بی خبری از وضعیت شهناز اکملی پس از بازداشت توسط وزارت اطلاعات
*به زود شده در تاریخ سوم اسفند ۱۳۹۵: شهناز اکملی روز سی ام بهمن ماه با سپردن وثیقه صد میلیون تومانی از بند ۲۰۹ زندان اوین آزاد شد.
محمد کریمبیگی، همسر شهناز اکملی که بدون دسترسی به وکیل و ملاقات با خانواده در سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات نگهداری میشود، با غیرقانونی خواندن بازداشت همسرش، به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که مسئولان قضایی و امنیتی تا کنون پاسخی به سئوالات درباره، دلایل بازداشت، اتهام و زمان آزادی او ندادهاند.
پدر مصطفی کریمبیگی، از کشتهشدگان اعتراضات خیابانی جنبش سبز به کمپین گفت ماموران وزارت اطلاعات پس از بازداشت همسرش، با تلفنی ناشناس با دخترش مریم کریمبیگی تماس گرفتهاند و تهدید کردهاند که در صورت سر و صدای رسانهای «خانهشان را آتش خواهند زد.»
یک منبع مطلع نیز به کمپین گفت که خانواده کریمبیگی پس از این تلفن با ارسال نامهای به دبیرخانه وزارت اطلاعات اعلام کردهاند که از سوی یکی از ماموران تهدید شده اند و خواستار رسیدگی و برخورد با این اقدام غیرقانونی شدند.
محمد کریمبیگی همچنین به کمپین گفت که ماموران وزارت اطلاعات پس از بازداشت همسرش (شهناز اکملی) او و دخترش را به کمیته پیگیری وزارت اطلاعات احضار کرده و با آنها با بیاحترامی رفتار کردهاند.
پدر مصطفی کریمبیگی درباره دلایل بازداشت و اتهامات احتمالی همسرش به کمپین گفت: «اتهامات را که به ما نگفتهاند و مسئولان قضایی را هم موفق نشده ایم ببینیم ولی به جز ذکر یاد و خاطره پسر شهیدمان و دیدار با دیگر خانوادههای داغدار و خانوادههای زندانیان سیاسی هیچ کار دیگری نکرده که اینها هم تماما قانونی و مسالمتآمیز و انسانی بوده است، بنابراین من واقعا نمیدانم قرار است چه اتهامی به همسرم تفهیم شود ولی این بازداشت و تهدید خانواده و بی خبری غیرقانونی است.»
محمد کریمبیگی همچنین گفت که همسرش از بیماری میگرن رنج میبرد و خانواده در این وصعیت «سلول انفرادی و بازجویی و بیخبری» نگران سلامتی او و عدم دسترسیاش به رسیدگی پزشکی مناسب هستند.
شهناز اکملی، ۵۱ ساله، مادر مصطفی کریمبیگی از کشتهشدگان اعتراضات عاشورای سال ۱۳۸۸ در جریان جنبش سبز و از مادران فعال در اعتراضات مدنی و مسالمتآمیز است که روز چهارشنبه ششم بهمن ماه(۹۵) توسط نیروهای امنیتی وزارت اطلاعات بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد.
شهناز اکملی یک روز پس از بازداشت در تماس تلفنی کوتاهی با خانوادهاش از حضور خود در زندان اوین خبر داد و گفت که به او قول دادهاند که با قرار وثیقه آزاد شود ولی پس از مراجعه خانواده کریمبیگی به دادسرا به آنها گفته شده بود «فعلا بازداشت است.»
به گفته یک منبع مطلع «مأموران وزارت اطلاعات پس از بازرسی منزل و ضبط تعدادی از وسائل شهناز اکملی، او را به مکان نامشخصی منتقل کردند.»
مصطفی کریمبیگی، پسر ارشد شهناز اکملی، ششم دی ماه ۱۳۸۸ که همزمان با مراسم مذهبی «عاشورا» بود در تهران حین حضور در اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات ریاست جمهوری و جنبش سبز هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد. خانواده مصطفی کریم بیگی گفتهاند که پیکر او کالبد شکافی شده بود و اثر گلوله در پیشانیاش مشهود بود. مأموران امنیتی همچنین اجازه دفن مصطفی کریم بیگی را در تهران و شهر محل زندگی اش ندادند و خانواده اش او را در روستایی در اطراف تهران به خاک سپردند.
اعتراض و دادخواهی خانواده مصطفی کریم بیگی برای شناسایی عاملان قتل فرزندشان و برقراری عدالت به نتیجه ای نرسید ولی شهناز اکملی، مادر مصطفی، هر سال با برگزاری مراسم یادبود برای فرزندش و با حضور موثر در اجتماعات مادران کشته شدگان اعتراضات پس از انتخابات سال ۸۸ و نیز ارتباط با خانواده برخی دیگر از قربانیان دستگاه های امنیتی و انتظامی و نظامی از جمله مادر ستار بهشتی، ضمن اعتراض به بیعدالتی نقش فعالی در حمایت از زندانیان سیاسی و عقدیتی و دفاع از حقوق آنها داشت و به همین دلیل بارها از سوی نهادهای امنیتی با تذکر و تهدید روبرو شده بود.
«مادران خاوران»، «مادران پارک لاله» و «مادران صلح» گروههای مختلفی از مادرانی بوده اند که طی سه دهه گذشته با هدف دادخواهی در ایران فعالیت کردهاند. این مادران عموما پس از قتل و یا اعدام و یا زندانی شدن فرزندانشان به دست عوامل حکومتی و یا ناشناس با هدف مطالبه عدالت فعال شدهاند و با گرهزدن خواستهای فردی خود با دادخواهی جمعی، هویت اعتراضی عام پیدا کردهاند. نهادهای امنیتی ایران نه تنها تا کنون به خواستههای آنان مبنی بر رسیدگی و اجرای عدالت پاسخ نداده اند بلکه به فعالیت ها و اعتراضات آنها به چشم تهدیدی امنیتی نگاه کرده و آنها را سرکوب می کنند. منصوره بهکیش، راحله راحمی پور و سیمین عیوض زاده از جمله دیگر «مادران» فعالاند که طی یک سال گذشته به دلیل اعتراضات مسالمت آمیز و دادخواهی احضار، بازداشت یا زندانی شدهاند.