروه های کوچک شود.» او می افزاید: «سرکوبگران پروژه گسترده ای را برای انهدام جامعه مدنی که از نظر آنها سازماندهندگان اصلی جنبش سبز بودند از همان شب نخست کودتای انتخاباتی شروع کردند و تا به امروز ادامه داده اند.» عباسقلی زاده با تشریح این وضعیت می گوید: « کنترل رفت و آمدها و روابط فعالان مدنی باعث شده تا شمار زیادی از آنها زندگی غیر علنی پیشه کنند. تنها از فعالان شناخته شده زنان بیشتز از ۵۰ نفر تا بحال بازداشت شده اند و در کل حدود ۶۰۰ تن از صدها بازداشتی بعد از حوادث انتخابات از بدنه جنبش زنان بوده اند.» متن این مصاحبه در پی می آید:
کمپین: درحال حاضر با توجه به فشار بسیار زیادی که پس از انتخابات روی فعالان جامعه مدنی ایران، روزنامه نگاران، فعالان سیاسی وبه خصوص افرادی که در هرسطحی به تغییر قوانین و رویه های موجود از طریق قانونی اقدام می کنند وارد شده، عمده ترین مسایل حوزه زنان در نزد فعالان زنان چیست و چه اهرم هایی برای احقاق آن وجود دارد؟
محبوبه عباسقلی زاده: مسئله همیشگی جنبش زنان در ایران رفع تبعیض جنسیتی و تحقق برابری بوده است. این موضوع با تحقق یک جامعه دمکراتیک پیوندی ناگسستنی دارد. در واقع مبارزات برابری خواهانه زنان در چند سال گذشته ضمن اینکه از جنبه های زنانه برخورده بوده، فرهنگ دمکراسی خواهی را در بین مردم گسترش داد. در واقع مطالبات زنان درباره حق کنترل بر زندگی خودشان خود بخود منجر به تحقق جامعه دمکراتیک وتغییر سبک زندگی و رفتارهای جنیستی در خانواده ها و جامعه می شود و همین پدیده موجب می شود که رفتار دمکراتیک در جامعه گسترش پیدا کرده و وارد مطالبات سیاسی آنان شود. با این مقدمه خواستم بگویم که مسئله زنان در حال حاضر ” حق انتخاب” آزاد است و قانونی شناخته شدن این ” حق ” است این حق انتخاب شامل حق انتخاب ریس جمهور تا اعضای مجلس تا حق انتخاب سبک زندگی، پوشش، شریک زندگی، شغل و تحصیل و.. است. به همین جهت زنان جنبش سبز را در راستای اهداف خودشان می دانند چون اولین اعتراض جنبش سبز به حق انتخاب رئیس جمهور و اعتراض به کودتای انتخاباتی بوده است و در فرایند این مبارزه در همه مراحل سهیم بوده اندو هزینه داده اند به طوری که هم اکنون ما فعالانی داریم که شرایط بحرانی دارند. یعنی یا در زندان هستند یا به صورت اجباری کوچ کرده و بخشی از آنها در قرنطیه های پناهجویان هستند یا ممنوع الخروج شده اند واز محل کار خود یا داشنگاهی که تحصیل می کرده اند اخراج شده اند.
حوادث بعد از انتخابات و فشارهای دستگاه های امنیتی روی فعالان حقوق بشر و اجتماعی چه تاثیری در فعالیت های جامعه مدنی و به خصوص جنبش زنان برای پیگیری مطالبات حقوقی خود آورده است؟
پیدایی سه مولفه مهم برخاسته از حوادث بعد از انتخابات بود بر روی جنبش زنان تاثیر جدی گذاشته است. این سه مولفه شامل: سرکوب شبه نظامیان و دستگاه های امنیتی حکومت، جنبش سبز و رابطه داخل و خارج از ایران است. در واقع سرکوب باعث شد که ساختارجنبش زنان که پیش از این حالت شبکه ای داشته و کمپین محور بود دچار نوعی انفجار و خرد شدن آن به گروه های کوچک شود. سرکوبگران پروژه گسترده ای را برای انهدام جامعه مدنی که از نظر آنها سازماندهندگان اصلی جنبش سبز بودند از همان شب نخست کودتای انتخاباتی شروع کردند و تا به امروز ادامه داده اند. کنترل رفت و آمدها و روابط فعالان مدنی باعث شده تا شمار زیادی از آنها زندگی غیر علنی پیشه کنند. تنها از فعالان شناخته شده زنان بیشتز از ۵۰ نفر تا بحال بازداشت شده اند و در کل حدود ۶۰۰ تن از صدها بازداشتی بعد از حوادث انتخابات از بدنه جنبش زنان بوده اند. متاسفانه پروژه انهدام جامعه مدنی به نظر من تا حد زیادی موفق بوده است و من معتقدم که جنبش زنان را با نوعی بحران عاملیت مواجه کرده و تا وقتی فعالان جنبش زنان در ساختار، استراتژی ها و گفتارهای خود تجدید نظر نکنند این بحران ادامه خواهد داشت.
الان اولویت های حوزه زنان درخصوص پیگیری حقوقشان چیست؟
تا قبل از کودتای انتخاباتی اولویت های زنان موضوعاتی مثل تحقق برابری در حقوق خانواده بود. هر چند این مطالبه هنوز هم ادامه دارد، بخصوص در دولت دهم با شدت بیشتری به نقض حقوق زنان پرداخته و لایحه حمایت از خانواده که با مبارزه زنان بخش های مهمی از آن مثل چند همسری حذف شده بود دوباره در حال مطرح شدن است و یا تبعیض جنسیتی در دانشگاه ها ، انتخاب رشته های تحصیلی و محل تحصیل یا محدودیت در انتخاب شغل شدت و قوت بیشتری گرفته، اما به نظر من اولویت فعلی زنان بخصوص به دلیل سرکوب شدید مردم و فعالان درگیر در جنبش سبز از سمت مبارازت حقوقی به سمت مبارزه با خشونت سیاسی حرکت کرده است و باعث شده شمار وسیعی از فعالا جنبش زنان به فعالیت در سازمان های حقوق بشری جلب شوند.
چنین رویکردی چه تبعاتی دارد ؟
رویکرد مبارزه با خشونت سیاسی ضمن اینکه باعث تقویت گفتار حقوق شهروندی در فعالان زن شده است، باعث سیاسی تر شدن مطالبات جنبش زنان و پیوند نزدیکتر آن با جنبش سبز گردیده است. به طور خاص این مطالبات شامل اجرای عدالت در برابر قاتلان خون فرزندانشان، و محاکمه کسانی که به زنان تجاوز کرده یا آنها را از طریق شکنجه سفید ازار جنسی داده اند می شود. تلاش برای آزادی زندانیان سیاسی و مبارزه با خشونتگران در تظاهرات خیابانی یکی از مهمترین کنش های زنان در این چند ماه اخیر بوده است. با این وصف مشکل بزرگ این رویکرد این است که گفتار حقوق بشری بر گفتار فمنیستی غلبه پیدا کرده و باعث به حاشیه رفتن مطالبات خاص زنان در حوزه تغییرات اجتماعی و اقتصادی می شود.
عکس: سایت کسوف