دو زوج روزنامه نگار زندانی ایرانی ۵ ماه از ملاقات محروم هستند
ژیلا بنی یعقوب و بهمن احمدی امویی، زوج روزنامه نگار زندانی نزدیک به ۵ ماه است که از ملاقات با یکدیگر محروم هستند. ژیلا بنی یعقوب در تاریخ ۱۸ آذر ماه در نامه ای با عنوان ” چه کسی دیدار ما را مخالف امنیت ملی می داند؟” با اعتراض به این رفتار غیر قانونی که نزدیک به ۵ ماه او و همسرش نتوانسته اند اجازه ملاقات داشته باشند، نوشته است: «کم کم پنج ماه میشود که از ملاقات با بهمن محروم هستم. در این مدت بارها آیین نامه سازمان زندانها را ورق زدهام، در هیچ ماده و تبصره آن ملاقات یک زوج زندانی ممنوع اعلام نشده است و من هر بار از خودم میپرسم در کجای این سیستم و چه کسی، ملاقات من و بهمن را مضر به حال امنیت ملی تشخیص داده؟ بر اساس کدام استدلال به این نتیجه رسیده که حتی من حق ندارم نیم ساعت روبروی همسرم بنشینم وبرای دقایقی دستهایش را در میان دستانم بگیرم و به او بگویم «: بیشتر از همیشه دوستت دارم.»
ژیلا بنی یعقوب، روزنامه نگاری که به یکسال حبس تعزیری و ۳۰ سال محرومیت از فعالیت شغل روزنامه نگاری محکوم شده است در تاریخ ۱۲ شهریورماه امسال برای اجرای حکم یکسال حبسش به زندان اوین رفت. ژیلا بنی یعقوب نظرات و تحلیل های خود را در خصوص جریانات قبل و پس از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ در وبلاگش می نوشت که به استناد نوشته هایش متهم به فعالیت تبلیغی علیه نظام شد. همچنین بهمن احمدی امویی، روزنامه نگار بخش اقتصادی و اجتماعی نویس روزنامه های اصلاح طلب پس از حوادث انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ دستگیر و به ۷ سال و چهار ماه حبس محکوم شد و پس از مدتی از زندان اوین به طور غیر قانونی به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد.
این زوج پس از رفتن خانم بنی یعقوب به زندان اوین در تاریخ ۱۲ شهریور تا کنون با یکدیگر هیچ ملاقاتی نداشته اند و علیرغم درخواست های متعدد خود و خانواده هایشان هنوز دادستان تهران پاسخی به آنها نداده است.
ژیلا بنی یعقوب در بخش دیگری از نامه اعتراضیش که در وب سایت کلمه منتشر شده، نوشته است:« کسی میگوید: “حتما دادستان با ملاقات ژیلا و بهمن مخالفت کرده،” کسی در جوابش میگوید: “این ملاقاتها بدون اجازه و نظر وزارت اطلاعات نیست، حتما بازجوها با آن مخالفت کردهاند، و باز کسی میگوید شاید هم…” ادامهاش را نمیشنوم. انگار دهها اسم و عنوان و سمت توی گوشم یکی میشود. قوه قضاییه، وزارت اطلاعات، دادستانی و… برای من همه نامهای یک سیستم هستند، همهٔ نام های سیستمی که که من و همسرم و دهها روزنامه نگار دیگر را به جرم مقالات انتقادی که دربارهاش نوشته بودیم به زندان میاندازد و از ملاقات نیم ساعته یک زوج زندانی پس از پنج ماه مخالفت میکند.»
خانم بنی یعقوب در نامه اش اشاره کرده که روی بسته آدامس نعنایی را که از فروشگاه زندان خریده، نوشته “بهمن جانم دوست دارم.” و به یکی از زندانیان بند داده تا او به دست ملاقات کننده اش برساند و تا او هم به زندان رجایی شهر کرج برود و به دست بهمن احمدیی امویی برساند.
ژیلا بنی یعقوب نوشته است:« هنوز نمیدانم این بسته کوچک آدامس نعنایی توانسته از سد ماموران اوین و بعد هم ماموران رجایی شهر بگذرد و توی دست بهمن قرار بگیرد یا نه؟ همچنان که نمیدانم جمله ی “بهمن جانم دوستت دارم” مشمول سانسور ماموران زندان شده است یا نه. شاید تا حالا ماموری روی آن خط کشیده باشد. شاید هم روی قلب یک مامور مهربان اثر خودش را گذاشته باشد و بالاخره راهش را به سوی بهمن باز کرده باشد.”
زوج روزنامه نگار زندانی دیگری به نام های مهسا امرآبادی و مسعود باستانی نیز در زندان های مختلف ایران به سر می برند که تا مدت ها از ملاقات با یکدیگر محروم بودند. مسعود باستانی به دنبال حوادث انتخابات ریاست جمهوری(۱۳۸۸ ) در تاریخ ۱۴ تیرماه ۱۳۸۸ بازداشت و به اتهام فعالیت در وب سایت جمهوریت به ۶ سال حبس محکوم شد. او دراسفندماه همان سال به همراه تعدادی دیگری از زندانیان سیاسی غیر قانونی به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد. این روزنامه نگار با همسرش دو هفته یکبار ملاقات داشت تا اینکه مهسا امرآبادی نیز که به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به یکسال و ۴ ماه حبس محکوم شده بود در تاریخ ۲۲ اردبیهشت ماه ۱۳۹۱ به زندان اوین رفت.
مهسا امر آبادی تا ۸۰ روز پس از انتقالش به زندان اوین اجازه ملاقات با همسرش را نداشت. این زوج بالاخره با اجازه دادستان تهران در تاریخ چهارشنبه ۲۸ تیرماه اجازه ملاقات یافتند. ماموران زندان رجایی شهر کرج مسعود باستانی را به زندان اوین برده بودند و این زوج در سالن ملاقات یکساعت فرصت دیدار یافتند.