مختار زارعی، فعال مدنی در سنندج: ماشین سارو قهرمانی و کیانوش زندی را به رگبار بستند
مختار زارعی، فعال مدنی در سنندج در مصاحبه با کمپین حقوق بشر در ایران گفت که ادعای کشته شدن سارو قهرمانی در درگیری مسلحانه کذب محض است و او هیچ وابستگی به هیچ یک از احزاب سیاسی نداشته است.
آقای زارعی که کشته شدن سارو قهرمانی و کیانوش زندی را پیگیری کرده به کمپین گفت که «جمهوری اسلامی کذب میگوید نه مسلح بودند، نه عضو هیچ حزبی بودند و نه در درگیری مسلحانه کشته شده اند. اصلا اسلحه نداشتند که درگیری مسلحانه بکنند.»
مختار زارعی که با پدر سارو قهرمانی از نزدیک صحبت کرده درباره ویدیوی منتشر شده از او به کمپین گفت: «پدر سارو یا تهدید شده یا عقلاش را از دست داده است من کاملا متوجه شدم که او در یک وضعیت غیرعادی این حرفها را میزند.»
مختار زارعی فعال مدنی و عضو شورای مرکزی جبهه متحد کرد است که سابقه عضویت در اتحادیه دموکراتیک دانشجویان کرد را نیز دارد. او به دلیل فعالیتهای مدنیاش تاکنون چندین بار بازداشت و به تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی متهم شده است. آقای زارعی در زمستان ۸۸ و در جریان مراسم دومین سالگرد کشته شدن ابراهیم لطفالهی در بازداشتگاه سنندج، بازداشت و پس از ۸۰ روز با قرار وثیقه آزاد شد. او بار دیگر در اسفند ماه ۱۳۹۳ بازداشت و مدتی زندانی بود.
آقای زارعی از سوی دادگاه انقلاب سنندج به ۶ ماه حبس تعزیری و یک سال زندان تعلیقی به مدت ۵ سال محکوم شده است.
جبهه متحد کرد در سال ۱۳۸۴ توسط تعدادی از فعالان فرهنگی و سیاسی کرد تاسیس شده که هدف خود را پیشبرد برنامههای توسعه فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در کشور ایران و از جمله مناطق کرد نشین، تأمین رفاه مردم و جلوگیری از تبعیض اعلام کرده است. اتحادیه دانشجویان دمکرات کردستان ایران در سال ١٣٨٣ توسط تعدادی از دانشجویان با هدف سازماندهی مبارزه و فعالیتهای دانشجویان کرد در سطح دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کردستان و ایران اعلام موجودیت کرد.
سارو قهرمانی و کیانوش زندی روز ۱۲ دی ماه ۱۳۹۶ همزمان با اعتراضات مردمی در ایران مفقود شدند. پیکر آنها ۲۳ دی ماه به خانوادههای شان تحویل و در حضور نیروهای امنیتی به خاک سپرده شد. کمیته پیگیری بازداشتهای دی ماه ۹۶ روز بیست و سوم دی ماه اعلام کرد پیکر سارو قهرمانی شهروند بازداشت شده سنندجی بعد از ۱۱ روز، صبح بیست و سوم دی توسط نیروهای امنیتی به پدر و مادر وی تحویل و تنها با حضور پدر و مادر و در غیاب دیگر اعضای خانواده یا بستگان به خاک سپرده شده است. اما یک روز پس از انتشار این خبر، محمد قهرمانی پدر این جوان ۲۴ ساله در ویدیویی که از تلویزیون ایران پخش و از سوی خبرگزاریهای دولتی نیز منتشر شد گفت سارو از اعضای مسلح حزب کومله بوده و در یک درگیری مسلحانه کشته شده است. گفتههای محمد قهرمانی مشابه و تایید اظهارات محمدابراهیم زارعی، فرماندار سنندج نیز بود که در مصاحبه با خبرگزاریهای دولتی گفته بود بازداشت سارو قهرمانی ارتباطی به اعتراضات اخیر ندارد و در یک درگیری مسلحانه و پس از فرار و تیراندازی به سوی ماموران، هدف گلوله قرار گرفته است.
مختار زارعی، فعال سیاسی و مدنی کرد در مصاحبه با کمپین حقوق بشر در ایران گفت: «من در مراسم ختم سارو با پدرش صحبت کردم و متوجه شدم که پدرش بسیار بسیارغیرمعقول و غیر متعارف صحبت میکرد. او یا تهدید شده یا عقلاش را از دست داده یا هیچ رحم و مروتی نسبت به پسرش ندارد. طوری با من صحبت میکرد که انگار دست جمهوری اسلامی درد نکند که زده پسر مرا کشته. هیچ کسی فرزندش، قاتل هم باشد اینطور صحبت نمیکند چه برسد به اینکه این بچه اصلا هیچ گناهی هم نداشت. کاملا متوجه شدم که در یک وضعیت غیرعادی این حرف ها را میزند.»
آقای زارعی به کمپین گفت: «سارو، ورزشکار و خیلی بچه سالمی بود. او عضو هیچ یک از احزاب سیاسی نبود. کیانوش زندی هم اصلا نه سیاسی بود نه خلافی کرده بود. یک آدم کاملا معمولی بود. شبی که این اتفاق افتاد مصادف بود با اعتراضات در شهرهای مختلف از جمله سنندج. در شهر سنندج در ورودیها و خروجیها و چند جای دیگر شهر بسیج و نیروی انتظامی ایست بازرسی گذاشته بودند. وقتی سارو کیانوش به ایست بازرسی میرسند نمیایستند و متاسفانه ماشینی که تعقیبشان کرده در حالی که میتوانست بزند به تایر ماشین یا بیسیم بزند به بقیه که پراید سارو را متوقف کنند اقدام به تیراندازی میکند و ماشین سارو را به رگبار میبندند. جمهوری اسلامی کذب میگوید نه مسلح بودند نه عضو هیچ حزبی بودند و نه در درگیری مسلحانه کشته شدهاند. اصلا اسلحه نداشتند که درگیری مسلحانه بکنند. به رگبار بسته شدهاند.»
مختار زارعی به کمپین گفت که سارو قهرمانی و کیانوش زندی وقتی در ماشین از سوی ماموران به رگبار بسته شدهاند، جان باختهاند: «جایی که این اتفاق افتاده، خیابان نسبتا شلوغی است، ورودی سنندج است، میدانتره بار سنندج و ترمینال تهران سنندج هم آنجا است و تردد خیلی زیاد است. دهها نفر شاهد عینی دیدهاند که وقتی به رگبار بستهاند ماشین متوقف شده و هیچ کدام از ماموران نرفتهاند سراغ ماشین که ببینند این بچهها زنده هستند یا کشته شدهاند. یک جرثقیل آوردهاند و ماشین را در حالی که این بچهها هم داخل ماشین بودند حمل کرده و بردهاند. حتی اجازه ندادهاند کسی سراغ سرنشینان ماشین برود و جنازهها را پایین بیاورند ببینند کسی زنده است یا نه. اینکه این بچهها مسلح بودند و در درگیری مسلحانه کشته شدهاند به هیچ عنوان صحت ندارد و کذب محض است. اینکه در بازداشتگاه زیر شکنجه کشته شدهاند هم کذب است.»
شاهدان عینی به کمپین گفتهاند که ماشین سارو قهرمانی و کیانوش زندی از سوی ماموران نظامی به رگبار بسته شده و هنوز مشخص نیست که آنها براثر رگبار گلولههای ماموران، کشته شده یا زخمی، بازداشت و در بیمارستان یا بازداشتگاه جان باخته است.
مختار زارعی به کمپین گفت: «این چیزها خیلی زیاد تکرار شده در سنندج در بانه و در سقز. فکر میکنم این انگیزه است که همان جا تمام کنند و اجازه ندهند به دادگاه برسد. مثلا چند ماه پیش در سنندج ۴ نفر در ماشین بودند. دو نفر عضو کومله و دو نفر دوستان شان بودند و وقتی ماشین را به رگبار بستند سه نفر در جا کشته شدند و یک نفر زخمی شده بود اما با جرثقیل ماشین را برده و وقتی به پزشکی قانونی منتقل کرده بودند متوجه شده بودند که یک نفر زنده است که رامین حسین پناهی بود و حالا در زندان به سر می برد و چند روز قبل هم دادگاه بود.»
محمدابراهیم زارعی، فرماندار سنندج گفته است: «سارو قهرمانی از عناصر وابسته به گروهکهای تروریستی بود که در سال ۹۱ قصد ترور یکی از هموطنان را در شهر سنندج داشت ولی با هوشیاری دستگاه امنیتی دستگیر و از سوی دستگاه قضایی به ۵ سال حبس محکوم شد. نامبرده پس از تحمیل ۲ سال حبس مشمول رافت اسلامی قرار گرفت و از زندان آزاد شد ولی پس از آزادی مجددا با گروه های معاند تروریستی همکاری خود را از سر گرفت و توسط این گروه ها برای انجام اعمال مجرمانه مسلح شد.»
مختار زارعی در مصاحبه با کمپین این ادعاها را رد کرده و گفت سارو قهرمانی در سال ۹۱ بی گناه بازداشت و زندانی شده است. او به کمپین گفت: «یک قتلی حدود سالهای ۶۰ در اوایل انقلاب اتفاق افتاد و فردی به نام شریف کاکه که عضو یکی از احزاب کرد بود به قتل رسید. شایع شد که شخصی به نام ابراهیم محمدی از گروههای مسلح پیشمرگان مسلمان کرد که به جاش معروف هستند این قتل را انجام داده. شایع متواتر است که شریف کاکه زخمی بوده، دستگیر میکنند و با شکنجه به قتل میرسانند حدود سی سال بعد، برادر شریف کاکه به نام کریم کاکه که ساکن اروپا است تصمیم میگیرد انتقام بگیرد. یک تیمی را تشکیل میدهد و پشتیبانی مالی هم میکند که بروید قاتل برادرم را بکشید و من پول میدهم. البته خانواده محمدی میگویند که ابراهیم محمدی نقشی در قتل شریف کاکه نداشته اما شایعه متواتر است که او به قتل رسانده.»
آقای زارعی به کمپین گفت: «ابراهیم محمدی در سال ۹۱ به قتل میرسد و یک نفر هم به اسم همن مصطفایی به عنوان قاتل بازداشت و به اعدام محکوم می شود و ۴ نفر هم به عنوان معاونت در قتل بازداشت و زندانی میشوند. این افراد دربازجوییها اسم سارو را میآورند و سارو را میگیرند و به ۵ سال زندان محکوم میکنند اما بعد متوجه میشوند که او هیچ کاره بوده و در این قتل هیچ نقشی نداشته و یک سال و خوردهای بعد او را آزاد میکنند. سارو آن موقع که زندانی شد فقط ۱۸ سال داشت. بچه بود و هیچ نقشی هم در آن قتل نداشت. آن زمان هم سیاسی نبود. جرمی هم مرتکب نشده بود. در این فاصله کارگری میکرد یک مدت در رستوران خانم بهاره رهنما در تهران و بعد هم در سنندج کارگری میکرد و نه ارتباطی با کومله داشت و نه اصلا کار سیاسی میکرد.»
مختار زارعی به کمپین گفت که به واسطه پیگیری این پرنده قتل در جریان جزییات پرونده است. او توضیح داد: «ما خیلی تلاش کردیم که خانواده مقتول از اعدام همن گذشت کنند و یکی از دوستان ما که وکیل است پرونده را کاملا مطالعه کرده. همن در زندان است و پاییز سال گذشته قرار بود اعدام شود. ما کمپینی داریم به اسم عفو و بخشش خیلی تلاش کردیم که خانواده محکوم بخشش کنند، مقتول از انجا که سابقه پیشمرگ مسلمان که تحت فرماندهی و مدیریت حکومت هستند، دارد از سوی حاکمیت به عنوان شهید و قتل او ترور سیاسی امنیتی عنوان شده بود و حتی در قطعه شهدای بهشت محمدی سنندج دفنش کردند. اما بعد از دفاعیات همن مصطفایی، چون اعتراف کرده بود که برای دریافت پول و گرفتن اقامت اروپا که برادر شریف کاکه وعده داده بود دست به قتل زده، وجهه سیاسی امنیتی پرونده حذف شد. چون دیوان عالی کشور این قتل را به عنوان قتل با انگیزه مالی و منفعت مادی تعریف کرد و قبول نکرد که قتل سیاسی – امنیتی بوده لذا محاربه حذف شد و همن صرفا به عنوان مباشرت در قتل محکوم به قصاص شد. در چنین شرایطی رضایت در دست خانواده ابراهیم است و ما خیلی گفتگو کردیم بارها در خانه و دم مغازه آنها رفتهایم و امیدوار هستیم که گذشت کنند. اما مساله این است که این مسائل و آن قتل و اتفاقاتی که افتاده هیچ ارتباطی به سارو نداشته و این بچه همان زمان هم بی دلیل زندانی شده بود.»