هفت روز هفت یادداشت: رییس جمهور چهکاره است؟(ابراهیم نبوی)
یعنی آدم دهانش نیم متر باز میماند که رئیس جمهور که همین نیم ساعت قبل انتخاب شده و رئیس شورای امنیت ملی هم هست، اگر حق ندارد درباره حصر دو نفر که چند سال است بدون هیچ حکم قضایی و هیچ دادگاهی در زندان هستند، نظر بدهد، پس چه کسی حق دارد نظر بدهد؟ این حرف را کسی میزند که خودش مقام انتصابی است و این حق را از مقام انتخابی سلب میکند. صادق لاریجانی گفته: «یک کاندیدایی خطاب به هوادارانش گفته است ما آمدهایم حصر را بشکنیم، شما چکارهاید که بخواهید حصر را بشکنید؟» یک طوری هم حرف میزند درباره «کاندیدایی که گفته….» و میپرسد: «شما چکارهاید؟» که انگار نه انگار طرف رئیس جمهور است. تا حالا اصلا اسم رئیس جمهور را شنیدی؟ کلا میدانی که مملکت جمهوری است؟ میدانی جمهوری اسلامی فقط اسم یک خیابان نیست؟
اصلا رئیس جمهور هیچ کاره، شما که دو هزار سال است مسئول قضایی هستید، برای چی طرف را محاکمه نمیکنید؟ تهدید میکند که اگر محاکمه کنیم اعدام میکنیم. خب، اعدام نکنید، زندانی کنید. اگر مصلحت این است که زندانی کنید، زندانی کنید. اگر هم قانونی است که اعدام کنید، اعدام شان کنید. یعنی چه که شش هفت سال آدم بدون حکم قضایی در جایی زندان باشد و برایش یک اسم درست کرده باشند به اسم «حصر» که نه معنیاش زندان است، نه آزادی است، نه تبعید است، نه مرگ است. البته این موضوع مسبوق به سابقه است. همین الآن نصف زندانیان کشور همین مشکل را دارند. براساس قانون طرف باید آزاد بشود، ولی زندانی است، باید اعدام شود ولی زندانی است. یکی هفده سال بازداشت موقت است. آن یکی عباس امیرانتظام را به زور از زندان بیرون کرده بودند، ولی حاضر نبودند حکم پایان محکومیتش را بدهند.
البته آقای غلامرضا تاج گردون گفته: «رفع حصر سختتر از برجام نیست.» طبیعی است که سختتر از برجام است. در مملکت ما سیاست خارجی میتواند جیک ثانیه از بالا تا پایین تغییر کند، هیچ مشکلی هم پیش نیاید، اما همین که نیم سانت روسری قانونا عقب و جلو برود، کل مملکت و تاریخ اسلام منفجر میشود. من اصلا بعید نمیدانم همین هفته بعد ترامپ به تهران سفر کند و بدون اینکه دست زنش را بگیرد، به جای رقص شمشیر باباکرم برقصد و سفارت آمریکا در تهران جیک ثانیه افتتاح شود، ولی روسری و مانتو قانونا هیچ تغییری نکند. حتی حدس میزنم اگر مسیح علینژاد هم بشود وزیر زنان و آزادیهای یواشکی و کل بانوان کشور هر روز صبح وسط تهران استریپتیز کنند، باز هم قانونا حجاب برتر همین چادر بماند، ولی همین جوری و دورهمی همه هر جوری دوست داشتند حال کنند. کلا همین جوریهاست دیگر.
نظام انتخاباتی ناقص بالفطره
معمولا در هر جای دنیا وقتی کسی میگوید قانون مطبوعات ایراد دارد، احتمالا منظورش این است که برای چی روزنامهنگاران آزاد نیستند، اما در ایران وقتی گفته میشود قانون مطبوعات ایراد دارد، یعنی برای چی هنوز تعدادی روزنامه وجود دارد؟ در هر جای دنیا وقتی گفته میشود قانون احزاب ایراد دارد، یعنی احتمالا برای چی احزاب تندرو آزادی ندارند. در ایران وقتی گفته میشود قانون احزاب ایراد دارد، یعنی برای چی اصلا چنین قانونی را سی سال قبل نوشتهاند؟ همین میشود که وقتی آقای محمد محمدیان رئیس نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها میگوید: «نظام انتخاباتی ایران دارای نواقصی است که باید اصلاح شود.» منظورش یکی از ایرادات زیر است:
ایراد اول: چرا رئیس جمهور انتخاب میشود؟
ایراد دوم: اصلا برای چی پست ریاست جمهوری وجود دارد؟
ایراد سوم: اصلا برای چی مردم وجود دارند؟
و نظام انتخاباتی ایران هم باید اصلاح شود و اصولا همانطور که رئیس صدا و سیما و قوه قضائیه و شورای نگهبان انتخاب میشود به شرح ایضا. تمام شد رفت، شتر مرد، حاجی خلاص!
دروغگو، دروغگو، ۶۳ درصدت کو؟
یعنی این آقای کریمی قدوسی اگر بگوید اسمش جواد است، من مطمئنم اسمش جواد نیست و حتما اصغر یا عبدالله یا چیزی دیگر است، حتی اگر اسمش هم جواد باشد و خودش بگوید که جواد کریمی قدوسی است، مطمئنم که جواد لاریجانی است یا چیزی در همان حدود. کلا نشد یک متر روده راست در کل وجود این آدم کاشف به عمل بیاید، یعنی هر هفته دو تا خبر از خودش در میکند، هر دو تا دروغ. راست راست وسط مملکت نشسته و جمله قصار صادر کرده که «هواپیمای نظامی عربستان که به حریم فضایی ایران تجاوز کرده بودند با مماشات وزارت خارجه توانست از مهلکه بگریزد.» یعنی آدم در شگفت میماند که این موجود چطوری چنین چیزهایی به ذهنش میرسد؟ یعنی طوری حرف زده انگار وزارت خارجه مرکز پدافند کشور است. البته داستان به کریمی قدوسی محدود نمیشود، حضرت نبویان از جبهه پایداری هم اظهار لحیه کرده که «وزارت خارجه و ظریف میخواستند قاسم سلیمانی را تحویل آمریکا بدهد.» یعنی اینها این حرفها را از کجایشان استخراج میکنند؟ البته مملکت که خرتوخر است، ولی اینقدر؟
توهین یک دانیال به رهبری
دانیال استخری وکیل دادگستری در شیراز به اتهام توهین به رهبری بازداشت شد. من البته شخصا آقای دانیال استخری را نمیشناسم، لزومی هم ندارد که بشناسم، اما مطمئنم وی حتما مقصر بوده. به هر حال هر ایرانی در هر شرایطی ممکن است متهم بشود که به رهبری توهین کرده و اثبات آن اصلا کار سختی نیست. لزومی هم ندارد که مثلا همین آقای دانیال استخری که از اسمش معلوم است که انسان مشکوک و معلوم الحالی است، خودش هم بفهمد که به رهبری توهین کرده.
این جرم اهانت به رهبری که مثل دزدی یا بیناموسی یا اختلاس یا فسق و فجور یا خلاف رانندگی نیست که آدم بفهمد که مرتکب جرم شده و یا اگر بخواهد آن را انجام ندهد. مثلا شما دوست ندارید دزدی کنید، کافی است که دزدی نکنید، یا مثلا نمیخواهید به جرم اقدام علیه امنیت ملی زندانی شوید، کافی است که فکر نکنید، یا نمیخواهید به اتهام فساد اخلاقی دستگیر شوید، کافی است که کلا خودتان را بکشید، کاری ندارد، اما توهین به رهبری نکردن اصلا دست خود آدم نیست.
طرف میگوید نظرت درباره دولت چیست؟ شما یک ساعت از دولت تعریف میکنی، همین میشود یک توهین به رهبری. یا میگوید داشتی چکار میکردی؟ میگویی داشتم فکر میکردم. همین میشود توهین به رهبری. یا طرف میپرسد چرا بچهدار نمیشوی؟ میگویی چون زن نگرفتم. این میشود دو تا توهین به رهبری، چون هم ازدواج نکردید و شیعه به خطر افتاده و هم فرزند ندارید و بکلی اسلام به خطر افتاده.
اصلا فرض کنید طرف از شما بپرسد که نظرت چیست؟ و شما حرف نزنید، همین خودش یعنی شما جزو «ساکتین» هستید، حالا یا ساکتین فتنه، یا ساکتین تحریم، یا ساکتین یک چیز دیگر. شما را بخدا، ساکت بودن هم جرم میشود؟ در هر جای دنیا بگوئید که عدهای بخاطر ساکت بودن مجرم شناخته شدند، به آدم میخندند. اصلا همین خندیدن خودش توهین به رهبری است. پس در همین جا اینجانب از آقای دانیال استخری اعلام برائت کرده و ایشان را محکوم میکنم و مطمئنم که حتما به رهبری توهین کرده. اصلا مگر میشود آدم زنده باشد و به رهبری توهین نکند؟
رفع دغدغدغدغدغه رهبری
من بمیرم برای این رهبری که از صبح تا شب فقط دغدغه دارد و مسئولان مملکت باید دغدغه او را رفع و رجوع کنند. از دغدغه شعر نو و شعر کهنه و قوالب عروضی و پروین اعتصامی بگیر تا دغدغه معماری اسلامی و خشتک غربی و بچه دار شدن ملت تا هزار تا ماجرای دیگر. این داستان توافق ۲۰۳۰ یونسکو هم که دغدغه اعظم، یک بار قبل از تصویب به عرض آقا رساندند، خودش امضا کرده، سی بار خوانده، هفت بار تائید کرده، هفتهای یک بار هم به آن شک میکند. در انتخابات هم که کلا شده بود سوژه رقابت انتخاباتی، از مصرف کاندوم، تا ممنوعیت قرآن، تا مصرف سه گالن لیدی گاگا در هر روز تا آتش زدن پرچم سیدالشهدا هر چه قابل مصرف بود منتصب کردند به ۲۰۳۰ و تازه همین دیروز هم روحانی از تلاش برای رفع دغدغههای خامنه ای درباره سند ۲۰۳۰ خبر داده. لامروت دغدغه هم که نیست، حالا حالاها برطرف نمیشود. سی سال رهبری دغدغه هاشمی رفسنجانی بدبخت را داشت، تا نمرد برطرف نشد که.
بزرگترین شکست حامیان روحانی
یکی از بچههای بامزه توئیتر نوشته: «من امروز در امتحان دانشگاه خراب کردم، فرداست که رجانیوز تیتر بزنه: شکست سنگین حامیان روحانی در دانشگاهها» و البته قضیه نه فقط شوخی نیست، بلکه بیش از حد جدی است. خبرگزاری فارس تیتر زده که «حامیان روحانی سنگینترین شکست تاریخ ایران مقابل کشورهای عرب را رقم زدند.» آدم این خبر را که میخواند فکر میکند احتمالا صد هزار نفر از حامیان روحانی در انتخابات، با پرچمهای سبز و بنفش و به سرکردگی باران کوثری و تاجزاده و میرزاآقا و محمدرضا جلاییپور با بیست هزار تانک و سیصد جنگنده و ده ناو هواپیمابر به امارات و کویت و عراق و عربستان سعودی و اردن و قطر حمله کردند و در جریان حمله شکست سختی خوردند و سالم به پایگاه خودشان باز نگشتند. بعد این سئوال مطرح میشود که اصلا مگر داریم؟ اصلا برای چی حامیان روحانی با کشورهای عرب میجنگند؟ مگر روحانی کشوری مستقل از ایران دارد؟
بعد که خبر را میخوانیم متوجه میشویم که منظورش از واژه «حامیان روحانی» تیم استقلال است و منظورش از کشورهای عرب تیم فوتبال «العین» که یک باشگاه امارات است و منظورش سنگین ترین شکست تاریخ ایران هم نه حمله اعراب هزار و سیصد سال قبل بوده، نه حمله مغول قرن هشتم، نه جنگ های ایران و روس، نه جنگ اول و دوم جهانی و نه جنگ ایران و عراق، کلا یک مسابقه فوتبال بوده که طرف طوری حرف زده انگار روحانی سرمربی تیم استقلال است. حالا کلا یکی از اعضای تیم استقلال مثل اعضای بقیه تیمها حامی روحانی بوده. بابا برای چی اینهمه پیاز داغ؟ لطفا خودتان را مقادیری کنترل کنید، برای اعصاب که هیچ، برای هیچ جایتان خوب نیست.
طلاق ترامپ و بانو
مایکل فلین مشاور امنیتی ترامپ که گذاشت رفت، کومی رئیس افبیآی هم که کلا طرف را ترک کرد و برگشت به خانه پدرش، همین دو سه روز قبل هم مدیر ارتباطات کاخ سفید استعفا داد و با چشمی گریان ترامپ را رها کرد. یعنی فکر کنم چهار سال طول میکشد تا این بدبختها به ترامپ یاد بدهند که رئیس جمهور آمریکاست. سیصد تا سفر خارجی رفت و دور دنیا را گشت و کلا در این سفر تنها چیزهایی که نظرش را جلب کرد یکی «کفش سیسی» بود، یکی «رقص شمشیر» و سومی «پاپ». یعنی همین چیزهایی که کیم کارداشیان هم میفهمد. با این روند استعفاها که پیش برود، شوخی شوخی فکر کنم تا یکی دو ماه دیگر زنش هم از او طلاق بگیرد و خودش بماند توی کاخ سفید و خودش و مثل مادام هابیشام در آرزوهای بزرگ خودش گرفتار شود.