مخالفت با آزادی محمد حسین رفیعی علیرغم عفو رهبری: «به خواستههایم توجه نشود، راهی جز اعتصاب غذا ندارم»
فرزند محمد حسین رفیعی، فعال ملی مذهبی که از فروردین ماه ۱۳۹۵ شامل عفو رهبری شده است به کمپین بین اللملی حقوق بشر در ایران گفت با مخالفتهای دادستان تهران یا وزارت اطلاعات همچنان پدرش در زندان اوین به سر می برد. آنا مریم رفیعی گفت پدرش طی نامه ای به دادستان کل کشور اعلام کرده اگر به خواسته های او توجهی نشود راهی جز اعتصاب غذا برایش نمیماند. به گفته فرزند آقای رفیعی، او در سن ۷۲ سالگی و با بیماریهای متعدد در زندان حتی از یک روز مرخصی هم محروم بوده است.
آنا مریم رفیعی با اشاره به اینکه تاکنون مسوولان علت مشخصی را برای در زندان نگهداشتن یا ندادن مرخصی به او ارائه نکردهاند به کمپین گفت: «یکبار گفته میشود ضابطین پرونده پدرم که وزارت اطلاعات است با آزادی یا مرخصی او مخالفت کرده اند، یکبار می گویند دادستان تهران مخالف است. به هرحال ما تا الان هیچ جواب مشخصی نشنیدهایم. پدر من سالمند و بیمار است و اگر در اعتراض به شرایطش دست به اعتصاب غذا بزند واقعا معلوم نیست چه بلایی به سرش می آید.»
علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی طی بخشنامه ای که از سوی قوه قضاییه در تاریخ ۱۲ فروردین ماه ۱۳۹۵ منتشر شد به مناسبت تولد حضرت فاطمه و سالگرد جمهوری اسلامی تعدادی از زندانیان را مورد عفو یا تخفیف مجازات قرار داد. در بند ۱۰ این بخشنامه نوشته شده است که محکومان ذکور بالای ۶۵ سال و زنان بالای ۵۵ سال به شرط آنکه در محکومیت به حبس بیش از یک سال، حداقل یک پنجم حبس خود را گذرانده باشند شامل عفو خواهند شد.
آنا مریم رفیعی به کمپین گفت: «پدر من ۷۲ سال سن دارد و بیشتر از یک پنجم محکومیت خود را هم طی کرده است پس شامل این عفو رهبری می شود. او یکسال را در این دوره در زندان بوده و در سال ۷۹ نیز شش ماه در زندان بوده که در واقع پرونده جدید او ادامه پرونده قبلی اوست. قاضی نصیر پور که قاضی اجرای احکام زندان اوین است در ملاقات حضوری با پدرم در زندان اوین او را شامل زندانیانی دانسته که باید آزاد شود و تقاضای آزادی او را برای دادستان فرستاده، آقای نصیری پور به پدرم گفته او شامل حال عفو خواهد شد اما باید منتظر پاسخ مافوقش باشد. با این حال بعد از گذشت تقریبا سه ماه هنوز دادستان تهران پاسخی نداده است.»
دختر این زندانی با اشاره به اینکه حتی با تقاضای مرخصی پدرش نیز مخالفت می شود به کمپین گفت: «طبق قانون پدرم مانند هر زندانی دیگر حق استفاده از سه روز مرخصی در ماه را دارد اما هر بار که درخواست مرخصی داده ایم با آن مخالفت شده است. حتی وقتی مادرم بیمار بود نیز با مرخصی او مخالفت شد. به طور غیر منتظرهای حدود یک ماه پیش به وکیل پدرم اعلام کردند که با مرخصی سه روزه او موافقت شده است و ما منتظر بیرون آمدن پدرم بودیم که دوباره اعلام شد ضابطین پرونده پدرم که وزارت اطلاعات هستند با مرخصی پدرم مخالفت کرده اند.»
آنا مریم رفیعی با اظهار اینکه پدرش دچار بیماری های متعدد است به کمپین گفت: «پدرم دچار اختلال شدید غده تیروئید، گهگاه فلج شدگی دست راست و واریس پیشرفته پا است که طبق نظر پزشکان احتمال آمبولی مغزی و قلبی را افزایش می دهد و باید مرتب تحت درمان باشد. همین طور به دلیل اینکه از زمان بازداشت تاکنون دسترسی به چشم پزشک نداشته، هر دو لنز چشمانش تار شده اند و نیاز به تغییر لنز دارد. همه این ناراحتی ها نیاز به درمان تخصصی دارد که متاسفانه تا الان پدرم دسترسی به پزشک متخصص نداشته است.»
آنا مریم رفیعی درباره درخواستش از مقامات قضایی کشور گفت: «پدرم در درگیری ها و اختلاف سلیقه های میان قوه قضاییه و وزارت اطلاعات دارد قربانی می شود. تنها خواسته ما اجرای قانون است. به شکل غیرقانونی پدرم را بازداشت کردند، حکم دادند اما الان می تواند با عفو رهبری آزاد شود یا حداقل به او مرخصی بدهند تا برای مداوای بیماری هایش چند روزی بیرون بیاید.»
حسین رفیعی خود در تاریخ ۲۴ خرداد ماه ۱۳۹۵ نامه ای خطاب به محمد جواد منتظری، دادستان کل کشور نوشته و خواسته به درخواست هایش رسیدگی شود. او در این نامه نوشته از آنجا که جعفر دولت آبادی، دادستان تهران تاکنون اقدامی برای درخواست هایش انجام نداده، مجبور شده از آقای منتظری به عنوان دادستان کل کشور کمک بگیرد.
آقای رفیعی در این نامه با اشاره به بخشنامه عفو رهبری نوشته است: «در ۱۲ فروردین ۱۳۹۵ بخشنامه عفو سالروز جمهوری اسلامی اعلام و طبق بند ۱۰ آن افراد بالای ۶۵ سال که یک پنجم محکومیت خود را سپری کرده اند باید بلااستثنا آزاد می شدند. اما دادستان تهران عدم اعمال بخشنامه را در رابطه با اینجانب صادر و از آزادیم جلوگیری کرد. وزیر محترم اطلاعات به عنوان مقام ضابط پرونده مطابق نامه ارسالی اینجانب و پس از رسیدگی موضوع تقاضای آزادیم را نمودند که ایضا به آن توسط دادستان تهران وقعی نهاده نشد.»
او در بخش دیگری از نامه اش نوشته است: آیا پسندیده است که برای توجه دادستان تهران در دهه هفتاد عمرم با چندین بیماری دست به اعتصاب غذا بزنم؟
آقای رفیعی همچنین با اشاره به عدم موافقت با درخواست های مرخصیش نوشته است: «نظر به بیماری خود و همسرم که شرح و مستنداتش در پرونده دادیار ناظر و اجرای احکام مضبوط است تقاضای مرخصی کرده ام که کماکان مسکوت و مکتوم مانده است.»
محمد حسین رفیعی، فعال ملی، مذهبی و استاد دانشگاه تهران (رشته شیمی) روز ۲۶ خرداد ۱۳۹۴ در خیابان توسط نیروهای وزارت اطلاعات دستگیر و به بند هشت زندان اوین منتقل شد. او به سه اتهام “فعالیت و عضویت در گروهک غیرقانونی و ضد امنیتی موسوم به شورای فعالان ملی مذهبی،” “فعالیت تبلیغی علیه نظام از طریق مصاحبه با رسانه های مخالف نظام و صدور بیانیه های ضد امنیتی“ و “استفاده از تجهیزات ماهواره در منزلش“ در تاریخ چهارم خرداد ماه ۱۳۹۴ به شش سال حبس و دو سال محرومیت از فعالیت های حزبی و رسانه ای محکوم شد اما چند روز پس از ارائه لایحه اعتراض به دادگاه تجدید نظر، در روز ۲۶ خرداد ماه در خیابان دستگیر و به زندان منتقل شد.