رسول بداقی در سلول انفرادی خبر از مرگ مادرش ندارد
رسول بداقی، معلم زندانی که به دلیل شرایط زندان رجایی شهر کرج از دو هفته پیش در اعتصاب غذای خشک به سر می برد به بند انفرادی این زندان منتقل شده است این در حالی است که مادر این زندانی روز گذشته فوت کرد و او اطلاعی از این اتفاق ندارد و علیرغم درخواست های وکیلش موفق به گرفتن مرخصی برای دیدن مادرش در بیمارستان نشد. همسر رسول بداقی با ابراز نگرانی از وضعیت جسمی همسرش به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت: « من همسرم را دو هفته پیش ملاقات کردم که در آن زمان در اعتصاب غذای خشک بود و گفتد که ادامه می ده تا مگر شرایطشان در زندان کمی تغییر کند. اما چند روز پیش شنیدم که او را به انفرادی منتقل کرده اند. بعد هم شنیدم که حالش بد شده و به بهداری زندان منتقل شده و دوباره با سرمی که به دستش وصل است به انفرادی برده شده است. من همه اینها را از رسانه ها خوانده ام، از دو هفته پیش دیگر او را ندیده ام. نمی دانم این اتفاق ها برای چه می افتد. امروز هم روز ملاقات بود اما فکر کردم چون در انفرادی است به من ملاقاتی نمی دهند و نرفتم. »
جمعی از زندانیان سیاسی زندان رجایی شهرکرج به دلیل نداشتن حداقل امکانات و حقوق و رفتارهای ناشایست ماموران زندان دست به اعتصاب غذای خشک زده اند. این اعتصاب غذا از ۱۱ روز پیش به طور مداوم ادامه آغاز شده است و رسول بداقی یکی از اعتصاب کننده ها در شرایط بد جسمانی قرار دارد. برخی از منابع از پایان اعتصاب غذا خبر دادهاند.
فروزان علی زاده با اظهار اینکه او حتی از فوت مادرش نیز خبر ندارد به کمپین گفت:« مادر ایشان این هفته فوت کردند که و او حتی خبر ندارد. مادرش آرزو داشت که در لحظات آخر پسرش را ببیند که نشد. من به او در ملاقاتی هایمان گفته بودم که مادرش مریض و در بیمارستان بستری است اما بعد از ملاقات ما در دو هفته پیش مادرش سکته کرد و دیروز فوت کرد. وکیلش برای گرفتن مرخصی رسول اقدام کرد اما جوابی نگرفت. گفته بودند که الان قاضی پرونده نیست ، در مرخصی است و از این حرف ها.»
در مدت حبس رسول بداقی بارها از سوی هم بندی هایش شنیده شده که او مورد شکنجه ماموران زندان قرار گرفته است، همسر او در این باره گفت: «یکبار در زندان رجایی شهر کرج به باد کتک ، فحاشی شدید گرفته شده بود که ما هم اطلاع یافتیم و بعد خودش هم اقرار کرد. اما چون ما ناراحت می شویم چیزی نمی گوید. واقعا در جریان نیستم. ولی روحیه اش خیلی خوب است.»
همسر رسول بداقی که سه فرزند کوچک دارد از درخواستش از فعالان حقوق بشر گفت:« همسر من معلم بوده است، او از حقوق هم صنفان خود و معلمان دفاع می کرده است، هیچ وقت فعالیت سیاسی نداشته است. از فعالان حقوق بشر خواهش دارم که به زندانیان رسیدگی کنند. من درخواست آزادی او را دارم. او فقط یک معلم بود.»
رسول بداقی، معلم و عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان ایران، در تاریخ ۱۱ شهریورماه ۱۳۸۸ بازداشت شد. او در تاریخ ۲۶ خرداد ماه وی به همراه عیسی سحرخیز و داوود سلیمانی به زندان رجاییشهر منتقل شد. و در تاریخ ۱۳ مرداد ماه ۱۳۸۹ توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به ۶ سال زندان و ۵ سال محرومیت از فعالیتهای اجتماعی محکوم شد.