آرش هنرورشجاعی روحانی وبلاگ نویس در زندان دچار تشنج و حمله قلبی شد
مادر آرش هنرور شجاعی، روحانی و وبلاگ نویس که از تاریخ ۱۰ تیرماه در اعتصاب غذا به سر می برد در گفتگو با کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت وضعیت جسمی و روحی فرزندش در ملاقات بسیار بد و نگران کننده بوده است.
فریده هنرور شجاعی با اظهار اینکه روز شنبه ۱۷ تیرماه فرزندش را در زندان به صورت کابینی ملاقات کرده است به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت:« حال آرش خیلی بد بود اگرچه چند روزی است که به او داروهایش را کم و بیش می دهند اما هنوز حالش خوب نشده است. اعتصاب غذا هم در روند حالش تاثیر گذاشته است. وزن کم کرده بود، افت فشار داشت و می گفت مرتب دچار تشنج های سر و حملات قلبی در زندان می شود. متاسفانه داروهایش را هنوز به صورت مرتب به او نمی دهند.»
آرش هنرور شجاعی، روحانی منتقد ولایت فقیه و وبلاگ نویس ۶ آبان سال ۱۳۸۹ دستگیر شد و به اتهامات جاسوسی، تبلیغ علیه نظام، اقدام علیه امنیت ملی و هتک حیثیت مقام روحانیت به ۴ سال زندان، ۵۰ ضربه شلاق و۸۰۰ هزار تومان جریمه نقدی وخلع لباس روحانیت به صورت مدام العمر محکوم شد. او حدود یکماه پیش به مرخصی درمانی آمد و در تاریخ ۱۰ تیرماه با پایان یافتن دوران مرخصی اش به زندان اوین بازگشت اما در همان روز در اعتراض به شرایطش دست به اعتصاب غذا(تر) زد و اکنون ۹ روز از اعتصاب غذایش می گذرد.
مطلب مرتبط:
شرح جزییات آزار و اذیت روحانی منتقد آرش هنرورشجاعی ساعاتی قبل از بازگشت به زندان: «گفتند زنت را از چنگت در می آوریم»
مادر آرش هنرور شجاعی با اظهار اینکه فرزندش قبل از زندان سالم بوده و مبتلا به بیماری صرع نبوده است ، گفت:« آرش قبل از زندان اصلا بیماری صرع نداشت یعنی هیچ بیماری نداشت. در روزهای مرخصی تحت معاینات پزشکان مختلف قرار گرفت و مشخص شد زمانیکه در انفرادی بوده تحت ضربه ها وشکنجه های که قرار گرفته لخته خونی در سرش ایجاد شده است. متاسفانه این لخته خون هنوز جذب نشده است و در جای مشخصی هم قرار ندارد که بتوان با عمل جراحی رفعش کرد. دکترها گفته اند شاید این بیماری تا ابد برایش باقی بماند و او برای همیشه مجبور باشد تحت درمانی داروایی باشد.»
او مبتلا به بیماری صرع و تحت درمان است و به همین دلیل داروهایش را با خودش به زندان برده بود اما مسولان زندان در لحظه ورود داروهایش را گرفته و در چند روز اول از دادن آنها به او امتناع کرده اند. عدم استفاده داروها باعث وخیم ترشدن وضعیتش و تشنج های مکرر شده است. این در حالیستکه که او با دادگاه جدیدی روز چهارشنبه ۲۱ تیرماه در شعبه ۳ دادگاه ویژه روحانیت مواجه است. اتهام او در این دادگاه نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی به علت گفتگو با وب سایت” کلمه” است.
آرش هنرور شجاعی در هشتمین روز اعتصاب غذایش خطاب به رییس قوه قضاییه نامه ی نوشت که وب سایت منتقد دولت ” کلمه ” آن را منتشر کرده است. این زندانی در نامه خود با بر شمردن ۴ علتی که او را مجبور به اعتصاب غذا کرده است خطاب به رییس قوه قضاییه نوشته است تا زمان پاسخ به همه آنها به اعتصاب خود ادامه خواهد داد. از جمله دلایل او برای اعتصاب غذا بنا بر اظهارات وی «سناریو سازی دروغین وزارت اطلاعات» و« تشکیل دادگاهی جدید» بر علیه اوست. (منبع)
فریده هنرور شجاعی در پاسخ به اینکه فرزندش چند روز پس از ورود به زندان اجازه مصرف داروهایش را یافته است، گفت:« دقیقا نمی دانم شاید سه روز یا پنج روز پس از ورود به زندان به او داروهایش را داده اند. با وجود آنکه من نسخه دارویی زندان اوین را هم به عنوان مجوز استفاده به همراه داروها بهش داده بودم اما نمی دانم چرا مسولان زندان می خواستند دوباره داروها تایید شود. بهرحال می دانم که داروها را بهش داده اند اما می دانم که به صورت مرتب هم به او نمی دهند.»
فریده هنرور شجاعی در پاسخ به اینکه آیا مخارج درمان فرزندش را سازمان زندان ها که مسول این اتفاق بوده، پرداخت می کند، گفت:« تمام مخارج به عهده خودم است. بهداری زندان نسخه داده که چون این داروها خیلی گران است و بهداری قادر به پرداختش نیست خانواده زندانی باید پرداخت کند. تمام مخارج های درمانی در زمان مرخصی نیز به عهده خودمان بود.»
مادر آرش هنرور شجاعی در خصوص درخواستش از مسولان قضایی ایران گفت:« تقاضا دارم که اول به آرش برای درمان بیماریش مرخصی داده شود. باید حالش خوب شود تا بتواند در دادگاهش از خودش دفاع کند. آرش وکیل ندارد. دادگاه ویژه روحانیت به ما اجازه انتخاب وکیل نداده است، لیستی از وکلای که خودشان صالح می دانند را به ما نشان دادند که یکی را انتخاب کنیم، وکلای که اصلا هیچ شناختی از آنها نداریم حداقل بگذارند طبق مدارک پزشکی که موجود است اول آرش مداوا شود بعد خودش از خودش در دادگاه بتواند دفاع کند.»
مادر آرش هنرور شجاعی در خصوص دادگاه چهارشنبه این هفته فرزندش گفت:« اصلا نمی دانم برای چه او باید دوباره محاکمه شود! هیچ نمی دانم.»