سرنوشت نامعلوم هزاران کودک خیابانی؛ از آمارهای غیردقیق تا ضرورت تغییر قوانین
براساس گفتههای مسوولان، آمار مشخصی از کودکان خیابانی در ایران وجود ندارد. در آخرین اظهارنظرها، رضا جعفری سدهی مدیرکل دفتر امور آسیبدیگان اجتماعی سازمان بهزیستی شهریور ۹۷ اعلام کرد طبق سرشماری بهزیستی حدود ۱۰ هزار و ۵۰۰ نفر کودک خیابانی در کشور وجود دارند با این حال او گفت شناسایی کودکانی که در «کارگاه زیرزمینی» کار میکنند در حیطه «وظایف ادارات کار» است و آنها هیچ آماری در این زمینه ندارند.
او همچنین گفت: «کودکانی که در خیابان زندگی میکنند حدود ۵ درصد آمار ما را تشکیل میدهد. اما کودکان کاری که خانواده دارند و به خانه برمیگردند ۹۵درصد آمار ما هستند.» با این حال باید توجه کرد که این آمار فقط شامل آمار سازمان بهزیستی است.
از سوی دیگر خبرگزاری فارس در گزارشی در تیرماه ۹۷ اعلام کرد آمار کودکان خیابانی بیش از سه میلیون نفر تخمین زده میشوند که از این تعداد ۲۰ هزار نفر در تهران هستند. اما آمارهای غیررسمی تعداد کودکان کار ایرانی را تا ۷ میلیون نفر نیز تخمین میزند و گفته میشود بخش زیادی از آنها کودکان مهاجر یا حاصل ازدواج زن ایرانی با مرد افغانی هستند که بدون شناسنامه و هویت در ایران ماندهاند.
هیچ آماری نیز از میزان مرگ و میر کودکان خیابانی وجود ندارد و حتی هیچکدام از مسوولان به این نکته اشارهای نکردهاند. این کودکان به دلیل شرایط زندگی هر روز در معرض بیماریهای پرخطر ایدز، هپاتیت، کزاز، حصبه، سالک پوستی، انگلهای رودهای، اسهال خونی، فلج اطفال، زانو درد و کمردرد قرار دارند. رییس مرکز تحقیقات ایدز ایران در سال ۹۰ گفته بود که ۴ تا ۵ درصد کودکان خیابان به ایذر مبتلا هستند که یک سوم آنها ۱۰ تا ۱۴ ساله و دوم سوم ۱۵ تا ۱۸ ساله هستند.
مهرداد درویشپور، جامعهشناس با تاکید بر اینکه دولت ایران «نقض عریان حقوق کودک» را در کارنامه خود دارد به کمپین حقوق بشر در ایران گفت: «در ایران نه تنها نقض عریان حقوق کودک از جانب دولت رواج دارد بلکه حتی در نگاه خانواده و جامعه نیز اهمیتی به کودک محوری و الویت قرار دادن حقوق او دیده نمیشود. این مساله مهم در کشورهای دموکراتیک رعایت شده، کودکان بر همه چیز مقدم هستند و حقوق کودک بر حقوق والدینش ارجحیت دارد، رفاه، آموزش و سلامت او در الویت است و اگر خلاف آن در خانوادهای گزارش شود با آن خانواده برخورد قانونی میشود اما در ایران نه در قانونش، نه در ساختار حکومت و نه در جامعه این نگاه کودک محوری وجود ندارد. یکی از شعارهای اصلی حکومت ایران افزایش جمعیت است اما برای جمعیت آینده اقدام رفاهی اندیشیده نمیشود بلکه ظاهرا به جمعیت آینده به عنوان لشکر نظام نگاه میشود.»
آقای درویشپور با اشاره به اینکه تا قوانین تغییر نکنند و تا مشکلات اقتصادی رفع نشوند کودکان خیابانی نیز وجود دارند گفت: «جامعه کودکستیز ایران باید در سه حوزه حرکتهای جدی انجام دهد، در ابتدا تغییر قوانین فعلی و جایگزینی قوانین کودک محور، بعد مبارزه با فقر و حاشیهنشینی، چون نمیتوان مشکل کودک خیابانی را بدون حل مشکل فقر و حاشیهنشینی در جامعه حل کرد. سپس تغییر نگاه مردم نسبت به کودکان خیابانی که انها را به عنوان عضو سربار جامعه نگاه نکنند و هر شهروندی به اندازه خود به آنها کمک کند. ما نمیتوانیم فقط منتظر تغییر نظام در جامعه باشیم و یا منتظر تغییر قوانین، باید نگاه را در ساختار زندگی روزمرهمان نیز نسبت به کودکان تغییر دهیم.»
این جامعهشناس بااشاره به اینکه حل کودکان خیابانی به دلایل متعدد کار آسانی نیست به کمپین گفت: «اگرچه ایران کنوانسیون حقوق کودک را امضا کرده اما براساس آن رفتار نمیکند. مثلا طبق کنوانسیون حقوق کودک، ازدواج کودکان منع است و حتی در برخی از کشورها جرم تلقی میشود اما در کشور ایران ازدواج کودکان امری قانونی است. دختران پس از ۹ سالگی با اجازه ولی میتوانند به عقد مردها دربیایند. این قانون خودش یک جور تجاوز به کودکان را قانونی و مجاز تلقی میکند. وقتی چنین نگاهی و قوانینی در جامعه باشد چطور میتوان به راحتی از حل مشکل کودکان خیابانی حرف زد.»
کودکان خیابانی از اوایل دهه ۸۰ رواج پیدا کرده و اکنون به عنوان یکی از نشانههای عادی شهرهای بزرگی مانند تهران، مشهد، اصفهان و شیراز تبدیل شده است. بخشی از این کودکان خیابانی در طول روز در حال فروش گل و گیاه و سیگار و آدامس و خودکار و خرده فروشیهای دیگر در سطح شهر دیده میشوند اما بخش دیگری در کارگاهها و زمینهای کشاورزی غیراصولی اطراف تهران و شهرهای بزرگ دیگر ایران در بدترین شرایط در حال کار هستند.
طبق گزارش خبرگزاری فارس دختران و پسران ۱۰ تا ۱۵ ساله از هفت صبح تا پنج بعدظهر در زمینهای «برنجکاری غیراصولی اطراف بهشت زهرا» با دستمزد روزی ۲۵ هزار تومان کارگری میکنند و کودکان ۷ یا ۸ ساله نیز در «کارگاههای پرسکاری حاشیه تهران در ازای ۱۱ ساعت کار فقط ۳۰۰ هزار تومان میگیرند.»
این کودکان همچنین هروز در معرض بیمارهای پرخطر هستند. فریده براتیسده رییس مرکز توسعه، پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی در گفتوگو با خبرگزاری فارس در سوم تیر ۹۷ اعلام کرد به «۷۹۱۰ کودک در سه استان تهران، خراسان رضوی و فارس در شش ماه نخست سال جاری» (۹۷) خدمات پیشگیری از ایذر دریافت کردهاند. با این حال او هیچ توضیحی نداده که این کودکان چگونه شناسایی شدهاند، اکنون وضعیتشان چگونه است و در چه سنی بودهاند.
از سوی دیگر رضا قدیمی مدیرعامل سازمان خدمات اجتماعی شهرداری در آبان ۹۶ در گفتوگویی با روزنامه شهروند گفته بود به ۹۰ درصد کودکان کار تجاوز میشود. او در توضیح این آمار گفته بود از «۴۰۰» کودک خیابانی که «مددکاران بهزیستی با آنها صحبت کردهاند» متوجه شدهاند «نزدیک به ۹۰ درصدشان» مورد تجاوز قرار گرفتهاند.
حرکت برخلاف قوانین کنوانسیون حقوق کودک
بر اساس ماده ۳۲ پیمان جهانی حقوق کودک، کودک باید در برابر هر کاری که رشد و سلامت آنها را تهدید میکند حمایت شوند و دولتها باید سن کار و شرایط کار کودکان را مشخص کنند. در ماده ۲۶ این پیمان نیز آمده است که هر کودکی حق دارد از تامین اجتماعی از جمله بیمه اجتماعی برخوردار شود و ماده ۲۷ آن تاکید میکند که کودکان باید از سطح زندگی که تامین کننده رشد جسمی، ذهنی و اجتماعی آنها است، برخوردار شوند.
سال ۱۳۷۳ دولت ایران پیمان نامه جهانی حقوق کودک را امضا کرد. با این حال کودکان خیابانی در ایران سالهاست که مشغول کارهای سخت هستند و مدام در خیابانهای شهرهای بزرگ در معرض آسیبها اجتماعی، جنسی و جسمی و روانی قرار دارند.
براساس قانون کار، سن مجاز کار از ۱۵ سالگی است و طبق ماده ۷۹ قانون کار ایران، اشتغال به کار کودکان زیر ۱۵ سال را ممنوع دانسته است. براساس قانون کار اگر یک کارفرما کودک زیر ۱۵ سال را به کار بگیرد، متخلف خواهد بود و برای نخستین بار مجازات نقدی، بار دوم مجازات نقدی و حبس و بار سوم علاوه بر این موارد، کارخانه یا کارگاه پلمپ و پروانه کار فرد متخلف ابطال خواهد شد.
همچنین طبق ماده ۸۴ قانون کار، در مشاغل و کارهایی که ماهیت آن برای سلامتی یا اخلاق کارآموزان و نوجوانان زیانآور است، حداقل سن کار ۱۸ سال تمام خواهد بود که تشخیص این امر با وزارت کار و امور اجتماعی است.
کودکان خیابانی از سوی پدران یا یکی از اقوام نزدیکشان به کار گماشته و برای بقا زندگیشان وارد گروههای کاری خیابانی میشوند بنابراین اعلام جرم برای آنها کاری سخت است و باید نهاد و سازمانهای دولتی و غیردولتی به کمکشان بیایند.
حسین احمدینیاز، وکیل که به تازگی به کشور هلند مهاجرت کرده است، درباره افزایش کودکان خیابانی در ایران طی سالهای اخیر به کمپین گفت: «مسلما کار کودکان ممنوع است و دولت ایران نیز از نظر قانونی آن را پذیرفته اما چون فقر و بحرانهای اقتصادی ایران بسیار زیاد است نمیتوان جلوی رشد کودکان کار و خیابان را گرفت. مساله مهم دیگر این است که دیگر حضور کودکان خیابانی در ایران به یک اتفاق عادی تبدیل شده و قبحش ریخته شده است. آن قدر مردم مشکلات گوناگون دارند که دیگر کسی به فکر حل مشکل این کودکان نیست. کودکان خیابانی تبدیل به آکسیسوری شهر تهران و شهرهای دیگر بزرگ ایران شدهاند. غمی است که درمانی در این روزهای ایران ندارد.»
حسین احمدینیاز همچنین به وضعیت نامناسب اردوگاهی در جنوب تهران که مدتی وظیفه نگهداری کودکان خیابانی را داشته اشاره کرد و گفت: «مدتی پیش اردوگاهی در جنوب تهران برای این کودکان دایر شد که نه تنها مشکل آنها را حل نکرد بلکه به گواه مصاحبههایی که همکارانم با این کودکان انجام دادند، آنها در همین اردوگاه برای کار در باندهای بزهکاری شناسایی شدند. این اردوگاه که از سوی شهرداری درست شده بود قرار بود محل زندگی و آموزش و توانمندسازی کودکان خیابانی باشد اما فقط به آنها جای خواب و لباس گرم داده شد و به بقیه جنبههای زندگیشان توجهی نشد. به گفته بسیاری از بچهها رفتار مسوولان در این اردوگاه بسیار خشن بوده و مثل زندانبان با آنها رفتار میکردهاند. خیلی از کودکان در زمان بودن در این اردوگاه یا پس از خروج از آن به باندهای مافیایی تبهکاری پیوستند.»
در شهریور ماه ۹۶ طی «طرح ضربتی جمعآوری کودکان خیابانی» از سطح شهر تهران و حاشیههای شهر، بسیاری از کودکان به مکانی به نام «اردوگاه یاسر» در ورامین منتقل شدند که پس از اعتراضات فراوان برخی از مسوولان نسبت به شرایط غیراستاندارد نگهداری کودکان در آن، این اردوگاه به کار خود در شهریور ماه همان سال پایان داد. بسیاری از مسوولان نیز معترض بودند که جمعآوری کودکان از سطح شهر مانند اراذل و اوباش صورت گرفته است.
احمد خاکی معاون امور اجتماعی بهزیستی استان تهران واخر شهریور ماه ۹۶ در گفتوگویی با خبرگزاری ایسنا درباره خالی شدن این اردوگاه گفته بود: «پس از اطلاع از وضعیت کودکان دستور داده شد این اردوگاه خالی شود. ٨ نفر این کودکان که سن شان بین ٧ تا ١٢ سال بود در یکی از مراکز بهزیستی تهران ویژه کودکان ساماندهی و بقیه نیز در سایر مراکز بهزیستی نگهداری می شوند.» با این مشخص نیست اکنون وضعیت این کودکان به چه صورت است.
آییننامهای کودکان خیابانی در حد یک آییننامه مکتوب
آییننامه ساماندهی کودکان خیابانی تیرماه ۸۴ با پیشنهاد وزارت رفاه و تامین اجتماعی تصویب شد. براساس این آییننامه که بیش از ۱۳ سال از آن میگذرد کودکان خیابانی باید از سطح شهر جمع شوند و برای آنها فضای آموزش و رفاهی و زندگی مناسب از سوی سازمانها و نهادهای دولتی و غیردولتی مانند شهرداری، بهزیستی و انجمنهای خیریه مهیا شود.
براساس این آییننامه کودک خیابانی به «فرد کمتر از ۱۸ سال تمام که به صورت محدود یا نامحدود در خیابان به سر میبرد، اعم از کودکی که هنوز با خانواده خود تماس دارد و از سرپناه برخوردار است و یا کودکی که خیابان را خانه خود میداند و رابطه او با خانواده به حداقل رسیده و یا اساسا چنین ارتباطی وجود ندارد.»
در این آییننامه مشخص شده نهاهدا و سازمانهای دولتی و غیردولتی مانند بهزیستی، شهرداری، نیروی انتظامی، آموزش و پرورش، بیمه تامین اجتماعی و انجمنهای خیریه، وظیفه شناسایی، جذب و اقامت آنها که به شکل «اقامت کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت» تعیین شده را دارند. اقامت کوتاهمدت به مدت ۲۱ روز، میانمدت بیش از ۲۱ روز تا یک سال و اقامتدراز مدت تا پایان ۱۸ سالگی عنوان شده است. در این آییننامه ذکر شده سازمانها و نهادهای مشخص وظیفه مهیا کردن شرایط زندگی، آموزش و رفاه و توانمندسازی و حرفهاموزی این کودکان را دارند.
متولی اصلی مراقبت از کودکان خیابانی بهزیستی است با این حال رضا جعفری مدیرکل دفتر امور آسیبدیدگان اجتماعی بهزیستی در اردبیهشت ۹۷ در گفتوگویی با خبرگزاری ایلنا به صراحت گفت بهزیستی به تنهایی قادر به حل موضوع کودکان خیابانی نیست: «کودک خیابانی به اندازهای زیاد است که اصلا سازمانی به تنهایی نمیتواند کاری انجام بدهد؛ یعنی باید هم از طرف سایر سازمانها و هم از طرف ان.جی.او ها به ما کمک بشود.»
صبح رویش اولین مدرسه کودکان کار ایران است که با آغاز سال تحصیل ۹۷ کار خود را شروع کرده و در حال حاضر به گفته مدیر این مدرسه حدود ۶۰۰ دانشآموز دارد. محمد حسن داودی، مدیر مدرسه کودکان کار در شهریور ۹۷ در مصاحبهای با اظهار اینکه این کودکان از ماموران نیروی انتظامی میترسند گفته بود: «آنها از بهزیستی، پلیس و گشتهای شهرداری می ترسند. ما مهمانهای زیادی داریم و بچه ها از آنها استقبال میکنند، اما مدتی پیش چند نفر از وزارت کشور با لباس نظامی به بازدید آمده بودند اما یکی از بچهها در حیاط فریاد زد مامورها ریختند داخل مدرسه و شاهد بودیم که حیاط به سرعت خالی شد.»
در طول این سالها بارها طرح جمعآوری کودکان خیابانی از سوی نیروی انتظامی و شهرداری انجام گرفته اما هیچ تاثیری نداشته است. آنها به دلیل فقر و تامین نشدن مالی مجددا به خیابانهای تهران و کارهای سخت بازگشتهاند. علاوه بر کودکان ایرانی، کودکانی از کشورهای مرزی نیز در خیابانهای بزرگ و شلوغ تهران حضور دارند.
رضا قدیمی مدیرعامل سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران ۱۴ آبان ۹۶ در گفتوگویی با روزنامه شهروند گفته بود: «٧۵درصد این کودکان ایرانی نیستند. کودکانی هستند که برای تکدیگری سر چهارراههای تهران ترانزیت میشوند. آنها از کشورهای افغانستان، پاکستان و اخیرا بنگلادش هستند.»