هفت روز هفت یادداشت: مسئله تراژیک محمد علی طاهری و دستبوسی حسام الدین آشنا(ابراهیم نبوی)
طنز سیاسی اجتماعی به قلم ابراهیم نبوی
من محمد علی طاهری را شخصا نمیشناسم ولی چندین شاگرد ایشان را میشناسم و میدانم تا چه حد آموزههای ایشان حداقل در مورد افرادی که من دیدم تاثیر مثبتی روی زندگیشان داشته. میدانم که ایشان بطور جدی در این فضای به دور از معنویت و زیبایی تا چه حد معنی و فرهنگ و فکر و خوبی را وارد زندگی افراد کرده است. البته اینها مهم نیست. ما برای اینکه از یک مظلوم دفاع کنیم، لازم نیست ثابت کنیم چقدر آدم خوبی است. باید ثابت کنیم که او مجرم و گناهکار نیست. و من تا کنون نظری نشنیدم یا اتهامی را در مورد ایشان نخواندم که راضی شوم که او حتی برای یک سال زندان از این شش سال زندانی که بیگناه تحمل کرده، مجرم است.
در همین هفته گذشته دوباره زمزمه صدور حکم اعدام ایشان مطرح شد. به چه دلیل؟ من چه میدانم. تنها دلایلی که در مورد جرایم ایشان شنیدهایم از یکی دو فیلمی است که صدا و سیما در مورد محمد علی طاهری مطرح کرده است. یکیاش این است که در برنامه «حلقه شیطان» صدا و سیما گفته شده که «آموزههای محمد علی طاهری مردم را به شک درباره باورها و فعالیتهای اسلامی خود وامیدارد.» دوباره این اتهام را بخوانید. آیا اگر ایجاد شک در مردم به باورها و فعالیتهای دینیشان جرم باشد و حکمش اعدام، هر امام جمعه و مجتهدی در مملکت را نباید اعدام کرد؟ اصلا همین آقای علم الهدا مطمئنا تا به حال یک میلیون نفر را به تنهایی از دین و خدا و پیامبر و امام و روحانیت و نماز و روزه بیزار کرده است. اگر بخاطر همین اتهام قرار باشد محمدعلی طاهری اعدام شود، باید علم الهدا را روزی سه بار انداخت توی چرخ گوشت. یا گفته شده که «آموزههای محمد علی طاهری باعث اضطراب پریشانی و اختلال در سلامت روانی میشود.» اگر این جرم مجازاتش اعدام باشد، همه بسیجیها و فرماندهان سپاه و روحانیون و نمایندگان مجلس باید روزی سه بار صبحانه، ناهار و شام اعدام با اعمال شاقه شوند. یعنی چی؟ آن وقت این جواد مجنون، یعنی آقای جواد لاریجانی گفته: «در کشور عنوان زندانی عقیدتی و سیاسی نداریم.» بیا، همین یکی را بگیر و نگهدار و روزی شش بار اسمش را بنویس که اینقدر خزعبل تولید انبوه نکنی.
از دستبوس تا پابوس
اصلا جا ندارد، بخدا زشت است. با هیچ چیز قابل توجیه نیست. این که یک آدم زنده و گنده مثل حسام الدین آشنا که خبر مرگش مشاور رییس جمهور هم هست برود دست آقای جنتی را که عامل بخش بزرگی از بلاهت حاکم برکشور است، ببوسد و بعد هم بگوید که ما حاضریم دست افراد را بوسیم تا مشکلات حل شود، برادر من! یکی از بزرگترین مشکلات کشور این است که افرادی دست افراد دیگری را میبوسند. اصلا انتخابات معنیاش این است که دست کسی را نبوسی، اگر قرار بود دست بوسی بشود که میشد حکومت انتصابی و سلطنتی، دیگر انتخابات معنی نداشت. آقای حسام الدین آشنا گفته: من دست استادان زیادی را بوسیدم. و فهرستی از استادان خودش راردیف کرده. خیلی کار بیجایی کردی که دست فلان استاد جامعه شناسی را بوسیدی، حال او را به هم زدی، زشت است برادر. نکن.
این استکبار ایکبیری
برای چی حکومت با داعش مبارزه میکند؟ برای اینکه حال عربستان و اسراییل را بگیرد. برای چی با بدحجابی مبارزه میکند؟ برای اینکه بدحجابها عامل استکبار جهانی هستند. برای چی حکومت با موسیقی شاد و شنگول مخالف است؟ بخاطر اینکه این نوع موسیقی راه نفوذ غرب روی جوانان است. برای چی حکومت با اصلاحات مخالف است؟ بخاطر اینکه اصلاحات راه نفوذ غرب در ایران است. برای چی حکومت گاهی با فقر و کارتون خوابی مخالف است؟ بخاطر اینکه فقر چهره سیاهی از کشور را به استکبار جهانی(همان ایکبیری سابق) نشان میدهد. و در همین راستاست که آقای محمد مسعود زاهدیان رییس پلیس مبارزه با مواد مخدر نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران گفته است: «حذف مجازات اعدام در جرایم مربوط به مبارزه با مواد مخدر در شرایط موجود مفید نیست و اشکالاتی ایجاد میکند.» و دو دقیقه و نیم بعد هم اضافه کرده که: «مافیای بین المللی مواد مخدر وابسته به استکبار در جهت کشت و توسعه این مواد با سرویسهای اطلاعاتی مشارکت دارند که یکی از اهداف اصلی آنها ورود آسیبهای اجتماعی به ایران است.» دقت میفرمایید. اصولا مبارزه با مواد مخدر و اعتیاد بخاطر این لازم است که استکبار جهانی، یعنی کل افرادی که موبور و چشم سبز و فکل کراواتی هستند و تتو میکنند و غروب میرقصند و شب مست میکنند، قصد دارند که از طریق مواد مخدر به ما نفوذ کنند و مشکل فقط همین است.
یعنی اصلا مهم نیست که اعتیاد نیروی انسانی را نابود میکند و اعتیاد قدرت کار را از بین میبرد و خانواده را متلاشی میکند و هزار کوفت و زهرمار دیگر. اصلا مهم نیست. مهم همین است که ما اهل کوفه نیستیم که امام تنها بماند و استکبار امام را بخورد. اصولا برای ما اهمیت ندارد که خانواده بخاطر اعتیاد نابود میشود. اگر مهم بود با بی برنامگی و حمایت نکردن از ازدواج و خانواده خودمان اساس خانواده را متلاشی نمیکردیم. اصلا آدم مهم نیست، فقط همین مهم است که ما مشت محکمی بر خشتک استکبار جهانی بزنیم و حالش را بگیریم و روی استکبار را کم کنیم.
باور کنید روزانه مردم ایران حداقل چهل درصد بدبختیشان ناشی از این است که میخواهند یک چیزهایی را به استکبار جهانی نشان دهند و میخواهند روی مستکبرین را کم کنند. در حالی که استکبار اصلا از این چیزها خبر ندارد. یکیاش همین داستان اشغال سفارت آمریکا در سال ۱۳۵۸ که اگر دقیق مطالعه کنیم به این نتیجه میرسیم که دانشجویان پیرو خط امام برای کم کردن روی گروههای مارکسیست و مجاهدین خلق و برای اینکه نشان بدهند ما از شما با آمریکا بیشتر مخالفیم، سفارت آمریکا را گرفتند و چهل سال بدبختی تحمل کردیم و در همه این چهل سال روابط ما با همه دنیا به هم خورد فقط بخاطر اینکه میخواستیم جلوی استکبار کم نیاوریم، وگرنه نه انقلاب ایران یک انقلاب ضدامپریالیستی بود و نه خمینی با آمریکا مشکل جدی داشت. آقا جان! بیخیال استکبار. مواد مخدر اگر استکباری هم وجود نداشت ملت را معتاد و بدبخت میکرد و خانواده را متلاشی میکرد و مملکت را نابود میکرد. ول کنید این دائی جان ناپلئونیسم نکبت را، انگلیس مرد، ولش کن.
انجام وظیفه علیه ملت
میگویند حرف راست را باید از بچه شنفت، این همه بچه نابغه اصولگرایان که جوانی است پنجاه ساله و عقب مانده که مثل بلبل حرف میزند، یعنی یک جمله را سی سال است ورورور تکرار میکند. برادر رحیم پور ازغدی وظیفه خودش را در چهار سال آینده با صراحت بیان کرده و گفته: «وظیفه من در چهار سال آینده ایستادن جلوی روحانی است.» دستت درد نکند حاجی! خیلی عالی است که آدمی درست دو ماه بعد از انتخاب یک رییس جمهور در حالی که طرف هنوز کابینهاش را اعلام نکرده و هنوز کارش را شروع نکرده بداند که چه وظیفهای دارد. شما کارتو بکن، حرف نزن زیاد.
اونجا کیه کیه پشت دیوار کیه…
در آن سالهایی که مسوولان جمهوری اسلامی پس از هاشمی تازه کشف کرده بودند انسان مدتهاست از غار بیرون آمده و حالا بهتر است گاهی هم رفتارهای غریزی را کنترل کنند و به جای سنگ پرت کردن شعار مرگ بر فلانی بدهند و به جای گاز زدن دیوار سفارتخانه پرچم آتش بزنند و به جای اعدام کردن ملت بدون محاکمه، آنها را محاکمه و بعد اعدام کنند، دادستان کل کشور در اواخر دهه شصت در صدا و سیما ظهور کرد و گفت ما برای اینکه نشان بدهیم که قوه قضاییهمان مستقل است، از طرف قوه مجریه و رهبری و مجلس به قضات دستور دادیم که قبل از اعدام نیم ساعتی هم متهم را محاکمه کنند. و این یکی از نقطه عطفهای بزرگ جمهوری اسلامی بود. کسی هم به این برادر دادستان، آن زمان همه برادر بودند، نگفته بود که عزیز دل برادر! شما میخواهی نشان بدهی، نشان بده، برای چی زیرنویس صادر میکنی؟
منظورم این است که کلا خیلی کار بدی است که آدم آن چیزی که توی دلش است، و میخواهد پنهان کند، با صدای بلند نعره بزند. مثلا فرض کن مقادیر معتنابهی دزدی و بیناموسی کردی و یکی هم مخالف توست و به دزدی شما معترض است، شما برای خفه کردن او تصمیم میگیری کلیه نیمه پنهان او در دوران کودکی و نوجوانی افشا باید گردد. بعد هم در کیهان مینویسی که ما چون پرونده دزدیمان توسط اصغر لو رفته بود کشف کردیم که وی در فاصله سنی هشت تا چهارده سال شب ادراری داشت و در فاصله سنی پانزده تا هجده سال هم سه بار سکینه دختر خالهاش را روی پشت بام ماچ کرد.
البته که در جمهوری اسلامی کلا توطئه و بدنام کردن ملت بلامانع است، ولی لطفا پلیز این ماجرا را این جوری نگویید. یک طوری بگویید که هیچ کس نفهمد چون صدای مشکوکی وسط مهمانی از شما صادر شده، به همین دلیل از حجاب فلانی ناراحت شدی و مجلس را ترک کردی. همه این مقدمه را چیدم که بگویم این آقای علمالهدی که اخیرا همسرش به لقاء الله پیوسته، و مثل هر همسر دیگری فقط شماره پلاک و نام مالک را سر قبر عیالش نوشته، گفته که این عوامل مزدور «عکس سنگ قبر همسر مرا پیدا کردند و آن را مطرح کردند تا مردم متوجه مسئله بزرگتر نشوند و قضیه پشت پرده قرارداد دولت با شرکت توتال را نفهمند.» یعنی کلا طرف خودش را لو داده که اصل مخالفتش با توتال بخاطر این است که به ملت توضیح ندهد که برای چی وقتی آن مرحومه را خاک کرد روی سنگ قبرش ننوشت که مثلا فاطمه یا زینب فرزند علی اصغر عیال فلانی در اینجا خفته است. لامروتها زن خودشان اسم ندارد و به او میگویند منزل و عیال و متعلقه، بعد به زن حضرت علی میگویند فاطمه جان! جانم به فدایت، یا به خواهر امام حسین میگویند «زینب جان! قربانت بروم.» برای چی قربان زن حضرت علی میروی! قربان زن خودت برو، مگر خودت خواهر و مادر نداری؟
فحشهای ناموسی احداث باید گردد
این وزیر ارشاد خیلی آدم جالبی است، مطمئنم خیلیها مثل من او را نمیشناسند، مطمئنا اگر ما او را میشناختیم تا حالا ده بار برکنار شده بود. بقول مرحوم گل آقا: «در این مملکت آدم نباید از یک اندازه بزرگتر بشه، و گرنه میزننش پسر جان!» من هر بار که نظرات آقای صالحی امیری را میخوانم یادم میآید اسمش را قبلا شنیدم، توجه که میکنم میبینم وزیر ارشاد است. همین وزیر ارشاد یعنی آقای صالحی امیری، از آشنایی با شما خوشوقتم، گفت: «بیش از چهل و هفت میلیون ایرانی حضوری فعال در شبکههای اجتماعی دارند.» و اضافه کرد: «مساجد باید در تولید محتوای مجازی فعال شوند.» البته من مژده بدهم که مساجد در تولید محتوای مجازی بسیار فعال هستند. همین که یک کلمه مینویسی و دو هزار تا فحش پایین تنهای و بیناموسی و نظرات احمقانه و اتهامهای بیدلیل و نفرت پراکنی از طرف افراد موهوم و مبهم میبینیم، همه نشانه فعال بودن مساجد است. به این بیافزایم جستجوی بیپایان ایرانیان را با کلمات جنسی که غالبا نشان از فعالیت عزیزان ارزشی مساجد دارد. الکی که در این فضای استکباری وقتشان را تلف نمیکنند.
فساد را بزرگنمایی نکنیم
بعضی اوقات حرف این علمای اعلام را بدون زیرنویس و شرح و توضیح و تفصیل نمیتوان استفاده کرد. صادق لاریجانی گفته: «ما نباید فساد را بیش از حد خودش بزرگ کنیم.» ( توضیح: کلا این حرف اضافی بود، هیچ نیازی به بزرگنمایی فساد در کشور ما نیست، همین که در سال سیصد برابر فرانسه و آلمان و انگلیس و سایر کشورهای فاسد و منحط فساد اقتصادی داریم، دیگر نیازی به بزرگنمایی نیست، لامروت یک قلم فساد مالی بابک زنجانی به اندازه یک هشتم کل فروش نفت یک سال دوره خاتمی بوده، اصلا لزومه به بزرگنمایی نیست. خودش به اندازه کافی بزرگ هست.)
این صادق بلامصداق گفته: «البته ما معتقدیم که باید شفاف سازی صورت گیرد و اگر فسادی وجود دارد به مردم اعلام شود.» (توضیح: ضمن پیشنهاد به علیرضا رضایی برای شفاف سازی در این برهه زمانی و احتمالا مکانی، این مکانی به آن مکانی ربط ندارد، این توضیح لازم است که اصولا قوه قضائیه با هر نوع شفاف سازی مالی کاملا موافق است، مثلا وقتی پروندهای به وزیر کابینه روحانی مربوط شود، در عرض ۲۴ ساعت دو هزار صفحه پرونده آن شفاف سازی میشود و بعدا هم معلوم میشود داستان چیز دیگری بوده، اما اگر داستان زمینهای جواد آقا لاریجانی باشد، چنان شفاف سازی میشود مثل اینکه از پشت سنگ مرمر واقعیت را ببینید، شفاف، جادار، با دوام.)
صادق لاریجانی ادامه داد: «ولی اینکه ما بزرگ نمایی کنیم، درست نیست. یعنی طوری که تصور شود تمام اجزای نظام مشغول فساد اقتصادی هستند، خلاف واقع است.» (توضیح: کلا لازم نیست گفته شود که تمام اجزای نظام مشغول فساد اقتصادی هستند، چون واقعا بعضی قسمتها که دست آقای لاریجانی نیست، ممکن است خیلی فاسد نباشد، ضمن اینکه گفتن اینکه کل نظام فاسد است، کار بدی است، چون مفید نیست. وقتی مردم چیزی را میدانند، آدم نباید هی تکرارش کند.)