نامه به سردبیران مجله نشنال جئوگرافیک: ناکامی در گزارشدهی کامل درباره حفاظت از حیات وحش در ایران
به دنبال انتشار گزارشی در مجله نشنال جئوگرافیک درخصوص وضعیت حیات وحش در ایران و با توجه به اینکه هیچ اشارهای به وضعیت حافظان محیط زیستی که هم اکنون به دلیل فعالیتهای خود در حفاظت از حیات وحش بیش از یک سال است که در زندان به سر میبرند نشده بود، کمپین حقوق بشر در ایران با ارسال نامهای به سردبیران این نشریه، مراتب اعتراض خود را به انتخاب گزینشی در گزارشگری در خصوص حفاظت از حیات وحش در ایران اعلام کرد. متن این نامه در زیر آمده است:
***
به سردبیران نشریه نشنال جئوگرافی
کمپین حقوق بشر در ایران بدین وسیله اعتراض خود را نسبت به انتشار مقالهای به قلم خانم کیلی لانگ تحت عنوان «از شکارچیان غیرقانونی تا حافظان حیات وحش، ملاقات با محیطبانان کوه مسجد»که در تاریخ ۱۶ اسفند ۱۳۹۷ منتشر شد اعلام میکند.
در طول بیش از یک قرن اخیر، نشریه نشنال جئوگرافی نه تنها اهمیت حیات وحش را در معرض دید میلیونها نفر در سراسر جهان قرار داده، بلکه بالاترین استانداردهای روزنامهنگاری را مورد تشویق و ترویج قرار دادهاست. اما این استانداردها در مقاله خانم لانگ نادیده گرفته شدهاند. هیچ گفتگویی از مساله حیات وحش در ایران کامل و حتی شایان توجه نخواهد بود اگر این حقیقت مد نظ قرار نگیرد که مساله حیات وحش و حفاظت از محیط زیست عملا در ایران جرمانگاری شده به این معنا که فعالان برجسته محیط زیست بازداشت و زندانی شده، ناچار به ترک کشور گردیده و حتی شاید جان خود را در این مسیر از دست دادهاند.
لطفا نکات زیر را مورد توجه قرار دهید:
- در بهمن ماه ۱۳۹۶، نه حافظ محیط زیست به خاطر فعالیتهای موسسه میراث حیات وحش پارسیان بازداشت و بدون ارائه هیچ مدرکی، به جاسوسی متهم شدند.
- دو هفته پس از بازداشت، مدیرعامل این موسسه در شرایطی بسیار بحثانگیز جان خود را در زندان اوین از دست داد. متقامات مرگ او را خودکشی اعلام کردند و مانع انجام هر نوع تحقیق مستقل یا کالبدشکافی مستقل شدند.
- هشت نفر دیگر، از آن زمان در بازداشت بوده و بیشتر این مدت را در سلولهای انفرادی گذراندهاند و هماکنون بدون دسترسی به وکیل در حال محاکمه غیر علنی هستند. تنها ادلهای که در این محاکمات مورد استناد قرار گرفته اعترافات خود این اشخاص است که متهمان اعلام کردهاند تحت شکنجه از آنها گرفته شدهاست.
- این هشت نفر با اتهاماتی از قبیل جاسوسی و افساد فیالعرض مواجه هستند که بر طبق قوانین ایران ممکن است مجازات اعدام را به دنبال داشته باشد.
- کاوه مدنی، معاون سابق سازمان محیط زیست ایران نیز در همین رابطه دستگیر شد و مورد بازجویی و تهدید قرار گرفت و ناچار به ترک ایران شد. این در حالی است که کاوه مدنی پیشتر شغل خود به عنوان متخصص مدیریت آب در دانشگاه امپریال لندن را ترک کرده بود تا به مقابله با بحران آب در ایران کمک کند.
این حوادث به خوبی شناخته شده است، زیرا پوشش بین المللی گرفته و محکومیت گسترده به همراه داشته است و بنابراین نمی توانست از چشمان هیچ روزنامه نگار و سردبیر مسوولی پنهان مانده باشد:
- سازمان ملل متحد در بیانیه ای از سوی کارشناسان برجسته خود، اتهامات مربوط به حافظان محیط زیست را «غیرقابل فهم» خواند و در فوریه ۲۰۱۸ نوشت: «هیچ جایی در جهان، از جمله ایران، حفاظت از محیط زیست نباید جاسوسی قلمداد شده یا جرم شناخته شود.»
- سازمانهای محیط زیستی پیشرو همچنین بنیاد جهانی حیاط وحش همچنین «همبستگی» خود را با حافظان محیط زیست در بازداشت اعلام کرده اند. برای مثال مارکو لامبرتینی، مدیر این بیناد گفته است: «ما عمیقا نگران وضعیتی که همکاران حافظ محیط زیست ما در ایران با آن مواجهند هستیم. آنها متخصصانی هستی که اقداماتی حیاتی را در کشور انجام میدهند از جمله نظارت بر حیات گونههای درحال انقراض یوزپلنگ ایرانی.»
- اتحادیه بین المللی حفاظت از طبیعیت همچنین اعلام کرده است: «IUCN عمیقا نگران اتهاماتی هستیم که علیه مردان و زنان متعهد به حفاظت از محیط زیست غنی ایران و گونههای کمیاب جانوری مطرح شده است.» مدیر این اتحادیه انگراندرسون همچنین آورده است: «کار این افراد اهمیت حیاتی برای کشور و مردمشان داشت… و اتحادیه و کمیسیونهای آن با آنها اعلام همبستگی میکنند.»
- برخی از چهرههای برجسته حفاظت از محیط زیست از جمله جینگودال و ۱۳۲ تن دیگر بیانیه ای را به صورت جمعی در خصوص همکاران زندانی خود در ایران منتشر کردند.
- سازمانهای بینالمللی حقوق بشری از جمله دیدهبان حقوق بشر و عفو بینالمللی همچنین تعقیب قضایی و بازداشت این افراد را محکوم کرده اند.
خانم لانگ در مقاله خود نوشته است: «محیطبانان زمانی بزرگترین تهدید بودند و حالا از حافظان گونههای جانوری کوه مسجد.» در حالی که حافظان گونههای درحال انقراض جانوری دیگری هم در ایران بودند و ۹ نفر از آنها برای فعالیتهای خود دستگیر شدند که هشت نفر از آنها با اتهامات بسیار سنگینی روبرو هستند که میتواند احکام سنگین زندان را برای آنها به همراه بیاورد. او مینویسد: « در حیات وحش ایران، حفاظت از گونههای جانوری میتواند مساله مرگ و زندگی باشد: تخمین زده میشود که حدود ۱۲۰ محیط بان جان خود را در حال انجام وظیفه در سراسر کشور از دست داده باشند.» ارجاع به مرگ محیط بانان وقتی همین «حفاظت از گونههای جانوری» منجر به مرگ گفته نشدهی آقای کاووس سید امامی شده، بیتوجهی و غیرقابل توضیح است.
در ماموریت روزنامه نگاری شما آمده است که«بالاترین استانداردهای اخلاقی» را رعایت میکنید و اینکه «اصول بنیادی» که بر اساس آن فعالیت میکنید، همیشه همراه با «صداقت، بیطرفی و شفافیت است.»
اگر شما احساس کردید که نمیتوانید این موضوع را به دلیل ملاحظات سیاسی به صورت کامل و با شفافیت گزارش کنید، چنین موضوعی از اساس نباید پوشش داده میشد. این خیلی گمراه کننده است که درباره موضوع حفاظت از حیاط وحش گزارش کنید بدون اینکه این حقیقت را مطرح کنید که حفاظت از محیط با توجه به تحت تعقیب قرار دادن غیرقانونی افرادی که چنین کاری را انجام میدادند عمیقا با خطر مواجه است.
این غیراخلاقی، غیرحرفهای و خطرناک است چرا که به همه دولتهایی که کارهای محیط زیستی را به دلایل سیاسی متوقف کنند این پیام را میفرستد که میتوانند به چنین اقداماتی با مصونیت از مجازات ادامه بدهند.
ما از شما می خواهیم که مقاله را با اطلاعات فوق اصلاح کنید و امیدواریم که در آینده، به بالاترین استانداردهای روزنامه نگاری، اخلاق و نظارت بر محیط زیست توجه بیشتری داشته باشید.
با احترام
دکتر هادی قائمی
مدیر کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران