هفت روز هفت یادداشت: بازی در «پازل» دشمن و سه دلیل تعطیلی کنسرت پالت در کرمانشاه (ابراهیم نبوی)
طنز اجتماعی- ابراهیم نبوی
بیخودی نیست که فرمانده ناجا گفته است: « امنیت ایران اسلامی در منطقه و جهان مثال زدنی است.» واقعا چنین امنیتی را به این سادگی ها نمی توان ایجاد کرد. همین بشار اسد در همین چهار پنج سال گذشته تعداد مخالفان جدیاش با همین شیوه های امنیت مثال زدنی از ۳۰۰ هزار نفر به کمتر از ۵۰ هزار نفر رساند. چطوری؟ با یک راه حل ساده، او ۲۵۰ هزار نفر از مخالفانش را کشت، مخالفانش کم شدند. چنین راههای مطمئنی برای ایجاد یک امنیت مثال زدنی وجود دارد، آن وقت آمریکایی ها و فرانسوی ها این همه سعی می کنند به جای کشتن مخالفان شان با آنها حرف بزنند.
بیایید کمی به این امنیت مثال زدنی فکر کنیم. مثلا در همین هفتههای گذشته ۳۰ نفر فقط در مشهد به اتهام فعالیت به عنوان مدلینگ دستگیر شدند و دادستان مشهد گفته است: «بازداشت شدگان مدلینگ به یک تا ده سال زندان محکوم خواهند شد.» یعنی آدم متحیر می ماند که چطوری چنین راهحلهای سادهایی به ذهن عزیزان امنیتی و انتظامی می رسد؟ فکر کنید فقط ۳۰ نفر به اتهام مدلینگ در مشهد بازداشت شدند، یعنی سی تا استان داریم. بقیه اش را خودتان حساب کنید. فقط در همین هفته شش نفر در زاهدان به اتهام مدلینگ بازداشت شدند. اگر زاهدان شش نفر متهم مدلینگ داشته باشد، لابد در تهران ۳۰۰ هزار نفر را باید به همین اتهام زندانی کرد. در همین هفته ۹۰۰ متهم در شیراز بازداشت شدند، اتهام شان هم سرقت، خرده فروشی مواد، قمار بازی، اقامت غیرمجاز و هرچیز دیگری است که ممکن است فکرش را هم نکنید.
آفرین چیت ساز روزنامه نگار در همین هفته گذشته به دو سال زندان محکوم شد. نازنین زاغری بانوی ایرانی که به اتهام دیدن پدر و مادرش به ایران آمده، بخاطر اینکه فقط بهایی است، به پنج سال زندان محکوم شد، مشکل هم فقط با بهایی ها نیست، هفته پیش پنج نفر به اتهام اینکه مسیحی بودند دستگیر شدند. شاگرد محمد علی طاهری هم چون شاگرد محمد علی طاهری بود در بابل دستگیر شد. مرجان داوری که کلا جرمش این است که تعدادی کتاب در مورد امور متافیزیکی ترجمه کرده و با شوهر سابقش از همین کارهایی می کرده که میلیونها نفر در هند می کنند و در مورد روح و پرواز روح و چیزهایی شبیه این حرف می زنند و صدها میلیون نفر در بقیه دنیا که به همین شکل به مردم آموزش هایی درباره مسائل متافیزیکی می دهند.
از طرف دیگر یکی از زندانیان هنرمند که زندانی بود، چون زندان برایش کم بود، از زندان تبعید شد. دو فعال کارگری در ساوه محاکمه شدند. رضا شاهینی پس از بازگشت به ایران به اتهام شرکت در یک تظاهرات یک میلیون نفری در هفت سال قبل بازداشت شده، احمد منتظری هم به اتهام اینکه پدرش ۲۵ سال قبل سخنرانی کرده و حالا هم ده سال است مرحوم شده به اتهام اقدام علیه امنیت ملی کشور بازداشت شده. شش نفر هم در تبریز به اتهام جاسوسی بازداشت شدند. حتما فکر می کنید جاسوس سیا هستند، نه، مدعی شده اند که این افراد طرفدار تجزیه طلبان هستند، حالا برای کی جاسوسی می کردند، خدا می داند.
پنج نفر از اعضای جبهه مشارکت هم مثل محمدرضا جلایی پور نماینده اول مردم تهران در مجلس ششم به اتهام عضویت در حزب غیرقانونی مشارکت که در انتخابات رئیس جمهور فعلی و مجلس فعلی برنده شده اند، تحت محاکمه اند و با وثیقه آزادند. سه نفر هم به اتهام عضویت در کمپین یادآوری امام نقی به شعیان در انتظار حکم اند. فرض کن یک نفر خارجی خبر را بخواند و سئوال کند: جرم اینها چیست؟ می گویند: اینها در فیسبوک در یک صفحه در مورد امام شیعیان حرف می زدند. سئوال می کند: یعنی به امام شیعیان فحش می دادند؟ جواب می دهند: نه، به شیعیان می گفتند امام نقی را فراموش نکنید. جان مادرتان! این هم شد اتهام؟ یعنی شما اگر سرفه هم بکنید به اتهام سرفه کردن در راستای اهداف دشمن بازداشت می شوید.
آن وقت در همین حال و احوال، دادستان تهران یک طرح بسیار جدی را مورد اجرا قرار داده و اسمش هم هست «کاهش جمعیت کیفری کشور» و دادستان تهران رسما از قضات خواسته که « «قضات از معرفی افراد معتاد به زندانها خودداری کنند.» یعنی تنها گروهی که قوه قضائیه با زندان شان مخالف است، کسانی است که معتاد هستند.
دست عربستان را قطع می کند
آدم نمی فهمد این عزیزان امام جمعه چرا تا تصادف می کنند اینقدر به خواهر و مادر طرف گیر می دهند. آقا! شما چرا اینقدر می هورنید؟ کمی آهسته تر. استاد عظیم الجثه و عجیب الچهره، احمد خاتمی قاط زد و در نماز جمعه گفت: «ملت دستی که برای آشتی با عربستان دراز شود، قطع خواهد کرد.» یعنی آدم یادش می آید که تا قبل از توافق ایران و آمریکا چقدر دست تهدید به قطع شدن شد و آخرش هم توافق انجام شد و امامان جمعه هم ساکت ماندند و بعد هم همه با هم دست دادند و هیچی به هیچی. فقط مانده ام که این عزیزان گلگون کفن دست قطع کن و زبان با شمشیر ببر و هیجان زده برای چی با این جدیت تهدید می کنند؟ نکته این که آقای احمد خاتمی گفته: «موضوع سیاست خارجی را رهبر انقلاب رقم می زند.» آدم فکر می کند وقتی آقا قرار است رقم بزند، شما برای چی قاط می زنی؟ بگذار رقم بزند، شاید یک جور دیگری رقم زد. البته هفته پیش عربستان گفته که «ایرانی ها کلا مسلمان نیستند.» آقا هم گفته که « شجره خبیثه ملعونه آل سعود لیاقت اداره حرمین شریفین را ندارد.» یعنی نمی دانم این آقا چرا حرف می زند، خب سنگ پرت کن، هم فحش کم نمی آوری، هم نرمش قهرمانانه می کنی برای سلامتی ات خوب است.
پوشش فطری بشریت یک میلیونی
یک اصطلاح داریم به عنوان «فطری». مثلا می گویند عشق در فطرت آدم است. البته من دقیقا نمی دانم فطرت آدم کجای آدم است، ولی فرض کنیم این فطرت یک جای آدم است، نشانه اینکه یک چیزی فطری باشد و در فطرت انسان باشد، چیست؟ به گفته علما چیزی که فطری است، دو نشانه دارد، یکی اینکه در همه تاریخ وجود داشته باشد، دوم هم اینکه در همه جغرافیا وجود داشته باشد. مثلا غریزه حفظ خود فطری است، یعنی همه آدمها در همه جای دنیا و در همه زمانها به «حفظ خودشان» یا به قول فلاسفه «صیانت ذات» باور داشتند و عمل می کردند.
حالا، آقای حائری شیرازی امام جمعه ریش قرمز شیراز گفته: «حجاب یک پوشش فطری است و انسان باید بیمار شده باشد که برهنگی را خوب بداند.» همانطور که من و شما و آقای حائری و همه ایرانیان می دانند، خدای ناکرده منظور آقای حائری از برهنگی این نیست که واقعا یک خانم لخت مادر زاد باشد و کلا حتی لباس زیر هم نپوشیده باشد. یک زمانی امام جمعه رشت گفته بود: «دیدم این زنان آمده بودند توی خیابان لخت مادرزاد.» و بعد توضیح داده بود: «تمام چانه این زن از مقنعه بیرون بود.» منظور علما از برهنه یعنی مثلا زنی که حجابش خوب نباشد، یا مثل همه زنهای روی کره زمین، با یک کت و دامن یا با یک تی شرت و یک شلوار لی، یا با یک دامن و یک بلوز رفته باشد توی خیابان. آیت الله حائری می گوید: همه این زنهایی که با این لباس به خیابان می روند بیمار شده اند. پس نتیجه می گیریم:
اول: همه زنهایی که در چین و هند و قاره آمریکا و قاره اروپا و آفریقا زندگی می کنند و جز ایران و سومالی و مکه و مدینه که حجاب در آنها اجباری است، بیمارند. یعنی کلا از ۷ میلیارد و ۱۲۵ میلیون نفر ساکنان کره زمین احتمالا ۱۲۵ میلیون نفر حال شان خوب است و ۷ میلیارد نفر بیمارند. یعنی تعداد آدمهایی که روی کره زمین بیمار نیستند، کمتر از ۲ درصد کل جمعیت کره زمین است.
دوم: مردم ایران تا سال ۱۳۵۷ بیمار بودند، رضا شاه در سال ۱۳۱۴ دستور داد همه زنان ایرانی بیمار شوند، ولی امام خمینی کلا همه زنان ایرانی را از بیماری نجات داد. یعنی کلا تعداد افراد غیربیمار روی کره زمین تقریبا ۱۰۰ میلیون نفر هستند و همه آنها هم در سی چهل سال گذشته بیمار شده اند. قبل از انقلاب ایران همه بشریت بیمار بود.
سوم: همه مردمی که در جهان ثروت تولید می کنند، کتاب می نویسند، اکتشاف و اختراع می کنند، جایزه نوبل می گیرند، فیلم می سازند، مسیحی و بودایی و یهودی اند، در ایران زندگی نمی کنند، همه شان بیمارند و فقط همین خواهران معتقد به حجاب در قم و مشهد و اصفهان که سی و هفت سال است به زور ده شبکه تلویزیونی و صد شبکه رادیویی روز به روز حجاب شان کمتر می شود، افراد غیربیمارند.
یعنی یکی هم نیست به آقای حائری بگوید نمی شود که شما با یک ماشین برعکس اتوبان داری می روی و مست کردی و حالت خوش نیست، فکر می کنی دو هزار تا ماشین برعکس دارند می روند، حالا شما یک درجه بگذار، یک آزمایش خون و آزمایش ادرار بده، شاید شما بیمار بودی و اشتباهی فکر می کردی بقیه مردم دنیا همه شان بیمارند.
پیش بینی احمدی نژادی
یادتان هست که احمدی نژاد پیش بینی کرده بود که ایران تا یک سال دیگر قدرت اول اقتصاد جهان می شود؟ الآن از آن زمان ده سال گذشته و ایران در این چند سال بیست سال از نظر اقتصادی عقب رفته. یادتان هست که احمدی نژاد پیش بینی کرده بود که آقا امام زمان شش ماه دیگر ظهور می کند؟ از آن زمان دوازده سال می گذرد و نه تنها امام زمان ظهور نکرد، بلکه خود احمدی نژاد هم فعلا در غیبت صغری است و هر دو ماه که سرش از زیر آب بیرون می آید و یک جیغ می کشد و دوباره محو می شود. احمدی نژاد پیش بینی کرد که « آقای روحانی تا اسفندماه بیشتر رئیس جمهور نیست.» ما که زنده ایم ایشان هم که زنده است، اسفند هم می آید و معلوم می شود چه اتفاقی می افتد. ولی وقتی آدم رو داشته باشد، اصلا این چیزها مهم نیست، باز همین حرفها را می زند، با پررویی هم خیره می شود وسط دوربین.
کنسرت پالت در کرمانشاه لغو شد
فرض کنیم قبول کنیم که کنسرت های مشهد که به دستور آقای علم الهدا لغو می شود، واقعا به امام رضا مربوط است. اصلا خود امام رضا وقتی در مشهد بود، چه در دربار مامون و چه در دربار هارون الرشید پر از نوازنده و موسیقیدان بود و من مطمئنم هر وقت ابراهیم موصلی و شاگرانش و زریاب که در بارگاه هارون الرشید و مامون برنامه موسیقی اجرا می کردند، خود امام رضا بلیت های وی آی پی داشت. اصلا معلوم نیست در تمام این هزار سال قبل از علم الهدا که مشهد مرکز موسیقی ایران بود، یعنی یک نفر به ذهنش نرسیده بود که در خراسان موسیقی را ممنوع کند؟ یعنی کلا خدا و شریعت را علم الهدا کشف کرد؟ اصلا فرض کنیم که کنسرت موسیقی بخاطر امام رضا باید لغو شود. فرض می کنیم این قاعده بدون اشکال باشد. کنسرت پالت را در کرمانشاه برای چی لغو کردند؟
هفته قبل کنسرت پالت در کرمانشاه لغو شد. احتمالا باید یکی از دلایل زیر در لغو این کنسرت در نظر گرفته شده باشد.
یک، کرمانشاه دومین پایتخت ساسانیان بود و ساسانیان از همان اول علاقه خاصی به امام رضا داشتند و کلا قرار بود اول امام رضا را زمان ساسانیان به کرمانشاه دعوت کنند، ولی چون هنوز در دوره ساسانیان امام رضا و کلا اسلام به وجود نیامده بود، امام رضا چهار پنج قرن بعد به مشهد رفت. بنا براین بطور قانونی امام رضا قرار بود به کرمانشاه برود، حالا اینکه نرفت، این دیگر به پالت هیچ ربطی ندارد و از این پس کرمانشاه هم جزو خراسان محسوب می شود و کلا کنسرت در کرمانشاه را بی خیال.
دو، طاق بستان یکی از اولین اماکن مقدسی بود که قرار بود برای ظهور امام زمان در آن طاق نصرت ببندند، آن زمان ها هم نه چراغی در کار بود و نه کسی طاق نصرت آذین می بست، به همین دلیل رفتند وسط کوه اولین طاق نصرت را برای ظهور امام زمان کندند، تازه بعد از اینکه این کار را کردند، متوجه شدند هنوز سه چهار قرن به ظهور پیغمبر و اسلام و حضرت علی و امام رضا و امام زمان مانده، ولی گفتند ما که قرار است سیزده قرن منتظر بمانیم، چه اشکالی دارد، شانزده قرن منتظر می مانیم. به همین دلیل طاق بستان کلا به عنوان اماکن مقدسه شناخته می شود و از این پس کنسرت همه از جمله پالت در کرمانشاه ممنوع است.
سه، امام رضا در هنگام ورود به ایران، از گمرک کرمانشاه وارد شد و چک پاسپورت و کارهای گمرکی را آنجا انجام داد، و اتفاقا این موضوع را همین دو روز قبل کشف کردند. به همین دلیل از این به بعد کرمانشاه هم جزو آستانقدس رضوی است و موسیقی در آن تا اطلاع ثانوی بای نحو کان ممنوع است.
اگر فکر می کنید استدلال های من الکی است و هیچ منطقی ندارد، بروید استدلال های آقای علم الهدی را بخوانید و ببینید مال او از مال من هم بی ریشه تر است.
پازل دشمن
هرچه فکر کردم که آدم چطوری در پازل دشمن بازی می کند، نفهمیدم. ظاهرا پازل یا همان جورچین علیهم علیه همان چند قطعه ای است که وقتی کنار هم بچینی، یک تصویر از آن درست می شود. پازل هم یک بازی است که آدم تنهایی با خودش بازی می کند. آدم نه با دشمنش، بلکه با دوستش هم نمی تواند پازل بازی کند، اصلا پازل، بازی دو نفره نیست. آقای حسین نقوی حسینی در پاسخ به گفته های علی مطهری درباره پرونده جنایات سال ۱۳۶۷ گفته: «علی مطهری در پازل دشمن بازی می کند.» من البته بعید نمی دانم علی مطهری با چیزی از دشمن، یا توی میدان دشمن، یا به عنوان عامل دشمن بازی کند. ولی آدم که نمی تواند توی پازل دشمن بازی کند. شما یا تا حالا بازی نکردی، یا نمی دانی پازل چی هست. حالا چه اصراری است که آدم وقتی معنی کلمات را نمی داند، یک جوری حرف بزند که به نظر شیک بیاید؟
تربیت دانش آموزان
شما قاچ زین را بچسب، اسب سواری پیشکش. نصف علمای اعلام و حجج اسلام و فرماندهان سپاه بچه هایش شان چشم ندارند باباها را ببینند، آن یکی پسرش از دستش فرار کرده بود و رفته بود، رسما دشمن پدرش بود. یکی دیگر تا نیم ساعت قبل از رفتن پسرش به زندان و مخالفت او با حکومت خودش را برای رهبری به شش قطعه مساوی تقسیم می کرد، بعد کلا بی خیال همه چیز شد. پسر آن یکی از وزرای احمدی نژاد بی خیال بابا شد و رفت وسط امور تجاری و حالا هم که بازداشت است. یعنی از ده تا آقازاده اتفاقا تنها آقازاده هایی که شبیه بابای شان درآمدند بچه های هاشمی رفسنجانی بودند که تا آخرش بابا با بچه ماند و بچه با بابا. این علمای اسلام و فرماندهان سپاه، خیلی تربیت کردن شان خوب است، می خواهند بچه های مردم را هم تربیت کنند. سردار سعید قاسمی گفته که « تربیت دانش آموزان را باید به بسیج و هیئت های مذهبی سپرد.» یکی هم نیست که به این برادر بگوید شما اول آن ریشی که قول داده بودی اگر فائزه هاشمی زندان رفت بتراشی به کار واجبی بگذار، بعدا به تربیت بچه های مردم فکر کن.