نامه نرگس محمدی از زندان: «دختر آبی در میان شعلههای سرخ، پر و بال سوخته عدالت را به نمایش گذاشت»
نرگس محمدی، فعال حقوق بشری که در زندان اوین به سر میبرد پس از فوت سحر خدایاری معروف به دختر آبی در اثر خودسوزی در نامهای از بند زنان زندان اوین مرگ او را «گواهی از عدالت ستیزی دستگاه قضایی جمهوری اسلامی» نامید. خانم محمدی همچنین با اشاره به اینکه از زمان روی کار آمدن ابراهیم رییسی بر ریاست قوه قضاییه آمار زندانیان زن افزایش یافته است، نوشته است پیش از ابراهیم رییسی، تعداد زنان بند نسوان زندان اوین حدود ۱۵ تا ۲۰ بوده اما اکنون به «۵۶ زن» رسیده است.
ابراهیم رییسی از ابتدای اسفند ۹۷ به عنوان رییس قوه قضاییه انتخاب شده است و در این مدت روزنامهنگار، معترضان به حجاب اجباری، فعال حقوق زنان، کارگری و مدنی بسیاری بازداشت و مواجه به حکمهای سنگین شدهاند. این در حالی است که شماری از آنها نیز در زندان قرچک ورامین زندانی هستند.
خانم محمدی در این نامه که از سوی سایت کانون مدافعان حقوق بشر روز یکشنبه ۲۴ شهریور ماه منتشر شده، نوشته است: «سحر جانش را مقابل دری سوزاند که به جای گشودن عدالت به روی انسانها، ستم و بیداد را بر آنها روا میدارد. این روزها در این بیدادگاه، زنان و مردان بسیاری برای احقاق حقوق کارگران، معلمان و زنان که اقدامات مدنی و قانونی انجام داده اند ، با سنگینترین احکام به حبس کشیده میشوند.»
سحر خدایاری، ۲۹ساله، پس از خودسوزی در مقابل ساختمان دادگاهی در تهران در ۱۸ شهریور سال ۱۳۹۸ در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان مطهری تهران درگذشت. خانم خدایاری که پس از خودسوزی معروف به دختر آبی شده بود در اسفند ۹۷ وقتی برای تماشای مسابقه فوتبال تیم مورد علاقهاش استقلال به ورزشگاه آزادی رفته بود از سوی ماموران نیروی انتظامی بازداشت شد و برای مدتی در زندان ورامین بود. او پس از آن با قرار وثیقه آزاد شد. اما در تاریخ ۱۸ شهریور ماه که برای پیگیری وضعیت پروندهاش به دادگاهی در تهران مراجعه کرده بود متوجه حکم شش ماه حبس خود شده و پس از بیرون آمدن از دادگاه اقدام به خودسوزی کرد. اندکی پس از فوت او، خواهرش به مطبوعات داخل کشور خبر داد که مقامات از اسناد ارائه شده توسط خانواده وی در مورد وضعیت سلامت روانی خدایاری چشمپوشی کرده بودند. خانواده او در گفتوگوهای پیشین گفته بودند سحر خداریاری مبتلا به بیماری دوقطبی بوده که دادگاه به آن توجهی نشان نداده ست.
نرگس محمدی در ابتدای نامه خود نوشته است: «سحر در مقابل دادگاه انقلاب در خیابان معلم خود را به آتش کشید. درست جایی که قدرت حاکمه، عدالت را به زنجیر کشیده است. درد جان سوز را با شیوه ای دردناک باید عیان کرد . سحر درد حبسِ عدالت را با به اتش کشیدن جانش عیان کرد. او عدالت ستیزی دستگاه مدعی عدالت پروری را درست در مقابل درهای آهنینش و با رقصی در میانه آتش سرخ بر صورتشان کوبید. او درست در مقابل بیدادگاهی، جانش را سوزاند که مامن قلم به دستانی است که جوهر قلمشان زندگی ها تباه می سازد. همان بی دادگاهی که زنان و مردان بی شماری را طی۴۰ سال گذشته به ناحق به اعدام، حبس و شکنجه و شلاق محکوم نموده و زندگی ها و جان ها به یغما برده است. همان بی دادگاهی که ناباورانه جوانترین دختر بند زنان اوین ، صبا کرد افشاری ۲۰ساله را در جایگاه سنگین حبس ترین زندانیان بند زنان (محکومان به ۱۵سال حبس چون فاطمه مثنی و مریم اکبری ) نشانده و دختر جوان ، یاسمن آریانی را به ۱۰سال حبس محکوم کرده است. همان بی دادگاهی که فعالان حقوق کارگری را به حبس های سنگین محکوم نموده و زندانیان سیاسی که سالهای سال به بند کشیده شده اند را از حقوق انسانی و قانونی شان محروم کرده است.»
این فعال حقوق بشر که به ۱۰ سال زندان محکوم است با اعتراض به احکام صادره برای فعالان حقوق زن در دوره ریاست ابراهیم رییسی نوشته است: «از زمان بر سر کار آمدن آقای رییسی، تعداد زندانیان زن در اوین به سرعت در حال افزایش است. تا چند وقت پیش، در این بند ۱۵ تا ۲۰ زندانی زن بودیم ، اما اکنون ۵۶ زندانی زن (فقط) در بند اوین هستیم. مقررات سختگیرانه پی در پی تحمیل میشود. بازداشتگاههای غیر قانونی و خارج از نظارت سازمان زندان ها در اطراف شهر تهران دایر و فعال شده و متهمان در سلول های انفرادی امنیتی نگهداری شده و مورد بازجویی قرار میگیرند . شدت سرکوب را هر لحظه میتوان حس کرد. برای افشای چنین رسم ظالمانهای آن هم از سوی دستگاهی که مدعی عدالت است، دختر آبی در میان شعلههای سرخ، پر و بال سوخته عدالت را به نمایش گذاشت شاید به خواب رفتگان بدتر از مرگ به خود آیند. در این بیدادگاه ، در سحرگاهی دگر، کدامین سحر خواهد سوخت؟ ما در این سحرگاهان چه خواهیم گفت؟»
خانم محمدی تاکنون نامههای متعددی از زندان به رییس قوه قضاییه و نمایندگان مجلس درباره موضوعاتی مانند شکنجه سلول انفرادی و حکمهای سنگین فعالان حقوق مدنی و زنان نوشته و خواستار تغییر آنها شده است.
نرگس محمدی پس از ملاقاتش با خانم کاترین اشتون، مسوول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا در اسفند ماه ۱۳۹۲ مورد هجوم گروه های افراطی در رسانه ها قرار گرفت و پس از آن به بارها برای بازجویی به وزارت اطلاعات احضار شد. نهایتا او به این سه اتهام متهم و در تاریخ ۱۳ اردبیهشت ماه ۱۳۹۴ به دادگاه فراخوانده شد، اما در آن روز وکلای او به دلیل انکه امکان مطالعه پرونده او را نیافته بودند از قاضی دادگاه خواستار تعویق زمان دادگاه شدند که این تقاضا پذیرفته شد .اما دو روز پس از آن در تاریخ ۱۵ اردبیهشت ماه خانم محمدی بدون ذکر دلیل مشخصی در منزلش بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
پس از مدتی، ماموران علت بازداشت او را اجرای حکم پرونده قبلیش (شش سال حبس ) عنوان کردند. نرگس محمدی در مهرماه ۱۳۹۰ از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به سه اتهام اجتماع وتبانی علیه امنیت ملی، عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر و تبلیغ علیه نظام به ۱۱ سال حبس محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدید نظر به شش سال تغییر یافت. اما خانم محمدی به دلیل بیماری مغز و اعصاب در خرداد ماه سال ۱۳۹۲ از زندان به بیمارستان منتقل شد و پس از آن به دلیل شرایط جسمی که قادر به تحمل زندان نبود با قرار وثیقه ۶۰۰ میلیون تومانی آزاد شد.
دادگاه خانم نرگس محمدی به سه اتهام اخیر پس از چهار بار تاخیر در تاریخ اول اردبیهشت ماه ۱۳۹۵ به صورت غیر علنی برگزار شد و اواخر اردبیهشت ماه نیز حکم ۱۶ سال حبس در دادگاه بدوی به وکیل او ابلاغ شد. نرگس محمدی در این دوره از زندان نیز بیمار است و دچار دو بیماری آمبولی ریه و فلج عضلانی است. بارها تقی رحمانی، همسر ایشان در گفتگو با رسانه ها خواستار آزادی همسرش به دلیل وضعیت پزشکی او شده است.