نبود دسترسی و وجود تبعیض در خدمات سلامت
سازمان دیدهبان حقوق بشر و کمپین حقوق بشر ایران مستنداتی را گردآوری کردند که نشان میدهد افراد دارای معلولیت برای دسترسی برابر به خدمات بهداشتی و درمانی با موانع متعددی مواجه هستند. نبود امکانات و نگرش تبعیضآمیز و نبود آگاهی میان پزشکان و کارکنان پزشکی از نگرانیهای جدی است. موانع دسترسی به کمک شخصی، خدمات و تجهیزات کمکی، فقدان منابع مالی ناشی از پشتیبانی ناکافی دولت، وسایل حمل و نقل و زیربنای فیزیکی غیرقابل دسترس در اماکن بهداشتی و درمانی که پیشتر به تفصیل مورد بحث قرار گرفت، مانع دسترسی به خدمات پزشکی هم میشوند.
خدمات سلامت با کیفیت و تخصصی در برخی استانها به ویژه مناطق دورافتاده و روستایی ارائه نمیشود و مردم باید برای دسترسی به تسهیلات پزشکی، گاه مسیرهای طولانی طی کنند. وقتی هم که افراد دارای معلولیت به بیمارستان یا درمانگاه میرسند بیشتر وقتها بخاطر نبود سطح شیبدار یا آسانسور نمیتوانند دسترسی پیدا کنند. افراد نابینا یا کمبینا گزارش میکنند بخاطر دسترسیپذیر نبودن ساختمانها نمیتوانند تنها به مراکز بهداشتی و درمانی مراجعه کنند و کارکنان این مراکز نیز تسهیلات و مساعدتهای لازم را برای آنها فراهم نمیکنند. افراد ناشنوا و کمشنوا مصاحبهشونده گزارش میگویند بخاطر نبود مترجم زبان اشاره نمیتوانند به طور مستقل از خدمات بهداشتی و درمانی استفاده کنند.
بسیاری از افراد دارای معلولیت مصاحبهشونده میگویند از سوی کارکنان مراکز سلامت مورد تبعیض واقع شدهاند، برای مثال خدمات به آنها ارائه نشده است. در مورد آموزش پزشکان و کارکنان سلامت در مورد حقوق افراد دارای معلولیت هیچ اطلاعاتی در سطح عموم منتشر نشده است.
در ایران دسترسی به اطلاعات مربوط به بهداشت جنسی و باروری برای بیشتر افراد دشوار است. به دلیل این موانع مضاعف، افراد دارای معلولیت مشکلات بیشتری در دسترسی به این خدمات و اطلاعات را تجربه میکنند. زنان دارای معلولیت به ما گزارش کردهاند به دلیل مشکلات مالی و توان حرکتی، فقدان کمک در فرایند ویزیت دکتر یا نبود اطلاعات در مورد اهمیت این مراقبتها به ندرت به دکتر زنان مراجعه میکنند یا مراقبتهای پیشگیرانه سلامت جنسی دریافت میکنند.
ما موارد بسیاری مستند کردهایم که در آن پزشکان یا سایر دستاندرکاران سلامت، رضایت آگاهانه بیماران را نگرفتهاند به این معنا که یا اصولا اطلاعات کاملی در مورد درمان یا عوارض جانبی آن به افراد دارای معلولیت ارائه نکردهاند یا اگر توضیحی داده شده به شکلی نبوده که برای فرد، قابل فهم و روشن باشد. دارو و درمان افراد بالغ دارای معلولیت باید همراه با رضایت بیمار ارائه شود. کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت دستاندرکاران سلامت را ملزم به ارائه خدمات سلامت به افراد دارای معلولیت با کیفیت مشابه خدمات به دیگران میکند از جمله در مورد رضایت آزاد و آگاهانه.
برای نمونه دستاندرکاران سلامت روان که با ما مصاحبه کردهاند میگویند بیشتر اوقات شوکدرمانی در شرایط یا برای بیمارانی انجام میشود که یا لازم نیست یا به آنها کمکی نمیکند یا بدون گرفتن رضایت آگاهانه شخص انجام میشود. در شوکدرمانی به مغز بیمار برق وصل میکنند که حالت تشنج ایجاد شود؛ این درمان برای بیماران دو قطبی و دارای افسردگی حاد در بیمارستانهای روانی بسیاری کشورها انجام میشود.
افراد دارای معلولیت روان در مصاحبهها گفتهاند که عملا در جریان انجام شوکدرمانی از آن آگاه شدهاند. برای مثال جعفر، یکی از افراد مصاحبهشونده دارای معلولیت روان میگوید «بار اول که شوکدرمانی شدم یک دکتر قلب من را روز قبل ویزیت کرد. بعد من را برای شوک بردند و آن موقع بود که تازه فهمیدم چه خبر است. بعد از شوک خیلی چیزها یادم رفت. آنها یک روز درمیان به من شوک میدادند. حالا میدانم شوکدرمانی چیست و بعد آن چه میشود.»