کوتاهی در دسترسیپذیری معابر عمومی، تهدیدی برای جان و سلامتی افراد دارای معلولیت
انتشار خبر سقوط یک مرد نابینا از اهالی چابهار از پل عابر پیاده به دلیل نبود علایم هشداردهنده دسترسیپذیر و ورود آسیب جدی جسمی به او، بار دیگر لزوم اقدام فوری و سریع دولت در این زمینه را مطرح ساخت. در این حادثه، نابینای چابهاری آقای سوالی نوکری در تاریخ ۱۳مردادماه در حالی که از مسیر روزانه خود عبور میکرد، از یک پل عابر پیاده در دست تعمیر سقوط کرد و به علت شدت آسیب وارده در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان بستری شد. این در حالی است که نصب یک ریسمان در ورودی پل، میتوانست این شهروند را از وجود خطر و غیر قابل استفاده بودن پل آگاه کند و مانع بروز این حادثه شود.
به گزارش ایران سپید، آقای نوکری با مسیر خود کاملا آشنا بود و هر روز از این پل عابر پیاده عبور میکرد. اما به دلیل تعمیرات اخیر و نبود هشدار دسترسیپذیر برای افراد نابینا، وی متوجه برداشتن حفاظ از روی بدنه پل نشد و به وسط خیابان سقوط کرد. او که بر اثر این سانحه از ناحیه لگن و دنده آسیب جدی دیده، در حال حاضر در بخش آیسییو بیمارستان نگهداری میشود.
به گفته محمد حقانی شهردار چابهار، «در انجام این پروژه [تعمیر]، پیمانکار اهمال کرده و علایم هشداردهندهای را برای آگاهی شهروندان نابینا نصب نمیکند.» اگرچه آقای حقانی «کوتاهی شهرداری» را در این زمینه پذیرفته، عذرخواهی کرده و وعده داده است که «تمامی هزینه های درمانی [ آقای نوکری] از محل قرارداد با پیمانکار پرداخت خواهد شد،» این اقدام پس از حادثه جهت تضمین ایمنی افراد دارای معلولیت در سطح شهر کافی نیست. با توجه به اینکه این چنین سوانح در کشور معدود نیست، اقدامات پیشگیرانه و ارایه حداقل موارد دسترسیپذیری برای تضمین امنیت افراد دارای معلولیت باید در اولویت شهرداریهای سراسر کشور و مسوولین مرتبط قرار گیرد.
این نخستین بار نیست که افراد دارای معلولیت در ایران به دلیل دسترسیپذیر نبودن معابر شهری و سیستم حمل و نقل عمومی و یا فقدان علایم هشداردهنده دسترسیپذیر، دچار آسیب میشوند. به عنوان نمونه، در حادثهای بسیار مشابه با آنچه چند روز پیش در چابهار اتفاق افتاد، در سال ۹۵ سقوط یک فرد نابینا به نام عباس نوباغی از یک پل هوایی در شهرستان ورامین خبرساز شد. شهرداری ورامین پل عابر پیادهای را که آقای نوباغی هر روز از آن عبور میکرد بریده بود و برای هشدار، چند نوار زرد رنگ نزدیک پل نصب کرده بود بدون این که توجه کند که شهروندان نابینا، قادر به تشخیص این نوارها نیستند. در نتیجه وقتی که آقای نوباغی مثل هر روز از پلههای پل بالا رفت، ناگهان «زیر پایش خالی شد» و به وسط خیابان افتاد. این فرد که از ناحیه دندهها دچار شکستگی، از لحاظ مغزی آسیب دیده و همچنین دچار خونریزی از ناحیه سر و گوش نیز شده بود، به علت شدت جراحات به تهران منتقل شد. معاون وقت توانبخشی بهزیستی استان تهران محمدرضا اسدی در این باره به ایسنا گفت: «جای سوال است که چرا هیچ اقدامی به لحاظ ایمنی از سوی شهرداری صورت نگرفته و با برخی از سهلانگاریها برخی از اقشار جامعه تبدیل به شهروندان درجهدو یا درجهچند میشوند.»
دسترسیپذیری ضعیف زیرساختها و سیستم حمل و نقل عمومی برای افراد دارای معلولیت در ایران نه تنها موجب گوشهگیری و خانهنشینی این گروه از افراد جامعه شده است، بلکه در موارد متعددی آسیب شدید جسمی و حتی مرگ این افراد را به دنبال داشته است. در نتیجه افراد دارای معلولیت که تنها به دنبال بهرمندی از حق طبیعی خود برای حضور مستقل در جامعه هستند، به خاطر کوتاهی مسوولین در زمینه ایجاد حداقل دسترسیپذیری در معابر و اماکن عمومی، روزانه با خطرات جدی مواجه میشوند.
افراد دارای معلولیت بطور برابر با دیگر افراد حق دارند که در جامعه حضور پیدا کنند و مستقل زندگی کنند. ماده ۹ کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت بر ایجاد برابری از طریق فراهم کردن زندگی مستقل برای افراد دارای معلولیت تاکید میکند و ایجاد دسترسیپذیری در ساختمانها، جادهها، ترابری و سایر اماکن عمومی را از اقدامات لازم در این جهت میداند.
همچنین به موجب ماده دو قانون حمایت از حقوق معلولان مصوب اسفند ۱۳۹۶، «کلیه وزارتخانهها، سازمانها، موسسات و شرکتهای دولتی و نهادهای عمومی و انقلابی موظفند در طراحی، تولید و احداث ساختمانها و اماکن عمومی و معابر و وسایل خدماتی به نحوی عمل نمایند که امکان دسترسی و بهرهمندی از آنها برای افراد دارای معلولیت همچون سایر افراد فراهم گردد.»
اگرچه در سالهای اخیر دولت ایران پیشرفتهایی در زمینه دسترسیپذیر کردن زیرساختها و حمل و نقل به خصوص در تهران و شهرهای بزرگ داشته است، هنوز تا دسترسیپذیر شدن کامل راه زیادی باقی است. برای مثال، خطوط برجسته ویژه جھتیابی نابینایان باید در تمامی ایستگاههای مترو برای دسترسی و ایمنی افراد نابینا و کمبینا فراهم شود، پلهھای قابل تنظیم و شیب برای ورود ویلچر به اتوبوس در اختیار قرار گیرد و علایم و هشدارها به خط بریل در سطح شهر نصب شوند. با این وجود و به گزارش کمپین حقوق بشر ایران، برای بسیاری از افراد دارای معلولیت حمل و نقل عمومی ھمچنان یا به کل غیرقابل دسترس است یا این افراد برای استفاده از آن با موانع بسیاری روبرو ھستند، چرا که زیرساخت مناسبسازیشده اصلا وجود ندارد و یا زیرساختی ھم که ایجاد شده ھمیشه کار نمیکند.
در گزارش مشترک کمپین حقوق بشر ایران و سازمان دیدبان حقوق بشر با عنوان «من هم به اندازه شما انسانم» درباره وضعیت افراد دارای معلولیت در ایران، مصاحبهشوندگان اظهار کردند که برای دسترسی به مترو در شهرشان با مشکلات و خطرات جدی روبرو هستند. با این حال، بسیاری از افراد دارای معلولیت جسمی که از ویلچر استفاده میکنند، بخاطر سرعت و کمهزینه بودن مترو ناچار به استفاده از آن هستند. از آن جایی که آسانسورهای معدود در ایستگاهها اغلب کار نمیکنند، افراد دارای معلولیت جسمی ناچار به استفاده از پلهبرقی میشوند که این امر در بسیاری موارد آنها را در معرض خطر جدی آسیب جسمی قرار میدهد. فردی به نام حسن در مصاحبه با محققان این گزارش گفت: «من نمیخواھم از پلهبرقی استفاده کنم اما گاهی هیچ راه دیگری ندارم. هم ویلچر برقیام سنگین است و ھم جثه خودم. با این وضع استفاده از پلهبرقی مثل خودکشی است. یک بار نزدیک بود بیافتم. خیلی شانس آوردم که آسیب ندیدم.»
موانع متعدد و نبود حداقل ایمنی برای افراد دارای معلولیت به سیستم حمل و نقل عمومی محدود نمیشود. رعایت نکردن حداقل موارد ایمنی و دسترسیپذیری حتی در موارد سادهای مانند تردد در پیادهرو، رفتوآمد افراد دارای معلولیت را دشوار و حتی گاه خطرناک میکند.
روانشناس دارای معلولیت ملیحه نظیری سارخانلو در این باره در توییتر نوشت: «الان میخوام برم خرید کل مسیرها را توی مغزم مرور میکنم تا مسیری انتخاب کنم که مناسبسازی شده باشه. بعضی وقتها میرم کلی میبینم ای بابا یه جوی یا میله وسط پیادهرو [هست]. مجبورم بیشتر همیشه از خیابان برم، همه ماشینها هم بوقبزن، بکش کنار، برو پیادهرو. هراس دارم از بیرون رفتن.»
حقوقدان نابینا الهام یوسفیان نیز در پاسخ به خانم نظیری سارخانلو اضافه کرد: «خیلی از ما نابینایان ترجیح میدیم داخل خیابون راه بریم تا پیادهرو. توی خیابون فقط خطر تصادف تهدیدت میکنه اما پیادهروها پر هستن از انواع مانع و چاله بخصوص المکهای گاز و دستههای موتور که با عصا هم قابل تشخیص نیستن و فقط وقتی از وجودشون باخبر میشی که میخورن به بازو یا صورتت.»
دولت در سالهای اخیر اقداماتی جهت بهبود وضعیت دسترسیپذیری در کشور انجام داده است، از جمله طراحی سامانه و اپلیکیشن «مسیریاب» ویژه افراد دارای معلولیت که به گفته رییس ستاد مناسبسازی ابراهیم کاظمی مومن سرایی، فضاهای دسترسیپذیر را نشان میدهد و کاربران را راهنمایی میکند که برای رسیدن به مقصد از چه مسیری باید بروند که بیشترین دسترسیپذیری لازم را برای آنها داشته باشد. به علاوه، ستاد ھماھنگی و پیگیری مناسبسازی کشور در سالهای اخیر یک سیستم پیامکی به نام «معبر» معرفی کرد که از طریق آن افراد میتوانند مشکلات دسترسیپذیری معابر و ساختمانھای عمومی را گزارش کنند.
با وجود این اقدامات اخیر دولت و سخنان مکرر مسوولان شهری مبنی بر اهمیت و اولویت مناسبسازی، وقوع سوانح متعدد و تهدید جان افراد دارای معلولیت نشان میدهد که این اقدامات به هیچ وجه کافی و موثر نبودهاند. در نتیجه برای جلوگیری از سوانح بیشتر، دولت و شهرداریها باید تامین ایمنی شهروندان دارای معلولیت را هرچه سریعتر و بطور جدی در اولویت روند مناسبسازی قرار دهند.