پیشنهاد عثمان مزین وکیل برای اطلاعرسانی شفاف در مورد کشتهشدگان در بازداشتگاهها
هشدار عثمان مزین نسبت به بیم تکرار کهریزک در شهرهای کوچک و بزرگ ایران
عثمان مزین، وکیل دادگستری در کردستان در مصاحبه با کمپین حقوق بشر در ایران گفت که مسولیت جان و سلامتی بازداشت شدگان برعهده نهاد بازداشت کننده است و پس از فجایع کهریزک در تهران، اکنون بیم این وجود دارد که کهریزک های دیگری در دیگر شهرهای کوچک و بزرگ در ایران تکرار شود.
آقای مزین به کمپین گفت اگر افرادی که موجب کشته شدن بازداشت شدهها در بازداشتگاه ها میشوند به مجازات برسند قطعا سلامت سیستم امنیتی و قضایی کشور تضمین خواهد شد و دستگاههای امنیتی و قضایی می بایست با اطلاع رسانی درست و عذرخواهی، مسببین چنین اتفاقات ناگواری را مجازات کنند.
عثمان مزین، وکیل دادگستری در کردستان است که در سالهای گذشته وکالت بسیاری از زندانیان سیاسی از جمله خسرو و مسعود کردپور، زانیار و لقمان مرادی و زندانیان اهل سنت که مرداد ماه ۱۳۹۵ در زندان رجایی شهر اعدام شدند را برعهده داشته است. آقای مزین وکالت تعدادی از خانوادههای کولبرهای کشته شده و همچنین تعدادی از کودکان محروم از تحصیل در کردستان را هم برعهده دارد.
جان باختن تعدادی از بازداشت شدگان اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶ در ایران نگرانیهای بسیاری ایجاد کرده است. سینا قنبری، ۲۳ ساله، در قرنطینه زندان اوین در تهران به دلایل نامعلوم در تاریخ ۱۷ دی ۱۳۹۶ در گذشت. مقامات ادعا کردند که او در زندان اوین خود را کشته است. وحید حیدری، ۲۲ ساله، دربازداشتگاه شماره ۱۲ پلیس در شهر اراک، در اوایل دی ماه درگذشت. محمد نجفی، وکیل دادگستری در اراک که پی گیر پرونده او بود به کمپین حقوق بشر در ایران گفت که مقامات تلاش دارند تا با ادعای خودکشی بر روی دلایل حقیقی مرگ او سرپوش بگذارند. در شهر سنندج اما تاکنون کشته شدن سارو قهرمانی و کیانوش زندی تایید شده است.
عثمان مزین، وکیل دادگستری در کردستان ایران در مصاحبه با کمپین، دستگاه های امنیتی و قضایی را مسول سلامت و جان بازداشت شدگان دانسته و گفت: «دستگاههای قضایی و امنیتی، مسولیت حفظ جان و سلامتی افراد را دارند و وقتی خبری در جامعه اعلام میشود که افرادی جان خودشان را از دست دادهاند یا حتی اعلام هم نمیشود اما فرد یا افرادی جان خود را از دست میدهند میبایست فی الفور اعلام بکنند و پوزش بخواهند و حقیقت ماجرا را اعلام و بانیان را مجازات کنند مثل داستان قتلهای زنجیرهای. اگر افرادی که موجب کشتهشدن بازداشت شدهها در بازداشتگاهها میشوند به مجازات برسند قطعا سیستم به سلامت میرسد و سلامت سیستم امنیتی و اداری تضمین خواهد شد.»
آقای مزین به کمپین گفت: «از لحظه بازداشت، مسولیت حفظ جان بازداشتی برعهده ارگان و نهاد بازداشت کننده است. بازداشتشدهها مثل شهروندان عادی نیستند در بیرون از زندان که از سرما یا به خاطر اعتیاد بمیرند یا خودکشی کنند، یا کسی آنها را مورد ضرب و شتم قرار دهد و حاکمیت بگوید مسولیتی ندارد. حاکمیت مسولیت دارد آنها را طوری نگاه دارد که مصون از خطر باشند و کسی در زندان یا بازداشتگاه آنها را مورد حمله قرار ندهد، شرایط ناگواری برایشان ایجاد نشود و شکنجهای بر آنها اعمال نشود. اگر از این دید به قضیه نگاه شود من مطمئن هستم این موضوعات پیش نمیآید. این موضوعات ضربه به سیستم قضایی و امنیتی کشور ما میزند. یکبار کهریزک در تهران اتفاق افتاد اما اکنون بیم این وجود دارد که کهریزکهای دیگری در دیگر شهرهای کوچک و بزرگ تکرار شوند و این صدمه بزرگی به امنیت روانی و ذهنی شهروندان وارد میکند.»
به گفته آقای مزین «شهروندان اگر کسی از بستگانشان بازداشت شود باید خاطر جمع باشند که به صرف بازداشت، خطری او را تهدید نمیکند. چون میگویند دست مراجع قانونی است و خواب و خورد و خوراک و همه چیز او استاندارد است و اگر مریض هم شود او را به مراکز پزشکی اعزام میکنند. ولی با این خبرهایی که این روزها میرسد خانواده و بستگان بازداشت شدهها آرامش خاطر ندارند و نمیتوانند قول نهادهای بازداشت کننده را بپذیرند که نگران نباشید بچه شما در بازداشت ما در صحت و سلامت خواهند بود. به همین خاطر هم است که خانوادهها دو هفته در مقابل زندان اوین تجمع کردند و تا بچههایشان را تحویل نگیرند آنجا چادر زدند چون امنیت ذهنی ندارند که فرزندانشان سالم خواهد ماند.»
خانوادههای دروایش گنابادی و تعدادی از بازداشتشدهها در تهران از روز شنبه، ۹ دی ماه ۱۳۹۶ همزمان بازداشت اعضای خانوادهشان در مقابل زندان اوین تحصن کردند.
عثمان مزین با اشاره به موارد دیگری از بازداشتشدگانی که در بازداشتگاهها جان خود را از دست دادهاند به کمپین گفت: «از سالهای گذشته در این چهار دهه همواره این خبرها پخش شده، افرادی به مراجع قضایی و انتظامی و اطلاعاتی احضار شدهاند و بعدها هیچ خبری از آنها نبوده. یا مفقود الاثر شده اند یا پیدا نشده اند و یا شرایط شان دگرگون شده است. قبل از این اعتراضات یعنی هنگام رفراندوم کردستان عراق، افراد زیادی در کردستان احضار شدند. این مساله در کردستان، مساله جدیدی نیست. ۱۰ سال پیش دقیقا در همین ایام ابراهیم لطفالهی که دانشجوی رشته حقوق بود را بازداشت کرده بودند بعد از چند روز جسد را تحویل خانواده هم ندادند، خودشان دفن کردند و اطراف قبر او را بتونه کردند که انجام آزمایشات و تشخیص علت فوت میسر نباشد. بعد از گذشت ده سال، خانواده ابراهیم لطف الهی همچنان سوال می کنند فرزند آنها چرا و چگونه کشته شده است و تاکنون هیچ جوابی از نهادهای مسول نگرفته اند. قبل از آن هم در مهاباد شوانه سید قادری بعد از احضار و بازداشت، کشته شد و جسدش را دادند. تصاویری که از او منتشر شد مبین این بود که آثار ضرب و جرح در بدن او دیده شده و این احساسات مردمی را جریحه دار کرد.»
ابراهیم لطف الهی، دانشجوی دانشگاه پیام نور سنندج بود که ۱۶ دی ماه ۸۶ مقابل دانشگاه بازداشت شده و در بازداشتگاه این شهر جان باخت. روز پنج شنبه، ۲۸ دی ماه دهمین سالگرد جان باختن ابراهیم لطف الهی در شرایطی بود که تاکنون قاتل یا قاتلان او معرفی نشده اند.
روز پنج شنبه، ۲۸ دی ماه دهمین سالگرد جان باختن ابراهیم لطف الهی بر سر مزار او در شرایطی امنیتی برگزار شد و براساس گزارش هایی که به کمپین رسیده ماموران امنیتی به خانواده های سارو قهرمانی و کیانوش زندی اجازه حضور بر مزار فرزندان شان را در این روز ندادند. عثمان مزین به کمپین گقت: «فضا کاملا امنیتی بود. جمع شدن بر سر خاک و قبر فوت شدگان، نباید دغدغه امنیتی شود که نیروهای امنیتی آنجا بیایند. مردم باید در آزادی کامل بتوانند بر سر خاک عزیزان شان بروند و یاد آنها را گرامی بدارند. خانواده لطف الهی هیچ درخواستی ندارند فقط میخواهند چگونگی فوت جوان از دست رفته شان و بانیان آن به آنها معرفی شود و قصاص هم نمیخواهند فقط میخواهند بعد از ده سال به این سوال ساده و ابتدایی شان پاسخ داده شود که عزیزشان چگونه جان خود را از دست داده و مسببان آن که بودند. این سوال افکار عمومی هم است و باید پاسخ داده شود.»
آقای مزین درباره سارو قهرمانی که مقامات حکومتی او را متهم به درگیری مسلحانه و عضویت در یکی از احزاب کردی کرده اند به کمپین گفت: «درباره سارو قهرمانی صرفنظر از اینکه خانواده او پیگیری می کنند یا نه، ما باید جوابی برای افکار عمومی داشته باشیم و بقولانیم که اگر ساروی شما هم پیش ما بازداشت باشد جان او در امنیت و سلامت خواهد بود. وضعیت حال افراد ملاک قضاوت است سارو در گذشته هرچیزی بوده، مجازاتش را کشیده و تمام شده. او یک شهروند ساده بوده که یک مدت هم در تهران به شغل ساده کارگری اشتغال داشته. همه ما میدانیم و مستندات اش هم وجود دارد وقتی در تهران و در سنندج در داخل ایران آزادانه رفت و آمد کرده و فعالیت داشته نمیتواند عضو آن حزبی که میگویند باشد. نکته دوم اینکه بالفرض هم عضو آن حزب بوده باشد حزبی که مانیفست اش مشخص است و و کار مسلحانه در ایران نمیکند. اما حتی اگر یک نفر عضو یک گروه تبهکار هم باشد به محض دستگیری، جان و سلامت و امنیت او باید محفوظ باشد. باید از جان او محافظت شود. اعتراض افکار عمومی این است که حتی اگر ادعاها صحت هم داشته باشد مجوز این نمیشود که جان او محفوظ نباشد و از جان و سلامت او حفظ و محافظت نشود.»