بی صلاحیتها چه کسانی هستند؟
ابراهیم نبوی- طنز اجتماعی
از ۱۲۰۰۰ نامزد انتخابات مجلس دهم، شصت درصد آنها یعنی بیش از ۷۰۰۰ داوطب رد صلاحیت شدند. از این تعداد ۳۱۱۳ نفر صلاحیت شان رد شده است. و ۴۷۲۰ نفر صلاحیت شان تصویب شده که شورای نگهبان قول داده که در دور بعد صلاحیت این افراد را هم زد کند. همچنین ۳۵۲۸ نفر صلاحیت شان احراز نشده است؛ یعنی شورای نگهبان می داند که این افراد کاری نکردند که بشود صلاحیت شان را رد کرد، اما هر کاری می کند، دلش نمی آید که صلاحیت آنها را تائید کند. یعنی درست است که این افراد صلاحیت شان را نمی توان رد کرد، ولی قیافه شان هم یک طوری است که شورای نگهبان ترجیح می دهد فعلا صلاحیت آنها را احراز نکند، خدا را چه دیدی، شاید یک دفعه دلیل کافی برای رد صلاحیت شان پیدا شد. از این میان ۵۱۸ نفر هم که ناراحتی قلبی داشتند و می ترسیدند، خدای ناکرده صلاحیت شان تصویب شود، و از خوشحالی سکته کنند، یا مورد نفرت خانواده قرار بگیرند، خودشان را سبک نکردند، و انصراف دادند و رفتند با خیال راحت توی خانه خوابیدند.
دلایل رد صلاحیت
از نوع نامزدهای رد صلاحیت شده توسط شورای نگهبان چنین نتیجه می گیریم که دلایل رد صلاحیت شامل اینهاست:
یک، هر کسی که قبلا در جمهوری اسلامی کار کرده، طبعا خلاف هم کرده، اگر اثبات شود که خلافکار مخالف رهبری هم هست، که طبیعی است صلاحیت ندارد، اگر معلوم شد نیست که اصولا رشوه گرفتن برای حفظ بیضه نظام خیلی هم خوب است، مالیدنش به کنار.
دو، مشابهت اسمی؛ تعدادی از نامزدهای انتخابات به دلیل مشابهت اسمی رد صلاحیت شده اند، این افراد باید ثابت کنند که آن افراد نیستند، اصلا پدرشان غلط کرده چنین اسمی روی آنها گذاشته.
سه، دو دلیل اصلی برای ردصلاحیت افراد مطرح شده است، دلیل اول فتنه گر بودن، یا نزدیکی به فتنه گران، افرادی که فتنه گر یا اعتدال گرا هستند صلاحیت ندارند.
چهار، افرادی هم که فتنه گر نیستند، به دلایل دیگری رد صلاحیت شدند، مثل قتل، سرقت، زنا، جعل سند، رشوه خواری و ارتشا، در واقع به دلیل اینکه حزب اللهی بودند، ولی مجوز نداشتند، و البته غیرایرانی بودن و تابعیت دوگانه.
اینها شرایطی است که شورای نگهبان اعلام کرده. فکر نکنید خدای ناکرده نمایندگان مجلس نهم که میگویند ۱۷۰ نفرشان از رحیمی رشوه گرفتند، به این دلیل رد صلاحیت شده اند. رشوه از دولت قبلی بامانع است.
آدم باید چکار کند که رد صلاحیت نشود؟
کار اول: وارد جمهوری اسلامی نشود.
کار دوم: اگر وارد جمهوری اسلامی شد، حرف نزند و بگوید چشم.
کار سوم: اگر گفتند چشمت بی بلا، خودش را لوس نکند و بگویم چاکریم و مخلصیم، چون یک دفعه دیدی طرف نفهمیده شما چه حرفی زدید، و همین طوری صلاحیت شما را رد کند.
کار چهارم: سعی کنید در خانواده ای که پدرش می خواهد بعدا رهبر انقلاب شود( مثل خمینی و مطهری و هاشمی) به دنیا نیایید، به مادرتان بگوئید در انتخاب همسر دقت کند.
کار پنجم: اسم تان شبیه مسئولان مملکت نباشد، چون آنها قبل از اینکه بکشند می شمرند، و تا آن موقع حتی تغییر نام هم نمی توانید بدهید.
نتیجه گیری از رد صلاحیت
یک، نوه های خمینی، نزدیکانش، و نمایندگانش هیچکدام صلاحیت نداشتند، خودش هم که بلد نبود فرزندان باصلاحیتی را تربیت کند، پس نتیجه می گیریم که خودش هم صلاحیت نداشته، یعنی کلا انقلاب اسلامی ایران را باید بی خیال شد.
دو، از سی نفر عضو شورای انقلاب فقط یک نفرشان که علی خامنه ای باشد، صلاحیت دارد و بقیه اعضای آن در مراحل مختلف صلاحیت شان رد شده است، بنابراین جمهوری اسلامی هم که توسط شورای انقلاب شکل گرفت، یک جمهوری بی صلاحیت است.
سه، از ۸۰ نفر عضو مجلس خبرگان قانون اساسی، کمتر از پانزده نفرشان صلاحیت دارند، پس قانون اساسی هم کلا تکلیفش روشن است و قانون اساسی که یک مشت آدم بی صلاحیت نوشته اند، چه اعتباری می تواند داشته باشد.
چهار، نود درصد اعضای مجلس اول، هشتاد درصد اعضای مجلس دوم، هفتاد درصد اعضای مجلس سوم، شصت درصد اعضای مجلس چهارم، ۵۵ درصد اعضای مجلس پنجم، ۱۲۴ نفر اعضای مجلس ششم، ۴۰ درصد اعضای مجلس هفتم، ۶۳ نفر درصد اعضای مجلس هشتم و ۵۰ نفر از اعضای مجس نهم رد صلاحیت شده اند، پس قوانین مصوبه مجلسی که صلاحیت ندارد، چطور می تواند قوانین درستی باشد؟
پنج، جز شخص رهبر، همه نخست وزیران و روسای جمهور بعد از انقلاب تا قبل از روحانی یا صلاحیت شان به اشکال مختلف رد شده و همه جزو نااهلان بشمار می آیند، معلوم نیست این امام خمینی که گفته بود « نگذارید این انقلاب به دست نااهلان بیافتد» منظورش دقیقا چی بود؟ این انقلاب چه زمانی دست نااهلان نبود که ملت بخواهند جلوی آن را بگیرند؟
شش، انتخاب رهبری توسط هاشمی رفسنجانی و براساس نقل قول احمد خمینی صورت گرفت که هر دو نفرشان مشکوک هستند، یکی شان که توسط پدرش که صلاحیت نداشت بی صلاحیت خوانده شد، دومی هم که صلاحیتش توسط شورای نگهبان رد شد. چگونه رهبری که آدمی بی صلاحیت او را رهبر می کند، خودش می تواند صلاحیت داشته باشد؟ پس نتیجه می گیریم که خود رهبری هم صلاحیت ندارد. از همه مهم تر، چگونه ممکن است رهبری که صلاحیت ندارد، شورای نگهبانی را تعیین کند که صلاحیت دارد؟
هفت، نوه ها و نتیجه های خمینی صلاحیت ندارند، پسر مطهری صلاحیت ندارد، فرزندان هاشمی صلاحیت ندارند، برادران خامنه ای صلاحیت ندارند، دختر طالقانی صلاحیت ندارد، پسر اشرفی اصفهانی صلاحیت ندارد، پسر منتظری صلاحیت ندارد، یعنی در میان این همه خانواده های رهبران مملکت دو تا روحانی وجود ندارد که بچه صلاحیت دار تربیت کند؟