هفت روز هفت یاداشت: قالیشویی اسحاق و نایت کلاب در اهواز (ابراهیم نبوی)
ملت ما هم موجودات بامزهای هستند، آن وقت به ما میگویند طنز بنویس. مملکت بقول آمریکاییها ۲۴ ساعت در روز هفت روز در هفته مشغول پخش مستقیم استندآپ کمدی در کلیه جوامع مجازی و حقیقی ایران با شرکت کلیه ملت هستند. مناظره اول که برگزار شد، جهانگیری ستاره انتخاباتی هفته قبل در یک فرصت زمانی ده بیست دقیقهای قالیباف را شکست و بقول آبادانیها بافت و پهن کرد روی طناب. برخی خبر تاسیس «قالیشویی اسحاق» را دادند و برخی دیگر درباره موسسه «قالیبافی اسحاق» نوشتند. فعلا دعوای اصلی میان رئیسی و قالیباف است و همه راههای اصولگرایان به نظر میرسد به هیچ جای خاصی ختم نمیشود. افرادی هم که تا همین دو سه روز قبل شک داشتند که به روحانی رای بدهند، دارند دلایلی پیدا میکنند که این کار را انجام بدهند. از جمله همین خبر که اعلام شد چهار نفر از مراجع تقلید مهم کشور حاضر به دیدار با شریعتمداری رئیس ستاد انتخاباتی روحانی نشدند. بر این مژده گر جان فشانیم رواست.
نایت کلاب در اهواز
یک جوری خبر دستگیری ۷۰ زن و مرد در جشن شبانه در اهواز را میدهند که گلاب به روی شما آدم فکر میکند نکند نایت کلاب جدیدی در اهواز افتتاح شده و این دشمنان فاسد و مفسد در آنجا مشغول سکس پارتی بودند. خب بابا جان! یک جشن تولد یا سالگرد ازدواج یا جشن ختنه سوران یا یک چیزی شبیه این بوده. مگر مملکت خودمان را نمیشناسیم. یا یک وقت خبر میدهند که یک پارتی کشف شد. فرنگیها وقتی خبر را بخوانند فکر میکنند که همان پارتی است و مهمانی است، اتفاقا فرنگیها درست فکر میکنند، همان مهمانی است که تعدادی مرد و تعدادی زن در آن شام میخورند، جوک میگویند و احتمالا وسط مهمانی ساسی مانکن میگذارند و میرقصند و آخر شب اگر دستگیر نشده باشند، نیم ساعت دم در خداحافظی میکنند و به خانه برمیگردند و پشت سر بقیه حرف میزنند. از این بدتر خبرهایی است که از دستگیری در مهمانی داده میشود و شدیدا تاکید میکنند که در مهمانی تعدادی مرد و تعدادی زن شرکت داشتند. پس انتظار داشتید تعدادی مرد و تعدادی مرد شرکت داشته باشند؟ طبیعی است که در هر مهمانی خانوادگی و غیرخانوادگی تعدادی مرد و تعدادی زن حضور دارند. اصلا در کل جامعه تعدادی مرد و تعدادی زن حضور دارند، حتی در خیابان و در طول تاریخ و در عرصه های نبرد هم همیشه تعدادی زن و مرد حضور دارند، کجای این ماجرا دلیل دستگیر شدن است؟ کلا یک حرفهایی میزنند که آدم چهارشاخ میماند که اینها دیگر از کدام درخت پایین آمدند و از کدام غار به این مملکت نزول اجلال کردند.
خلبان و کمک خلبان
کلا دقت کردید که صنایع ادبی در ایران چقدر در همه چیز ما نقش دارد. طرف فقط بخاطر اینکه در یک ضرب المثل ایرانی که نه منطقی است و نه قابل اثبات گفته شده «سگ زرد برادر شغال است.» در مورد وضعیت سیاسی کشور تصمیم میگیرد و چون «خانه از پای بست ویران است» بعضیها به این نتیجه میرسند که ما باید هر سی سال یک بار همه چیز مملکت را نابود کنیم و چیزهای دیگری را به جای آن ایجاد کنیم، البته اگر ایجاد نکردیم هم مهم نیست، ولی حتما سعی کنیم نابود کنیم.
همین صنایع ادبی در سیاست ما نقش فراوانی دارد. مجتبی ذوالنور اخیرا به تشبیه جدیدی دست پیدا کرده که واقعا راهگشاست. وی گفته: «رهبر خلبان و رئیس جمهور کمک خلبان است.» جدا از اینکه این تشبیه تا چه حد درست است و چه مشکلی را حل میکند، بهتر است از آن چند نتیجه اخلاقی بگیریم که اگر همین الآن مردیم بدون نتیجه گیری از دار دنیا نرفته باشیم:
اول: با توجه به اینکه رهبر خلبان است، دلایل سقوط مملکت معلوم شد و همچنین مشخص شد که چرا اینهمه همه موجودات پرنده سقوط میکنند.
دوم: با توجه به اینکه رهبر خلبان است، معلوم میشود که چرا همیشه موقعی که قرار است به جایی برویم این همه تاخیر داریم.
سوم: طبیعی است که وقتی کسی برای حرکت با شتر توانایی دارد، موفق نمیشود یک پرواز درست و حسابی انجام دهد.
چهارم: حالا فهمیدید برای چی رهبر مملکت همیشه در آسمانها سیر میکند و کلا با ملت پیاده و زمینی حال نمیکند؟
دست لرزان روحانی و ویبراتور جنتی
این عزیزان هم قدم به قدم تبلیغات ترامپی را دنبال میکنند، طرف ۷۴ ساله بود به زنی که ۷۳ ساله بود میگفت تو پیر شدی و غش کردی وسط برنامه و توانایی جسمی نداری. در مناظره اول تصویر دستهای لرزان روحانی پخش شد و گفته شد که دستهای او یا بخاطر پیری یا عصبانیت از شنیدن حرفهای قالیباف میلرزید. و بعد نتیجه گرفتند که روحانی پیر شده و به درد ریاست جمهوری نمیخورد. اگر روحانی بخاطر لرزیدن دستهایش پیر فرض شود، جنتی و شورای نگهبان و مجلس خبرگان که سی سال است روی ویبراتور هستند و سالهاست که جز در حال لرزیدن از آنها اثری دیده نشده.
رئیس جمهور شدن فردی رضا پسند
یعنی بعضی اوقات آدم از این معصومیت پنهان خورده بورژوازی ائمه جمعه حال میکند. یک جورهایی مثل بچهها میمانند که حرف راست را باید از آنها شنید، البته نه به معنی راست و درست، بلکه به معنی حرف جناح راست. کاظم صدیقی امام جمعه عبور موقت تهران در کمال صدق و اخلاص و سایر دروغهای رایج گفته «خدا کند فردی رضا پسند رئیس جمهور شود.» ظاهرا یکی به او گفته بود که حاج آقا شما بهتره از حاج آقا رئیسی حمایت کنید.
ایشان گفته: برم بگم مردم به رئیسی رای بدید؟
مشاورش گفته: نه حاج آقا! این که خیلی تابلوست، یک جوری با اشاره بگید.
ایشان گفته: بگم به یک روحانی سید رای بدهید؟
مشاور گفته: حاجی! یک کم بیشتر خلاقیت نشون بدید.
ایشان گفته: خلاقیت یعنی چی؟
مشاورش سرش را بیست دقیقه به دیوار کوبیده و گفته: من غلط کردم، هر چی دوست دارید بگید.
ایشان هم فکر کرده که بگوید: «خدا کند فردی رضا پسند رئیس جمهور شود.» یعنی ته خلاقیت و تفکر عمیق. عاشق این کاظم صدیقی هستم، واقعا مثل اینکه یکراست با پرواز مستقیم از ژوراسیک پارک عازم تهران شده.
البته پدر زن آقای «رضا پسند» هم در کمال استقلال، با کمال خرازی فرق دارد، گفته: «از وقتی امام جمعه شدم از هیچ جریان سیاسی حمایت نکردم.» یعنی فکر کن طرف هفته ای یازده روز در حال حمایت از اصولگرایان هست. ایشان در مورد حمایتش از اصولگرایان گفته: خب، اون که جریان خودمونه، اون رو نمی گم جریان، ولی من تا حالا از حزب سوسیالیست فرانسه حمایت نکردم.
کمپین ذکر صلوات
یعنی من عاشق این کمپینهایی هستم که توسط عزیزان ارزشی راه میافتد. یک کلماتی را شنیدند شبیه سلبریتی، کمپین، برند، پلن بی و از این چیزها و چون نذر کرده اند که حتما از این کلمات استفاده کنند، هی با آن ور می روند و حالی از آن میبرند. بگو مجبوری پلن بی بگویی، خب بگو برنامه جایگزین. البته یک جور قرتی بازی ادبی هم پشت این استعمال واژه ها تا دسته به فرهنگ کشور وجود دارد. طرف میگوید: دلیل پیروزیهای رضازاده در المپیک وزنه برداری استفاده از برندینگ ابوالفضل بود. اخیرا هم کمپینی راه افتاده در بوشهر به نام « کمپین ذکر صلوات برای رای آوردن رئیسی» طرف فرق هشتگ و خشتک را نمیداند و هی هشتگ #زینب_جان_قربانت_بروم_عمه راه میاندازد و کمپین ذکر صلوات. لامروت! این رئیسی با ختم قرآن و قرائت روزانه سوره بقره هم کارش راه نمیافتد چه برسد به صلوات.
لطفا قشنگ تریاک بکشید
در همه جای دنیا مردم باید تاکید شود که ای مردم با رفیق بد نگردید که معتاد میشوید، در مملکت ما الحمدالله اینقدر زغال خوب داریم که از دور شدن رفیق بد کاری ساخته نیست. در همه دنیا وقتی کسی مواد مخدر مصرف میکند هزینه او اینقدر بالا میرود که یا آش و لاش میشود و گوشه خیابان میافتد و مجبور میشود ترک کند یا بمیرد و در هر حال معتاد یعنی بدبخت و بیچاره و همین میشود که حتی از رفیق بد و زغال خوب هم کاری ساخته نیست.
در مملکت ما هزینه سیگار کشیدن و حتی ورزش کردن هم از مصرف تریاک و هروئین و کوکائین و شیشه بالاتر است و معتادان عزیز ما هم سیاستمدارن موفقی هستند و هم در کلیه مشاغل حضور جدی و فعال دارند. به همین دلیل کسی که خدای ناکرده با مصرف مواد مخدر مخالف باشد، کارش خراب است و هیچ تبلیغاتی نه علیه رفیق بد میتواند بکند، نه به نفع زغال خوب.
براساس خبرهای اعلام شده در هر سال سه هزار نفر بخاطر مصرف غلط مواد مخدر میمیرند. یعنی باید شروع کنیم تبلیغ کردن که ای عزیزانی که فرت و فرت وافور فوت میکنید، لطفا به فکر مصرف مناسب نبات و بالا زدن و جلوگیری از بریدن خودتان باشید، حتما خربزه و باقلوا مصرف کنید. یعنی چنین وضعیتی است.
البته جدا از همه چیز قانون جایگزین حبس سی سال به جای اعدام تصویب شده و این خودش خوب است. مطمئنم که عدهای از انجمن دوستداران مرگ و میر که الحمدالله کم هم نیستند خواهند گفت بکشیدشون از دست شون راحت بشیم. ولی لطفا این حرفها را نزنید. کشتن به هر حال بد است.